نام پژوهشگر: فرهاد معزی پور
فرهاد معزی پور محمد دبیر مقدم
این پژوهش زبان شناختی در صدد آن است تا ساخت اسنادی ساز فارسی را بر پای? دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار دهد. دستور نقش و ارجاع به عنوان نظریه ای ساختگرا- نقشگرا، تعاملات نحوی، معناشناختی و کاربردشناختی در ساخت های دستوری را به کمک ساخت سازه ای، ساخت منطقی و ساخت اطلاع که حوزه های مستقل و در عین حال مرتبط در انگار? دستور نقش و ارجاع می باشند، آشکار می سازد. در این رساله، تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از برخی مثال های پیکره بنیاد که در متون ادبی به کار رفته اند و نیز با استفاده از مثال هایی که بر پای? شم زبانی سخنوران فارسی بنا شده اند، تلاش می شود تا نقش تخصیص که از ویژگی های منحصر به فرد این جملات می باشد، چه در ساخت نحوی و معنایی و چه در ساخت اطلاع نشان داده شود. در جملات اسنادی ساز فارسی، ساز? اسنادی شده علاوه بر این که موضوع معنایی ِ محمول ِ بند اسنادی شده می باشد، اما به سبب حضور ضمیر اسنادی ساز اختیاری ( البته در صورتی که سازه اسنادی شده گروه اسمی باشد) و فعل ربطی ساز، از نقش گزار? کاربردشناختی برخوردار می شود که این امر خود ناشی از عدم تقارن در این ساخت دستوری دوبندی است که حاوی یک گزار? ساده معنایی می باشد. عدم مطابق? فعل ربطی ساز با ضمیر اسنادی ساز که در ابتدای جمله می آید و مطابق? آن با ساز? اسنادی شده و همچنین تلقی سازه های بند پایه به عنوان نقش نماهای کانونی ساز، ضمیر اسنادی ساز را در موقعیت ضمیر تأکیدی قرار می دهد که در حاشی? گروه اسمی نشان داده می شود. در این رساله، تمایز میان این نحوی در ساخت حرکت بند و این کلامی در ساخت اسنادی ساز ضروری پنداشته می شود.