نام پژوهشگر: بابا زندی فرد
بابا زندی فرد محمد علی علیزاده
شهرستان رامیان در 75 کیلومتری جنوب شرقی استان گلستان واقع، از جمله یکی از شهرستانهای قدیمی آن محسوب و در منطقه شمالی کوه البرز قرار دارد در سال 1380 از بخشداری به فرمانداری ارتقاء و دارای دو بخش، 3 شهر، 4 دهستان، 59 روستا و آبادی و 780 کیلو متر مربع وسعت و تا سال1385 بالغ بر 82352 نفر جمعیت با اقوامی چون: ترکمن، فارس، سیستانی، بلوچ و قزلباش(ترک) در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی دارند. عمده کار پژوهشی در این شهرستان بر 2 محور مانور اساسی داشت: در بخش جغرافیایی(مناطق جلگه ی و کوهستانی) دارای آب و هوای معتدل و مرطوب، پوشش جنگلی، حیوانات و پرندگان جنگلی منحصر بفرد، انواع چشمه سارها،ارتفاعاتی چون کوه قلعه میران، تفرجگاهی چون پارک جنگلی دلند، صنایع دستی و سنتی زنده و فعال چون ابریشم و فرش بافی، انواع اماکن مذهبی چون : آق امام و بی بی حلیمه خاتون از جمله جاذبه های گردشگری نیزمحسوب میشوند. در بخش تاریخی: قدمت این شهرستان از زمان هخامنشیان رقم خورد. سپس در تمام ادوار بعدی مورد توجه حاکمان وقت محلی و منطقه ای بخصوص در زمان قاجاریه آنهم بدلیل نسبت خانوادگی با طوایف رامیانی چون: قوانلوها بعنوان مرکز فرماندهی حفاظتی منطقه شمال نقش مهمی را عهده دار بود. در دوره مشروطه: شیخ عبدالحسین جعفری یکی از رهبران جنبش مشروطه خواه در تهیج و بسیج مردم منطقه بر علیه حاکم استبداد نقش اساسی را داشت. مردم رامیان از جمله قوم ترک تباری بودند که در زمان شاه اسماعیل صفوی بدلیل پوشش کلاه قرمز به قزلباش معروف بودند که شغل عمده آنان دامداری و کشاورزی بود. 38 اثر تاریخی ثبت شده از جمله گل رامیان، قصر رضاشاهی، حمام آق اویلی(قاجاریه)، تپه نقارخانه و... در این شهرستان به ثبت رسیده است. در این نوشتار پژوهشی با موضوع: جغرافیای تاریخی شهرستان رامیان در 6 فصل با محوریت عناوینی چون: فصل اول: کلیات تحقیق، فصل دوم جغرافیای طبیعی منطقه رامیان، فصل سوم تاریخ سیاسی منطقه رامیان، فصل چهارم آثار تاریخی باستانی، علما و مشاهیر، ادارات و ساخت و سازهای قدیمی. فصل پنجم: اوضاع اجتماعی فرهنگی و اقتصادی مردم منطقه و فصل ششم: جاذبه های گردشگری، زیارتی، تفریحی و صنایع دستی و جذب توریسم منطقه رامیان اشاراتی شده است. از جمله دلایل عدم توسعه و پیشرفت این شهرستان به رغم توانائیها و پتانسیل بالقوه موجود در آن همانا: دور بودن از مسیر جاده اصلی و بین المللی تهران-مشهد، کمبود مهندسین و طراحان دلسوز و خلاق شهری و شهرسازی جهت گسترش فضای جذب گردشگری، عدم توجه مسئولین رده بالای استان و کشور و تخصیص بودجه اندک، نبود کمترین امکانات رفاهی، اقامتی برای مسافران و گردشگران می باشد.