نام پژوهشگر: مریم اویارحسین

حفظ و حمایت از تنوع زیستی در حقوق بین الملل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1388
  مریم اویارحسین   قاسم زمانی

موضوع حفظ و حمایت از تنوع زیستی از نزدیک به یک قرن پیش، ذهن بشر را به خود معطوف داشت، اما تنها در انتهای قرن بیستم بود که تلاشهای جامعه بین المللی، در جهت حمایت از تنوع زیستی و با انعقاد کنوانسیون تنوع زیستی، که از ثمرات کنفرانس زمین(1992 ریو) بود، جان تازه ای گرفت. امروز حفاظت از تنوع زیستی و استفاده پایدار از منابع زیستی تعهد دولتها و مسئله تمامی انسانها است. آنچه اهمیت دارد، این است که مدیران و سیاستمداران سراسر جهان به این نتیجه دست یافته اند که مدیریت امور بدون توجه کافی به نیازهای بلند مدت انسانی، از جمله جلوگیری از تخریب و صدمه به محیط زیست، لطمات جبران ناپذیری بر توسعه پایدار و همه جانبه دولتها وارد می آورد. خسارات وارد بر تنوع زیستی نه تنها دارایی و میراث زیستی را کاهش می دهد بلکه توان موجود برای تولید جدید و مفید را نیز کم می کند. هم چنین بی توجهی به حفظ حیات موجودات زنده و محیط طبیعی شان سرانجام اولی ترین و بدیهی ترین حق انسان، یعنی حق حیات را با چالشهای جدی روبرو می سازد. حمایتها و راهکارهایی که حقوق بین المللی به ویژه از رهگذر کنواسیون 1992 ریو راجع به تنوع زیستی مورد توجه قرار داده است، از پشتوانه معنوی مشترک جهانی مبنی بر لزوم حفظ و حمایت از تنوع زیستی برخوردار است که در باطن نگران از وجود بحرانی است که سالها پدید آمده و هم چنان ادامه دارد. امروز از خود می پرسیم آیا اقدامات عملی پیشگیرانه، کنترل گرو متوقف کننده توانسته اند به هدف انسانی حفظ تنوع زیستی دست یابند؟ با مراجعه به نتایج مطالعات مراکز آماربرداری و حفظ تنوع زیستی در می-یابیم، که روند تخریب و نابودی تنوع زیستی هم چنان ادامه دارد.هرچند اطلاع رسانی و آگاه سازی جامعه جهانی، تا حدی از شتاب تخریب ها کاسته است. لیکن،بهره برداری لجام گسیخته، از مواهب طبیعی در دهه-های پیشین سبب گردیده است، انتظار توقف کامل تخریب ها، امری واقعی و مقدور جلوه ننماید. انتقال فناوریهای زیستی، حمایت از حقوق مالکیتی و تبادل اطلاعات،در تأثیر گذاری اقدامات عملی حفاظتی نقش مهمی را ایفا می کند. بی شک، انجام اعمال حفاظتی و حمایتی، به شدت نیازمند مکانیسم های مالی حمایت کننده و انواع مشوق ها و محرک های مالی است. سرمایه گذاری برای آموزش و اطلاع رسانی یکی دیگر از گامهای عملی مهمی است که اثر مستقیمی بر حفاظت از تنوع زیستی دارد. این سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه و یا عقب افتاده به دلیل آمیختگی فرهنگی زیاد مردم با طبیعت و تعلق خاطری که به محیط طبیعی اطرافشان دارند، نتایج امیدوار کننده ای داشته است. باز کردن پای مردمان بومی، زنان و جوانان که نزدیک ترین و بیشترین سطح ارتباط را با گونه های گیاهی و جانوری در اکوسیستم طبیعی دارند، از شیوه های موثر دیگری است که بر آمده از کنوانسیون ریو 1992 و هم چنین برخی کنوانسیونهای منطقه ای دیگر است، بدیهی است آموزش این جمعیت در مورد چگونگی رفتارشان با تنوع حیات پیرامون، نتایج ارزنده ای را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر توجه به دانش سنتی به عنوان زبان قابل فهم میان مردمان بومی و محققان محیط زیست، حلقه کلیدی در زنجیره اَعمال حفاظتی است. چرا که شناخت سنتی مردمان بومی، حاوی اطلاعات حفاظتی ارزنده ای برای دانشمندان می باشد. با وجود گستردگی دامنه فعالیتهایی که در بالاترین سطوح بین المللی و داخلی دولتها، در زمینه حفظ تنوع زیستی صورت می پذیرد، کارایی این اقدامات در سطوح پایین با چالشهای جدی روبروست. هر چند تلاشها در سراسر جهان چشمگیر است. لیکن بحران، آن چنان عمیق و دامنه دار است که عزمی جدی تر نیاز است تا در عمل، نمودار اقدامات حفاظتی دولتها، بر آیندی مثبت داشته باشد، هدفی که دستیابی به آن دشوار، لیکن غیر ممکن نخواهد بود بایستی به خاطر بسپاریم که تنوع زیستی به عنوان منبع حیات بشر بر روی کره زمین است که برای حفظ و حمایت از آن بایستی از اهداف و آرمانهایی که فرسنگ ها با واقعیت فاصله دارد، چشم پوشیده و سریعاً به اتخاذ اقدامات موثر داخلی، منطقه ای و جهانی مبادرت نماییم. امروزه بشر این واقعیت را پذیرفته است که زمین تنها آشیانه انسان،مجموعه ای است واحد با ویژگی وابستگی متقابل و حیات در آن، به حفظ تنوع زیستی وابسته است.