کمینه سازی حداکثر زمان تکمیل و مجموع وزنی دیرکرد در مسئله جریان کارگاهی انعطاف پذیر چند مرحله ای

یکی از رایج ترین روشهای تولید، سیستم جریان کارگاهی انعطاف پذیر می باشد. این روش تولید در سالهای اخیر به خاطر کاربرد وسیع آن، توجه بسیاری از محققان را جلب کرده است. مسئله جریان کارگاهی انعطاف پذیر، تعمیم مسئله جریان کارگاهی است. اکثر تحقیقات در زمینه مسائل جریان کارگاهی انعطاف پذیر تنها به بررسی یک معیار می پردازند. بیشتر این تحقیقات نیز تنها به کمینه نمودن حداکثر زمان تکمیل پرداخته اند. در عین حال معیارهای دیگری نیز هستند که برای مدیران بخشهای مختلف تولیدی از اهمیت برخوردارند. این معیارها عبارتند از : دیرکرد، تعجیل و زمان در جریان. در حال حاضر توجه بر روی مسائل چد هدفه در زمینه زمان بندی تولید متمرکز شده است. به خاطر اهداف مختلفی که مدیران بخشهای مختلف تولید در صدد بهتر نمودن آن هستند، این اهداف اغلب با یکدیگر تعارض پیدا می کنند. به همین خاطر مدیران رده بالا در پی یافتن جوابهایی هستند که در تمام این اهداف غلبه داشته باشد. در این پایان نامه، مسئله زمان بندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر در حالت دو هدفه بررسی شده است. اهداف مسئله کمینه نمودن حداکثر زمان تکمیل و مجموع وزنی دیرکرد می باشند. به منظور دستیابی به جواب های پارتو بهینه، روشی متشکل از ایک الگوریتم و یک روش جستجوی ممنوع توسط نرم افزار matlab کدنویسی شده است. الگوریتم ارائه شده کارها را در مراحل مختلف به ماشینها اختصاص می دهد. روش جستجوی ممنوع نیز سعی در بهبود اهداف تعیین شده دارد. با انجام مقایساتی بین این دو روش و روش موجود در یک مقاله، در مورد تابع هدف اول مسئله اعتبارسنجی انجام شده است. این معتبر سازی به وسیله جداول و نمودارهایی نشان داده شده است. تابع هدف دوم نیز با انجام مقایسه بین این روش و تعدادی از قواعد زمان بندی، معتبر سازی شده است. نتایج حاصل از مقایسه حاکی از آن است که روش پیشنهادی بر روشهای دیگر برتری داشته و منجر به ارائه جوابهایی با کیفیت بهتر شده است.