نام پژوهشگر: سمیه درویش نیا فندری
سمیه درویش نیا فندری مسعود روحانی
چکیده شاهنامه، اثر حماسی فردوسی را می توان در زمره ی برجسته ترین آثار داستانی به شمار آورد. فردوسی در خلق اثر جاویدان خویش، از عناصر داستانی بهره ی فراوانی برده است. از جمله این عناصر، می توان به عنصر فضا اشاره کرد که در دو داستان رستم و سهراب و رستم و اسفندیار به گونه ای شگفت و موثر به کار گرفته شده. مقدمه ی این داستان ها در خلق فضای کلی حاکم بر داستان نقش بسزایی دارد. در این مقدمه ها با عناصر فضاسازی مواجه می گردیم که در کل داستان در جریان و سیلانند و به عبارتی جان مایه و فشرده ی فضای کلی داستان به شمار می آیند. از طرفی می توان این داستان ها را به سه بخش فضای عاطفی، فضای اجتماعی و فضای طبیعی تقسیم کرد. در بخش فضای عاطفی، بیشتر با احساسات، عواطف و انگیزه های موثر در خلق رفتار و کنش های اشخاص و قهرمانان داستان و تاثیرات این عواطف بر کل داستان و اتفاقات بعدی مواجهیم. در فضای اجتماعی، این عوامل و عناصر اجتماعی حاکم بر اشخاص و اعمال آنان است که برکاویده می شود و در فضای طبیعی با محیطی مواجه می گردیم که در آن عوامل و عناصر طبیعت، دست اندرکار خلق حال و هوایی خاص هستند. در این پژوهش، آنچه در فصل اول می خوانیم نگاهی است اجمالی به طرح کلی مسئله و حدود و فرضیات پژوهش. در فصل دوم سعی بر آن شده که با استفاده از منابع گوناگون تعریفی جامع و کامل از فضا و فضاسازی در داستان و عناصر فضاسازی ارائه گردد. فصل سوم به طور کلی به شرح مختصری از دو داستان، برای آشنایی بیشتر خوانندگان با بن مایه ی حوادث و رویدادهای آن اختصاص یافته. و در فصل چهارم به بحث و ارائه ی موارد یافت شده در دو داستان و دسته بندی عناصر فضاساز در هر کدام به تفکیک پرداخته شده و فصل پنجم به طور کلی به نتیجه گیری و پاسخ به فرضیات مطرح شده اختصاص یافته است. واژه های کلیدی: فضا، مقدمه ی داستان، فضای عاطفی، فضای اجتماعی، فضای طبیعی و فضای کلی.