سیاست خارجی توازن طلب نرم چین در برابر آمریکا بعد از جنگ سرد تا 2012

پایان نامه
چکیده

چکیده: یکی از صحنه های مهم روابط میان قدرت های بزرگ را می توان در چگونگی تعامل میان چین و آمریکا در دوره جنگ سرد و پس از جنگ سرد مشاهده کرد. در واقع از دهه 1970 در سایه ی فضای عادی سازی روابط پکن _واشنگتن، آمریکا و چین روابط پیشین میان خود را بازسازی کردند. عرصه بین المللی شاهد روندی از همکاری و رقابت میان این دو کشور بوده است. پرسشی که مطرح می شود این است که چین در این سال ها از کدام جهت گیری در سیاست خارجی خود نسبت به آمریکا برخوردار بوده است؟ فروپاشی شوروی و نظام دو قطبی پس از آن، به همراه پایان جنگ سرد تأثیرات قابل توجهی بر روابط چین و آمریکا نهاد. در واقع در چارچوب آثار این دگرگونی ها به ویژه بروز شرایط لازم برای ایفای نقش یکجانبه گرایی آمریکا، چین در رده دولت هایی قرار گرفت که با این یکجانبه گرایی به مخالفت پرداخت و با کسب قدرت در حوزه های گوناگون به خصوص اقتصادی و نظامی و سایبری تلاش کرد تا جایگاه آمریکا را به چالش بکشد و مانع برتری کامل ایلات متحده در جهان به ویژه منطقه آسیا گردد. به این ترتیب در فضای پس از جنگ سرد تحول و دگرگونی در روابط دو کشور به شدت افزایش یافت. در آغاز هزاره جدید و با روی کار آمدن هو جیان تایو و با وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 در واشنگتن سیاست های دو کشور تغییر جهت یافت و چین سعی نمود در قالب همکاری در ائتلاف علیه تروریسم شرایط کسب قدرت بیشتر خود را برای نفوذ آمریکا وکشور های منطقه آسیا فراهم کند، فرض پژوهش بر این است که چین در برابر آمریکا از جهت گیری توارن طلبی نرم در حوزه های مذکور برخوردار است؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده تا چگونگی عملکرد چین برای تقابل با آمریکا را در قالب موازنه نرم در 3 حوزه اصلی روابط دو کشور تبین گردد.

منابع مشابه

تحولات الگویی سیاست خارجی آمریکا بعد از جنگ سرد

سیاست خارجی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد با تغییرات الگویی و رفتاری همراه بوده است. تغییرات الگویی ناشی از دگرگونی در ساختار نظام بین الملل می باشد؛ در هر ساختار بین المللی شکل خاصی از تعامل بین بازیگران وجود دارد. در ساختار دوقطبی، آمریکا و اتحاد شوروی یکدیگر را در چارچوب «موازنه واقع گرایانه» کنترل می‌کردند. این الگو، رفتارهای خاص خود را به وجود می آورد. از جمله "رفتارهای الگویی" این دوران ...

متن کامل

بررسی تاثیر حداکثرسازی موقعیت در تکوین سیاست توازن طلبی نرم روسیه در قبال آمریکا از پایان جنگ سرد تا 2012

دولت شوروی به رغم داشتن داعیه رهبری سبک زندگی ممتاز و همراه با موفقیت های چشمگیر نتوانست به آرمان های خود چه در مرکز و چه در اقمار جهت توسعه اقتصادی و سیاسی دست پیدا کند. روند رو به افول این کشور مدتی پیش از فروپاشی آغاز گردیده بود. گورباچف با هدف تاخیر در زوال کشورش به ترسیم گلاسنوست و پروستریکا به عنوان راهکارهای برون رفت از بحران سیاسی و اقتصادی پرداخت، اما اوضاع شوروی وخیم تر از آن بود که ا...

ابعاد جنگ نرم چین در مقابل آمریکا ‏

قدرت نرم به نفوذ و تأثیر یک کشور در خارج با استفاده از ترغیب و جاذبه و نه تهدیدات و نیروی نظامی اشاره دارد. در این زمینه، چین به‌طور فزاینده‌ای برای افزایش نفوذ و تأثیرگذاری خود در جهان و به‌خصوص ایالات متحده، حمایت از تبادلات فرهنگی با کشورهای مختلف جهان را افزایش داده، به اعزام پزشک و معلم برای کار در خارج می‌پردازد، از حضور دانشجویان دیگر کشورها برای تحصیل در چین استقبال می‌کند و هزینه‌های ق...

متن کامل

جایگاه چین در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جنگ سرد

چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه‌ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار داشته و تلاش این اتحادیه بر گسترش روابط در تمامی زمینه‌ها بالاخص در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی بوده است. در زمینه روابط اقتصادی، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و مقاله حاضر نیز به آن پرداخته، دو مسئله تجارت و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است. در واقع ...

متن کامل

کاربست توازن طلبی نرم در رویکرد اروپا در برابر آمریکا پس از جنگ سرد با مطالعه موردی: «سیاست خارجی و دفاعی اروپا» و«پرونده ی هسته ای ایران»

فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و پایان یافتن نظام دوقطبی به تغییر و بازتعریف ماهیت روابط اروپا و آمریکا (معروف به روابط فراآتلانتیکی) منجرگردید. اگرچه آمریکا به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد، اما پیامدهای برچیده شدن نظام دوقطبی و بحران های منطقه ای امنیت اروپا را تهدید می کرد. در این شرایط موفقیت در هم گرایی اقتصادی، اروپاییان را ترغیب به استقلال نظامی و سیاسی گرداند. روندی که با بروز برخی اقدامات تواز...

سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد در برابر شورای امنیت (تاکید موردی تحریم های ایران)

استراتژی کلان آمریکا در هزاره سوم بسیار متفاوت با استراتژی این کشور در قرن بیستم می¬باشد. بنابراین، استراتژی کلان تدافعی محور که بازتاب جنگ سرد بود جای خود را به استراتژی کلان تهاجمی که متناسب با دوران هژمونی و عصر تک قطبی می¬باشد، داده است. شورای امنیت، به عنوان رکن اجرایی سازمان ملل متحد، در دوره زمانی پس از جنگ سرد به عنوان بازوی قدرتی آمریکا عمل می¬کند، در این راستا، آمریکا با همراه سازی شو...

15 صفحه اول

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023