نام پژوهشگر: فاطمه دایمی

بررسی نقش روان بنه های ناسازگار نخستین و تمایز یافتگی بر میزان تعارض زناشویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه دایمی   مسعود جان بزرگی

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش روان بنه های ناسازگار نخستین و تمایزیافتگی خود بر میزان تعارض زناشویی می باشد. روش: برای دست یابی به این هدف 100 زوج (200 نفر) از میان متاهلین دانشگاه های شهر تهران (ازجمله دانشگاه تهران، علوم و تحقیقات) انتخاب شدند و به کلیه گویه های پرسشنامه های دموگرافیک، روان بنه های ناسازگار نخستین، تمایزیافتگی و تعارض زناشویی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها توسط نسخه شانزدهم نرم افزار آماری spss و نسخه هجده و نیم نرم افزار آماریlisrel و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیرانجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون حاکی از رابطه مثبت معنادار بین روان بنه های ناسازگار نخستین با تعارض زناشویی و همچنین رابطه منفی معنادار بین تمایزیافتگی با تعارض زناشویی بود. همچنین این آزمون نشان داد که میان روان بنه های ناسازگار نخستین و تمایزیافتگی نیز ارتباط منفی معناداری حاکم است. نتایج رگرسیون چند متغیره گویای نقش پیش بینی کننده حوزه های استقلال- عملکرد معیوب و جهت گیری دگرسو روان بنه های ناسازگار نخستین برای تمایزیافتگی زوجین، حوزه های انفصال- طردشدگی و محدودیت های آسیب زا برای تعارض زناشویی و مولفه های واکنش پذیری عاطفی، گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران تمایزیافتگی برای تعارض زناشویی زوجین بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که تمایزیافتگی می تواند نقش متعادل کننده ای را برای اثر روان بنه های ناسازگار نخستین بر تعارض زناشویی ایفا کند. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج چنین به نظر میرسد که اگر زوجین از سطح تمایزیافتگی خوبی برخوردار باشند می توانند اثر مخرب روان بنه های ناسازگار نخستین را در زندگی زناشویی کاهش دهند. واژگان کلیدی: روان بنه (طرحواره)، تمایزیافتگی، تعارض زناشویی

مقایسه ریزساختاری جنس scrophularia در ایران
پایان نامه موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1387
  فاطمه دایمی   شاهین زارع

سرده scrophularia در ایران شامل 60 گونه (از این میان 28 گونه، انحصاری ایران) می باشد. در تحقیق حاضر، پس از مطالعه تمامی نمونه های موجود در هرباریوم مرکزی دانشگاه تهران و موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور و نمونه های جمع آوری شده (شامل 37 گونه)، تنوع در ویژگی های ریخت شناسی و ریزریخت شناسی گونه ها بررسی شد. بررسی صفات ریزریخت شناسی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ، شامل تزئینات سطح بذر نشان داد که این صفت شواهد مناسبی را برای تفکیک گونه ها و گروه های طبیعی در درون سرده فراهم نمی کنند و تنها برای شناسائی گونه ها مفید می باشد. بررسی تزئینات سطح کپسول به دلیل کم بودن تعداد نمونه های مورد مطالعه، گرده شناسی و کرک شناسی به دلیل تفاوت بسیار نامحسوس در گونه های مورد بررسی ادامه داده نشد. در مطالعه سیستماتیک مولکولی، پس از استخراج dna، تقویت قطعه هسته ای its و قطعات بین ژنی کلروپلاستی trns-trng و trnl-trnf در 20 گونه از این سرده انجام شد، گونه هایی از سرده های verbascum، pedicularis و veronica نیز به عنوان برون گروه انتخاب شده اند. با استفاده از برنامه فیلوژنتیکی paup ver. 4b10، درخت های پارسیمونی، upgma و neighbor joining حاصل با هم مقایسه شدند. دندروگرام های حاصل از داده های its (که نسبت به trns-trng که سرعت تکاملی بالاتری دارد قابل اعتمادتر می باشند)، نیز گروه بندی های قدیمی توسط e. boissier وlall &.mill را تایید نمی کنند، همان گونه که درخت های حاصل از مطالعات trns-trng نیز نتایج مشابه را نشان می دهند. به منظور تعیین وضعیت صفات ریخت شناسی و مطالعه ی هموپلازی آنها، از 5 صفت مهم مورد استفاده در طبقه بندی های سابق درون سرده، ماتریس اطلاعاتی تهیه شده بر روی درخت پارسیمونی حاصل از داده های its ردیابی شدند. نتایج حاصل، چندین بار برگشت تکامل و گاهی تکامل موازی صفات ریخت شناسی در گونه ها را نشان می دهند و طبقه بندی های موجود را به طور قطعی تایید نمی کنند.