اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل
پایان نامه
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده فاطمه نظر قلی
- استاد راهنما محمد رضا بابایی میرزا محمد حسنی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1393
چکیده
علل موّفّقیّت و ظهور قدرتمندانهی یک دولت و یا افول و عدم توفیق آن رابطهای مستقیم با نحوهی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن حکومت دارد. فلذا آشنایی با اسلوبهای مختلف کشورداری و رعایت اصول این فنّ مهمّ و حیاتی توسّط حکومتهای مختلف در گذشته و حال میتواند راهگشای خوبی برای تحقّق اهداف ملّی و منافع یک سرزمین یا دولت باشد، به ویژه اتّخاذ سیاست خارجی مناسب و منسجم که یکی از عوامل اصلی ثبات و دوام کشورها در صحنهی بینالمللی به شمار میرود. یکی از نمونههای بارز این حکومتها که بررسی چگونگی به قدرت رسیدن، اوجگیری و در نهایت افول آن نشانگر تأثیر انکارنشدنی نحوهی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن است، امپراتوری بزرگ هخامنشی است. هخامنشیان دوّمین سلسلهی پادشاهی ایران است که پس از زوال حکومت مادها، به وسیلهی کوروش هخامنشی به سال 550 ق.م بنیانگذاری شد و به مدّت 220 سال به حیات خویش ادامه داد. هخامنشیان در دوران اوّلیّهی سلطنت خود و به دست پادشاهان موفّق و کارآمدی چون کوروش و داریوش اوّل به دستاوردهای گرانبهایی در ابعاد گوناگون دست یافتند و به ویژه اصول کشورداری و سیاست خارجی موفّق آن قابل تأمّل است. آنها با پایهگذاری اصل تسامح و مدارا با ملل مغلوب و همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل به ملل مختلف و ادیان و مذاهب گوناگون در عرصهی بینالمللی انقلابی بزرگ در سیاست به وجود آوردند و با طرز تفکّر منطقی و تشکیلات منظّم کشوری و لشکری خود یکی از شکوفاترین تمدّنهای بشری را به جهان عرضه کردند. لذا در این نوشتار به اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دورهی حکمرانی کوروش، کمبوجیه و داریوش اوّل پرداخته شده است.
منابع مشابه
سیاست خارجی هخامنشیان از اردشیر دوم تا داریوش سوم
چکیده کوروش دوم در سال 550 ق.م. شاهنشاهی هخامنشیان را بنیانگذاری نمود. او به سرعت حکومتهای مقتدر روزگار خویش که برای رقابت با حکومت نو بنیان هخامنشی متحد شده و برخاسته بودند، ساقط و سرزمین هایشان را به قلمرو خود افزود .کوروش سیاست خارجی حکومت خود را بر مدارا و خوش رفتاری با پادشاهان و ملل مغلوب قرار داد. در دوره ی داریوش اول امپراتوری هخامنشی به اوج وسعت و قدرت خود رسید . او شورش های داخلی را...
15 صفحه اولسیاست خارجی ایران در دوران هخامنشیان
حکومت هخامنشیان در سال 550 ق م با سقوط دولت ماد به دست کورُش بزرگ تأسیس شد. از همان نخستین نبردی که به سقوط مادها منجر شد، اساسی ترین اصل سیاست خارجی و داخلی کورُش یعنی تسامح و مدارا پایه گذاری شد. پادشاهان بعدی کمابیش این سیاست را ادامه دادند. کمبوجیه، سیاست توسعة ارضی پیش گرفت و پس از تسخیر مصر همان سیاست ملایم پدرش را دنبال کرد. داریوش بزرگ سیاست تسامح و مدارای سَلَف خویش را به یک دکترین سیاسی ت...
متن کاملبررسی تطبیقی حکومت هخامنشیان از 559 پ.م. تا 486 پ.م. در دو دوره کوروش و داریوش یکم (تفاوتها و شباهتها)
دوران اولیه شاهنشاهی هخامنشی با در نظر گرفتن دوران سلطنت کوروش دوم هخامنشی تا پایان دوران داریوش یکم - با در نظر گرفتن دوران کوتاه شاهنشاهی کمبوجیه در بین دو قدرت اول و ثانوی دولت هخامنشی - قریب به یک سوم دوران کل هخامنشیان را در بر می گیرد. بی گمان اقتدار و توان آن دولت در همین عهد به اوج می رسد و آنچه باقی می ماند نتایج و شرایطی است که بر ساختار اولیه آن تکیه دارد. اهمیت این دوران بر کسی پوشی...
15 صفحه اولتکوینگرایی: از سیاست بینالملل تا سیاست خارجی
تکوینگرایی از جمله رهیافتهای متأخر و مطرح در علوم اجتماعی و تحلیل روندهای سیاسی است که در میانه دو رهیات عقلانیتگرا و پسامدرن قرار گرفته و قایلان به آن مدعیاند که میتواند کاستیهای این رهیافتها را در فهم و تبیین سیاستهای ملی و بینالمللی جبران نماید. به بیان دیگر تکوینگرایی، پیوند دهنده قابلیتها و تواناییهای هر یک از این دو رهیافت و از بین برنده منازعه تئوریک میان آنها است. مقاله ...
متن کاملاز اصول جهانی تا برتری نژادی نقش ملیگرایی در سیاست خارجی امریکا
برای بنیانگذاران امریکا ایجاد یک هویت سیاسی در بین مهاجران اولیهای که از کشورهای مختلف؛ با فرهنگها؛ زبانها و قومیتهای متفاوتی به این سرزمین مهاجرت کرده بودند؛ کار مشکلی بود. نخبگان و سردمداران اولیه امریکا این مشکل را با ایجاد یک رشته اصول مشترک که هیچ ربطی به خاک؛ قومیت؛ نژاد و یا مذهب نداشت؛ حل کردند و بر اساس آن «امریکایی بودن» را تعریف کردند. اهمیت این اصول مشترک در این است که بر اساس آنه...
متن کاملسیاست خارجی ایران در دوران هخامنشیان
حکومت هخامنشیان در سال 550 ق م با سقوط دولت ماد به دست کورُش بزرگ تأسیس شد. از همان نخستین نبردی که به سقوط مادها منجر شد، اساسی ترین اصل سیاست خارجی و داخلی کورُش یعنی تسامح و مدارا پایه گذاری شد. پادشاهان بعدی کمابیش این سیاست را ادامه دادند. کمبوجیه، سیاست توسعة ارضی پیش گرفت و پس از تسخیر مصر همان سیاست ملایم پدرش را دنبال کرد. داریوش بزرگ سیاست تسامح و مدارای سَلَف خویش را به یک دکترین سیاسی ت...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم انسانی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023