نام پژوهشگر: محسن شهریاری
محسن شهریاری بهروز ارباب شیرانی
دیدگاه ها و مدل های مختلفی در زمینه تدوین استراتژی وجود دارد که هریک دارای معایب و مزیت هایی می باشند. یکی از مطرح ترین آنها که در کشور ما نیز دارای سابقه زیادی می باشد، تحلیل swot است که همزمان دو محیط داخلی و خارجی را بررسی می کند و با بهره جستن از نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سازمان به تدوین استراتژی می-پردازد. اخیراً ایرادها و انتقادات بسیاری به تحلیل swot وارد شده است. این مسئله باعث شده که برخی از صاحبنظران از اتمام دوره مفید تحلیل swot سخن بگویند. اما با وجود انتقادهایی که بر این تحلیل وارد می شود، این رویکرد دارای مزایای بسیاری نیز می باشد. یکی از ایرادات عمده تحلیل swot عدم تمرکز کافی بر روی مقوله مزیت رقابتی می باشد. یکی از مطرح ترین دیدگاه هایی که تمرکز خود را در تدوین استراتژی های سازمان، بر دستیابی به مزیت رقابتی قرار داده است ، دیدگاه مبتنی بر منابع (rbv) می باشد. این دیدگاه توجه خود را بر استفاده از منابع و توانمندی های سازمان جهت دستیابی به مزیت رقابتی پایدار معطوف نموده است. در این پژوهش یک مدل تدوین استراتژی با تلفیق تحلیل swot و رویکرد مبتنی بر منابع ارائه شده است. در توسعه ی این مدل ضمن حفظ مزایای هر دو رویکرد مذکور، به حذف معایب عمده آنها نیز پرداخته شده است. توجه به نقش منابع و مزیت های رقابتی در تدوین استراتژی های سازمان، در کنار عوامل چهارگانه ضعف، قوت، فرصت و تهدید، یکی از جنبه-های جدید و مهم این مدل می باشد . همچنین مدل مذکور کارایی بالایی در طبقه بندی منابع سازمان به لحاظ وضعیت رقابتی آنها دارد که به برنامه ریزی جهت ارتقاء منابع و استفاده بهینه از آنها کمک شایانی می نماید. این تحقیق یکی از محدود پژوهش هایی است که در آن مبانی رویکرد مبتنی بر منابع به صورت کاربردی مورد توجه واقع شده است و می تواند به سازمان های مختلف در تدوین استراتژی کمک نماید. مدل مذکور در شرکت بین المللی مهندسی سیستم ها و اتوماسیون پیاده سازی شده است که نتایج آن نشانگر کارایی مدل در تدوین استراتژی های سازمانی می باشد.
محسن شهریاری پروانه شفیع نیا
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر بازخورد پس از کوشش های موفق، ناموفق و ترکیبی بر یادگیری مهارت پرتاب از بالای شانه درکودکان پسر کم توان دهنی شهر اهواز می باشد. جامعه آماری شامل کودکان پسر کم توان ذهنی 12-9سال شهر اهواز تشکیل می دادند که از بین آنان 60 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب و پس از انجام پیش آزمون در 4 گروه بازخوردی (پس از کوشش های موفق ، ناموفق، ترکیبی و گروه کنترل) قرار گرفتند. به آزمودنی های گروه کوشش های موفق بعد از کوشش های موفق ، به آزمودنی های گروه کوشش های ناموفق بعد از کوشش های ناموفق و به آزمودنی های گروه کوشش های ترکیبی به تمامی کوشش ها بازخورد داده می شد. تجزیه و تحلیل داده از طریق روش تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری روی عامل بلوک ها برای تعیین تفاوت های درون گروهی و بین گروهی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد در مرحله اکتساب، گروه بازخوردی پس از کوشش های ترکیبی نسبت به سه گروه دیگر برتری معنی داری داشته، اما در مرحله یادداری و انتقال گروه بازخوردی پس از کوشش های موفق عملکرد بهتری نسبت به سه گروه دیگر نشان داد (05/0p<). به طور کلی توصیه می شود در یادگیری مهارت کودکان کم توان ذهنی از بازخورد افزوده با تواتر بالا و مثبت استفاده شود.