نام پژوهشگر: مریم بساطی
مریم بساطی ایرج حسن زاد ناورودی
بررسی و مقایسه وضعیت موجودی توده های دانه زاد و شاخه زاد بلوط ایرانی بر اساس ارتفاع از سطح دریا( مطالعه موردی شهرستان دره شهر). مریم بساطی جنگلهای غرب ایران با مساحتی حدود 5/3 میلیون هکتار از نظر حفاظتی، اقتصادی و اجتماعی، تفرجگاهی و ذخایر آب زیر زمینی از ارزش بالایی برخوردارند بررسی و مطالعه توده های جنگلی این مناطق و آگاهی از توان بالقوه و بالفعل این توده ها می تواند مبنای برنامه ریزی های اصولی باشد. در این تحقیق توده های دانه زاد و شاخه زاد بلوط ایرانی(quercus persica) در دو دامنه ارتفاعی در شهرستان دره شهر ایلام انتخاب شدند. آمار برداری به روش تصادفی سیستماتیک با قطعات نمونه 15 (آر) برای اندازه گیری مشخصه های مورد نظر انجام شد.آمار برداری در توده های دانه زاد در 4 طبقه ارتفاعی بین 1000 تا 1800 متر و در توده های شاخه زاد در 5 طبقه ارتفاعی در محدوده ارتفاعی 800 تا 1800 متر انجام شد( با اختلاف 200 متر از مرکز هر طبقه تا طبقه بعدی). پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات،برای مقایسه اختلاف بین میانگین پارامترهای مورد نظر از آزمونduncan و t- test وchi-squar استفاده شد. مشخصه های مورد بررسی شامل قطر برابر سینه، ارتفاع درختان،سطح مقطع، تعداد در هکتار، زادآوری، موجودی سر پا، سلامت تنه، سلامت تاج و تقارن تاج بود. نتایج حاصل نشان داد که بین میانگین مشخصه های کمی و کیفی مورد نظر در توده های دانه زاد و شاخه زاد مورد مطالعه، در برخی طبقات ارتفاعی در سطح 05/0 و 01/0 اختلاف معنی دار وجود دارد. نتایج مربوط به زادآوری نشان داد که زادآوری در توده های دانه زاد وجود ندارد و بیشترین تراکم زادآوری در توده های شاخه زاد در طبقه ارتفاعی 1200-1000 متر است. که بیشترین حجم توده دانه زاد( 5/84 سیلو در هکتار) در طبقه ارتفاعی 1200-1000 متر و بیشترین حجم توده شاخه زاد (12/61 سیلو در هکتار) در طبقه ارتفاعی 1000- 800 متر مشاهده شد . در این مطالعه، طبقه 1200- 1000 متری برای دانه زاد و طبقه 1000- 800 متر از سطح دریا برای شاخه زاد به عنوان طبقه ارتفاعی مناسب از نظر موجودی سر پا برای بلوط ایرانی در منطقه مورد مطالعه به دست آمد. کلمات کلیدی: ارتفاع از سطح دریا، بلوط ایرانی، شاخه زاد، دانه زاد، حجم، دره شهر
مریم بساطی علی اصغر میرک زاده
امروزه موضوع مهم سلامت محصولات و فراورده های غذایی مورد مصرف جامعه، از نظر اهمیت و نقش پررنگ در سلامتی انسان، موجب مطرح شدن در چارچوب امنیت و سلامت غذایی هر کشور شده است؛ اثرات ناشی از تجمع عناصر شیمیایی و سموم در مواد غذایی منجر به ایجاد مخاطرات متعددی در سلامت افراد جامعه و تبعات اجتماعی و اقتصادی می شود؛ با این تعاریف جای هیچ گونه درنگ و تردید در حرکت به سمت توسعه کشاورزی ارگانیک با هدف امنیت وسلامت غذا و به دنبال آن پایداری اجتماعی و اقتصادی باقی نمی ماند، از این رو تحقیق حاضر به تحلیل راهبردی توسعه کشاورزی ارگانیک از دیدگاه کشاورزان شهرستان هرسین پرداخته است، در پژوهش حاضر از روش تحقیق، مطالعه چند موردی بهره گرفته شده، زیرا این روش امکان بررسی یک مورد(کشاورزی ارگانیک) را در چند زمینه ی مشابه (روستاهای: چشمه سهراب، بلوردی و چهر) فراهم می آورد و با تکرار مطالعه سبب افزایش اعتبار یافته ها می شود؛ جامعه مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کشاورزان شهرستان هرسین(بخش بیستون) و به طور خاص کشاورزان ارگانیک کار در روستاهای چشمه سهراب، بلوردی و چهر می باشند؛ برای انتخاب افراد نمونه تحقیق از بین افراد جامعه، افراد کلیدی انتخاب می شوند که حجم نمونه را تشکیل می دهند؛ در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است و نوع نمونه گیری ، هدفمند می باشد؛ داده ها از روش هایی چون مصاحبه عمیق و برگزاری جلسات بحث گروهی متمرکز، جمع آوری شده اند و به منظور تعیین روایی از روایی تفسیری و تئوریکی بهره گرفته شد؛ در این تحقیق ، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است تا داده های اصلی استخراج و سپس با استفاده از ماتریس swot سعی شده تا راهبردهایی مانند: انجام اقدامات دولتی درجهت شناسنامه دارکردن و درجه بندی مزارع ارگانیک، پیشگیری وحفاظت از منابع تخریب نشده، اتخاذ تدابیرحمایتی برای افزایش درآمد کشاورزان، غنی سازی خاک های کم حاصلخیز، هدفمندکردن یارانه کود های شیمیایی، ارتقاء فرهنگ مصرف محصولات ارگانیک، توسعه صادرات محصولات ارگانیک وغیره ارائه شوند.