بررسی تحلیلی نظریه «خودی وبیخودی»در تفکر فلسفی اقبال لاهوری

پایان نامه
چکیده

محمداقبال لاهوری مصلح اجتماعی، شاعر و یکی از برجسته ترین متفکران مسلمان قرن بیستم است. در این دوره ی ضعف و رکود ملل مشرق زمین و به ویژه مسلمانان، نوشته ها ی فلسفی و آثار منظوم او نقش بسزایی در تجدید حیات و تقویت روحیه ی ایشان داشته است. بدین منظور وی به طرح فلسفه ی خودی و بیخودی پرداخت که موضوع محوری اندیشه ی او در سراسر آثارش به ویژه مثنوی های اسرار خودی و رموز بیخودی را تشکیل می دهد. از دیدگاه او عقب ماندگی ملل مسلمان در همه ی ابعاد علمی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی معلول از دست رفتن هویت خودی و از دست رفتن ارزش های دینی و اخلاقی اسلام است. بر خلاف مکاتب فلسفی هند و صوفیه ی وحدت وجودی، ایده آل اقبال برای فرد و جامعه اثبات و تحکیم خودی است نه نفی و انکار آن، و می کوشد بنیان فلسفی محکمی برای دیدگاه خود در این زمینه بیابد. خودی که معادل همان ego در فلسفه ی اواخر قرن نوزدهم می باشد، عبارت از درک شخصیت و خودنگری و خوداندیشی و بازگشت به خویشتن است که یک نهضت عمیق خودشناسی و خودسازی را می-طلبد. خودی امری واقعی، کلی و ذومراتب و مرکز و اساس حیات بشری است. خودی همچنانکه قابلیت رشد و کمال را دارد، می تواند در معرض زوال و تباهی نیز قرار گیرد. از این رو شناخت عوامل تقویت کننده و تعالی بخش و عوامل تضعیف کننده ی آن امری بسیار ضروری است. کامل ترین خودی آنست که به خود غایی(خداوند) نزدیک ترین باشد. از آنجا که رشد و کمال خودی جز در سایه ی ارتباط با دیگر خودی ها میسر نمی گردد، لازم است فرد پس از خودیابی در جمع به بیخودی برسد. بیخودی در اینجا به معنای یکی شدن فرد با جامعه و خود را در جمع و جمع را در خود دیدن است. از آنجا که جامعه نیز به مثابه ی یک خودی است، جنبه های فردی و اجتماعی توأمان مورد تأکید است. بیخودی اقبال مبتنی بر دو اصل توحید و رسالت محمدی است که توحید اساس وحدت جامعه و رسالت مبنای نظریه ی آزادی و برابری است و غایت آن تحقق مقام نیابت الهی انسان می باشد. خودی و بیخودی آغاز و انجام مسیر رشد و تعالی است و تمامی ابعاد حیات را در بردارد. هرچند عناصر اصلی فکر اقبال از جهاتی شبیه به نظرات برخی اندیشمندان غربی است؛ اما بیش از همه متأثر از تعالیم قرآنی و دینی و آرای حکمای بزرگ مسلمان به ویژه مولوی بوده و در نهایت حاصل دریافت-های خود او از مسایل فکری و اجتماعی و تأملاتش در اوضاع شرق و غرب بوده است. به عبارت دیگر نبوغ ذاتی و گرایش های عرفانی که میراث خانوادگی اوست همراه با آشنایی عمیق با فرهنگ و معارف دینی و قرآنی و همچنین مطالعات گسترده اش در فلسفه و عرفان اسلامی از یک سو و فلسفه ی مغرب زمین از سوی دیگر او را در این مهم یاری نموده اند.

منابع مشابه

تحلیل گفتمان اندیشه های محوری اقبال لاهوری با تأکید بر«اجتهاد، تفکر خودی و حکومت اسلامی»

ع تحلیل گفتمان اندیشه­های محوری اقبال لاهوریبا تأکید بر«اجتهاد، تفکر خودی و حکومت اسلامی» علی ضامنی پور[1]- محمدمهدی زاده[2] چکیده: ظهور دوران مدرن و نفوذ استعمار درکشورهای شرقی هم خواری بود و هم نعمت. خواری از آن جهت،که به از دست دادن سرمایه­های گذشته و رفتن به زیر یوغِ کشورهای غرب انجامید، انجامی نیک بود از آن رو که باعث شد به سکوت و رکودِ چندصد ساله خود پی ببرند. پیشتاز این بیداری در میان ...

متن کامل

حکمت خودی و فلسفه شرقی در نگاه اقبال لاهوری

علامه اقبال لاهوری نظریه‌پرداز فلسفه و حکمت خودی است که حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری را که از ژرفای فطرت، خلقت و حقیقت برخاسته، بیان می‌دارد. پیامدهای چنین حکمتی عبارت‌اند از: حرکت، حرارت، تپش، کوشش، مقاومت، پویایی، رهایی و تعالی: ای خوش آن کو از خودی آیینه ساخت      و اندر آن آیینه عالم را شناخت (16، ص: 428) نقطه‌ی نوری که نام او خودی است            ز...

متن کامل

خودی و انسان آرمانی در شعر اقبال لاهوری

    محمد اقبال لاهوری شاعری مبارز و آرمان خواه و یکی از چهره های فکری و انسانی درخشانی است که فرهنگ بارور اسلامی را به جامعه ی بشری معاصر هدیه کرد . این دانای راز ومتفکر بزرگ شرق در مقولات فکری خویش، یک ارزیابی مجدد از انسان را بر پایه های اصول قرآنی و جایگاه و مقام عالی انسان پایه گذاری کرد. این فیلسوف نواندیش اسلامی و تالی عــنقای قاف مــعرفت ، مولوی، معتقد است که انسان ، این نسخه ی نامه ی ال...

متن کامل

بررسی مفهوم « خودی » در اندیشه ی اقبال لاهوری

رساله ی حاضر عهده دار بررسی نگرش و دیدگاه علامه اقبال لاهوری به مفهوم « خودی » است. اقبال در خصوص مفهوم « خودی » اندیشه هایی منحصر به فرد دارد، وی در پرداختن این مفهوم متأثر از اندیشه های اسلامی است و کوشیده تا بتواند این اندیشه را براساس مبانی و اصول اعتقادات اسلامی به معنای واقعی و اصیل دریابد. اقبال معتقد است انسان باید در طول حیات خویش بتواند به « خودی » که جوهره ی واقعی و اصیل انسانی است د...

خودی و انسان آرمانی در شعر اقبال لاهوری

محمد اقبال لاهوری شاعری مبارز و آرمان خواه و یکی از چهره های فکری و انسانی درخشانی است که فرهنگ بارور اسلامی را به جامعه ی بشری معاصر هدیه کرد . این دانای راز ومتفکر بزرگ شرق در مقولات فکری خویش، یک ارزیابی مجدد از انسان را بر پایه های اصول قرآنی و جایگاه و مقام عالی انسان پایه گذاری کرد. این فیلسوف نواندیش اسلامی و تالی عــنقای قاف مــعرفت ، مولوی، معتقد است که انسان ، این نسخه ی نامه ی الهی، ...

متن کامل

حکمت خودی و فلسفه شرقی در نگاه اقبال لاهوری

علامه اقبال لاهوری نظریه پرداز فلسفه و حکمت خودی است که حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری را که از ژرفای فطرت، خلقت و حقیقت برخاسته، بیان می دارد. پیامدهای چنین حکمتی عبارت اند از: حرکت، حرارت، تپش، کوشش، مقاومت، پویایی، رهایی و تعالی: ای خوش آن کو از خودی آیینه ساخت      و اندر آن آیینه عالم را شناخت (16، ص: 428) نقطه ی نوری که نام او خودی است           ...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023