نام پژوهشگر: مهسا پوستچی
مهسا پوستچی پرویز شریفی درآمدی
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه رفتار خوردن در کودکان با و بدون اختلال نا فرمانی مقابله ای 5 تا 7 ساله شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع زمینه یابی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله شهر تهران است که در سال 1389 در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی این شهر تحت آموزش بودند. نمونه پژوهش شامل 64 کودک(31 کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای و 33 کودک بدون اختلال نافرمانی مقابله ای) میباشد که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی از میان کودکان 9 مهد کودک و پیش دبستانی شهر تهران انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان(csi-4) و پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (cebi) است.در ابتدا از مربیان خواسته شد که کودکان مخرب، نافرمان، مجادله گر و منفی باف 5 تا 7 ساله را معرفی نمایند. سپس از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (فرم والدین و مربیان) جهت تشخیص کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای در بین این کودکان، استفاده شد. بعد از آن از مادران هر دو گروه خواسته شد که پرسشنامه رفتار خوردن کودکان را تکمیل نمایند. پس از جمع آوری داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه ها برای توصیف آنها از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع و برای تحلیل آنها از مدل آماری t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین رفتار خوردن و هر یک از زیر مقیاس های آن (سلایق غذایی، مهارت های حرکتی و تمکین رفتاری) در کودکان با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که مشکلات انواع رفتار های خوردن در کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بدون این اختلال است. با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت که گستره رفتار خوردن که یکی از کنش های رشدی بزرگ در فرآیند تحول است، در کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای، با مشکلات بیشتری نسبت به کودکان بدون این اختلال همراه است. از آنجا که تغذیه یکی از پایه های اساسی سلامت جسم، روان و یادگیری های اجتماعی است، یافته های این پژوهش ضرورت توجه به اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای آن و رفتار خوردن در کودکان را آشکار میسازد.