نام پژوهشگر: فاطمه سادات موسوی حرمی
فاطمه سادات موسوی حرمی محمد کاظم شاکر
اصطلاح «انسان کامل» برای اولین بار توسط محی الدین بن عربی (560-638ق) به کار رفته است، گرچه سابقه کاربرد مفهومی آن به پیش از ایشان و حتی پیش از اسلام، بر می گردد. در آموزه های عرفانی ابن عربی، اندیشه انسان کامل از جایگاه فخیمی برخوردار است. پس از ایشان دو عارف نامی دیگر، عزیزالدین نسفی (متوفای حدود 700 ق) و عبدالکریم بن ابراهیم گیلانی – جیلی - (767-832ق) هر یک کتابی را با عنوان "انسان کامل" به رشته تحریر در آوردند و به شرح و بیان دیدگاههای ابن عربی پرداختند. از آنجایی که بحث از کمال انسان و انسان کامل به ادیان و مذاهب پیش از اسلام بر می گردد، پرسشی که مطرح می شود این است که: قرآن و حدیث در باره انسان کامل به ما چه می گویند؟ به عبارت دیگر، می خواهیم بدانیم که عارفان مسلمان در نظریه پردازی و تبیین های خود از انسان کامل تا چه اندازه به آیات قرآن کریم و احادیث استناد کرده اند. این پایان نامه در صدد است تا به مستندات قرآنی و حدیثی عرفا در مورد انسان کامل بپردازد. این تحقیق نشان می دهد که اندیشه انسان کامل در عرفان اسلامی از پشتوانه آیات محکم و احادیث قوی برخوردار است. در میان آیات و روایات فراوانی که در لابلای مباحث عرفانی مورد استناد قرار گرفته است "آیه خلافت" و "حدیث آفرینش انسان به صورت خدا" بیشترین همگرایی را با این نظریه دارد. با توجه به اینگونه آموزه های قرآنی و حدیثی است که انسان کامل در عرفان اسلامی انسانی است که جامع اسماء و صفات خداوند است و روح و جان او چنان صیقل یافته که وجه خدا را به تمام و کمال منعکس ساخته و نشان داده است که عبودیت انسان گوهر گرانبهایی است که عیار آن جز به ربوبیت حق محک نمی خورد.