ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن رشد

پایان نامه
چکیده

تدوین رساله "ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن¬رشد" با انگیزه رفع بخشی از کاستی¬های موجود در تاریخ اندیشه¬ی حکمت عملی یکی از فیلسوفانمسلمان در مغرب اسلامی به نام ابن¬رشد اندلسیانجام گرفته است. ابن¬رشد یکی از برجسته¬ترین¬های فلاسفه¬ی غرب اسلامی است که آثار و اندیشه¬های او مورد توجه تمام فیلسوفان غربی قرار گرفته است. گستره معرفتی این اندیشمند مسلمان در فلسفه، مشتمل بر حکمت نظری و عملی است که اگرچه بخش عملی آن کم¬رنگ می¬نماید ولی در این رساله نشان داده خواهد شد که وی در حکمت عملی نیز تلاش فراوانی داشته و در این خصوص به تبیین فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و تدبیر منزل می¬پردازد. مولفه¬هائی که سبب شدند تا ساختار رساله شکل بگیرد، دیدگاه¬های هنجاری، وجودشناختی و معرفت-شناختی ابن¬رشد به مسائل موجود در حکمت عملی بوده است. فائده¬ پژوهش حاضر در این است که به ما مقدار تأثیرپذیری ابن¬رشد از اندیشه¬های یونانی و محورهائی که از آنان فاصله گرفته است، نشان می¬دهد. همچنین با این بررسی¬ها مرز تعلقات ذهنی ابن¬رشد که انسانی فیلسوف، فقیه، طبیب، قاضی و ... بوده است، مشخص می-شود. و از همه مهم¬تر اینکه چگونه وی توانسته است، میان اخلاق، سیاست، فقه و شریعت، تلائم ایجاد کرده و چگونه آنها را به یکدیگر ارتباط می¬دهد؟ برای رسیدن به دیدگاه¬های این فیلسوف مسلمان، با راهنمایی و مشاوره¬های سودمند اساتید، محتوای رساله را در قالب پنج فصل تنظیم کردم. فصل اول را به کلیات و مفاهیم، فصل دوم را به بررسی حکمت عملی، فصل سوم را به تبیین مباحث فرااخلاقی، فصل چهارم را به نظریه اخلاق هنجاری و فصل چهارم را به نظریه سیاسی ابن¬رشد اختصاص دادم. در فصل کلیات و مفاهیم، به مفهوم¬شناسی، اقسام و فروع حکمت عملی و در بخش پایانی این فصل به زندگی و آثار ابن¬رشد پرداختم. پس از بررسی مفهومی، بیان شد که حکمت، نظری یا عملی است و حکمت عملی در فلسفه کاربردهای گوناگونی دارد. در بخش فروع به سه محور اصلی حکمت عملی که اخلاق، سیاست و تدبیر منزل باشد، پرداختم. در پایان فصل اول بخش¬هائی از زندگی و آثار ابن¬رشد معرفی گردید. در فصل دوم با بیان مقدمه¬ای کوتاه، به طور تفصیلی به بررسی حکمت عملی در دیدگاه ابن¬رشد پرداختم. نکات مهم این فصل، تبیین ملاک تقسیم حکمت به نظری و عملی، رابطه عقل و حکمت عملی و تفاوت¬های عقل عملی و نظری از دیدگاه ابن¬رشد بوده است. در بررسی¬های انجام شده این نکته مشخص گردید که هرچند ابن¬رشد، تصریح به واژه حکمت عملی نکرده است لکن مفاد و محتوای حکمت عملی در اندیشه¬های فلسفی او مطرح بوده است. در این خصوص به تصریحات وی در تقسیم عقل به نظری و عملی استناد شده است. در فصل سوم هم با مقدمه¬ای کوتاه، مباحث فرااخلاقی ابن¬رشد را در محورهای هستی¬شناسی اخلاقی، معرفت¬شناسی اخلاقی، انسان¬شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی را مورد بررسی قرار دادم. در هستی¬شناسی اخلاقی، به دیدگاه و باور استدلالی وی به حسن و قبح ذاتی اشاره شد. در حوزه معرفت¬شناسی اخلاقی، پس از بررسی-های مفهومی، گزاره¬های اخلاقی، درک مسائل عملی دین و درک مسئله باید و هست از دیدگاه ابن¬رشد بررسی گردید. در ادامه فصل سوم به دیدگاه انسان¬شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی پرداخته شد و بیان گردید که ابن¬رشد با توجه به مسئله نفس، برای انسان دو ساحت در نظر گرفت. نگارنده در ادامه با طرح مسئله اراده اخلاقی، آن را با شانس اخلاقی مقایسه نموده و به دیدگاه ابن¬رشد در خصوص اراده انسان و تأثیر امور بیرونی پرداخت. با پایان یافتن این بحث، فصل سوم به پایان رسید. در فصل چهارم، نظریه اخلاق هنجاری ابن¬رشد را متعرض شده و به سه مسئله مهم و تأثیرگذار در نظریه هنجاری ابن¬رشد مانند: سعادت، فضیلت و عدالت توجه کردم. در مسئله سعادت پس از معناشناسی، تبیین مشخصات صوری، مولفه¬ها، پیش¬فرض¬ها و انواع سعادت به تحقیق در اندیشه¬های ابن¬رشد در این موارد پرداختم. مسئله فضیلت و عدالت دو عنوان دیگری بودند که در این فصل از دیدگاه ابن¬رشد به آن پرداخته شد. فصل پنجم رساله که فصل پایانی رساله است، در باره نظریه سیاسی ابن¬رشد است. از مسائل مهمی که در این فصل مطرح گردید، بررسی منابع سیاست و جایگاه کتاب جمهوری افلاطون در نظریه¬های سیاسی ابن¬رشد است. نکته حائز اهمیت، وجود فلسفه سیاسی و علم سیاست در ابن¬رشد است که در این باره تحقیق صورت گرفت. در خصوص دیدگاه سیاسی ابن¬رشد می¬توان ادعا کرد که عمده اندیشه¬های ابن¬رشد در کتاب الضروری فی السیاسه در سه بخش ارائه گردید. پس از مرور کوتاهی که از مباحث رساله ارائه شد، نوبت به بیان این نکته می¬رسد که یکی از مولفه¬های اساسی رساله،ارزیابی انتقادی است. این مولفه هنگام تصویب موضوع رساله به درستی توسط اساتید در عنوان رساله گنجانیده شد. پس از آنکه نگارش موضوع آغاز شد، مطالب فراوانی حول محور حکمت عملی ابن¬رشد استقصاء و نوشته شد. بنابراین، با توجه به بالا بودن سطح کمی مطالب بر اساس سرفصل¬های مصوب، امکان ارزیابی همه¬جانبه از دیدگاه¬های ابن¬رشد در تمام بخش¬ها وجود نداشت. به همین جهت، در ارزیابی موارد تتبع شده از ابن¬رشد در این رساله صرفاً به برخی از محورهای لازم در پایان هر فصل و بخش پرداختم. این بیان به معنای فقدان رویکرد انتقادی رساله نیست بلکه در تمام موضوعات رساله از آنجائی که در مقایسه با سایر اندیشمندان مطرح در این حوزه¬ها می¬باشد، نگاه تطبیقی شکل می¬گیرد. شاید در ابتداء تتبع چنین حجمی در حکمت عملی از ابن¬رشد به ذهن خطور نمی¬کرد. بنابراین، با توجه به محدودیت نگارشی و نیز محدودیت زمانی که نگارنده داشته است، تمام تلاش خود را با کمک اساتید محترم مصروف داشته است تا با در نظر گرفتن سرفصلی با عنوان ارزیابی یا نتیجه¬گیری و نیز ارائه تطبیقات سایر اندیشمندان در درون متن رساله، جریان انتقادی رساله را فراهم آورد. نکته دیگری که ذکر آن را در ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن¬رشد لازم می¬دانم، پرداخت بیشتر وی به مباحث نظری در کنار مباحث عملی است. شاید یکی از علل کم¬رنگ بودن مباحث عملی ابن¬رشد در میان اندیشمندان بعدی، همین کمتر پرداختن ابن¬رشد به مباحث عملی است. مضافاً از آنجائی که عمده منابع عملی وی به نوعی شرح و تفسیر بر اندیشه¬های دیگران است، منابع مکتوب ابن¬رشد در حوزه عملی از انسجام در بحث برخوردار نیست. به تعبیر دیگر، شاید بتوان ادعا کرد که نوع نگارش محتوای مطالب، به شکل تعلیمی تدوین نشده¬اند. و این امر سبب شده تا استقصاء تمام زوایای اندیشه¬های عملی ابن¬رشد با مشکل مواجه باشد. تنها راهی که در این رساله به خوبی، امکان تحقیق را بر اساس مبانی ابن¬رشد فراهم کرد، تأثرپذیری وی از دو گروه فیلسوفان است. لذا جنبه انتقادی رساله در ریشه¬ای¬ترین شکل خود، به تفاوت¬های موجود در نظریات اخلاقی و سیاسی فیلسوفان مسلمان باز می¬گردد. فیلسوفان مسلمان در این دسته از نظریات به دو گروه تقسیم می¬شوند. گروهی تابع اندیشه¬های سقراطی افلاطونی و گروهی تابع اندیشه¬های ارسطوئی نوافلاطونی هستند. ابن¬رشد یکی از نمایندگان گروه ارسطوئی نوافلاطونی است. وی تلخیصی از جمهوری افلاطون دارد که در آن با تلفیقی که از سیاست و اخلاق ارائه می¬کند، اندیشه¬های ارسطوئی نوافلاطونی فارابی را نشان می¬دهد. تفسیر ابن¬رشد از جمهوری افلاطون بر اساس مبانی افلاطون نیست بلکه با توجه به آثار ارسطو است. نکته دیگری که در مباحث عملی ابن¬رشد قابل توجه است، پرداخت بیشتر وی به مباحث سیاسی نسبت به مباحث اخلاقی است. اساسی¬ترین بحث¬هائی که در حوزه حکمت عملی به آن توجه می¬شود، مباحث مربوط به اخلاق و سیاست است. بر همگان روشن است که اندیشمندان مسلمان کمتر به مباحث حکمت عملی ابن¬رشد در برابر حکمت نظری ایشان پرداخته¬اند. همچنین در حوزه حکمت عملی از بین مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست، بیشتر به فلسفه سیاسی ابن¬رشد توجه شده است و بر اساس عواملی، بررسی¬های اخلاقی نسبت به مطالعات سیاسی به صورتی کم¬رنگ در بین اندیشمندان ارائه شده است. در این خصوص، یکی از ویژگی¬های مثبت در بازیابی اندیشه¬های ابن¬رشد، علاوه بر توجه غربی¬ها، وجود منابع فراوان در میان عرب زبانان است. در این خصوص، ابن¬رشد شخصیتی است که روشنفکران عرب، الگوی زندگی دین¬داران را در دوره جدید از او طلب می¬کنند. و بعضی بر این باورند که بعضی از اندیشه¬های محوری امروز غرب از ابن¬رشد سرچشمه می¬گیرد. اما متأسفانه چنان که بایسته و شایسته است در کشور ما به این بخش از متفکران اسلامی پرداخته نشده است. او جزء معدود متفکران اسلامی است که هم در فقه هم در فلسفه صاحب¬نظر است و به همین دلیل می¬توان در کشف تعارضات بین عقل و دین در حوزه بایدها و نبایدها به الگوی فکری او توجه کرد. با توجه به نکاتی که بیان شد و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، می¬توان مدعی شد که این رساله، هرچند نتوانسته است گام به گام به تحلیل تمام مطالب ابن¬رشد بپردازد لکن واقعاً می¬توان اعتراف کرد که تحقیق انجام شده در رساله، موضوع نو و بدیعی را مورد بررسی قرار داده است. نوآوری این رساله علاوه بر ارائه تدوینی منسجم از آراء و اندیشه¬های اخلاقی ـ سیاسی ابن¬رشد که تاکنون صورت نگرفته بود، عبارت است از پیدا کردن رد پای اندیشه¬های اخلاقی و سیاسی فیلسوفانی مانند ارسطو و افلاطون و دیگران و کشف چگونگی جمع عقل و دین در حوزه باید و نبایدها. این موضوع مهم¬ترین نیاز کشورهای اسلامی در امور اخلاقی و سیاسی در دوره جدید است. بررسی اندیشه او می¬تواند ما را تا حدی به فهم دقیق¬تر این مسئله کمک کند. در پایان با توجه به فعالیتی که توسط نگارنده در حوزه عملی ابن¬رشد صورت گرفت و بر اساس مطالبی که در بخش ارزیابی تبیین گردید، چند پیشنهاد به نظر می¬رسد که مناسب است در اینجا بیان شود. اولاً از آنجائی که مسائل این حوزه بیش از حد انتظار بوده است، شاید حق نگاه انتقادی رساله را بخوبی برآورده نکرده است. لذا پیشنهاد می¬شود که هر یک از اجزاء رساله به صورت یک رساله مستقل در مقطع ارشد یا دکتری به دانشجویان پیشنهاد شود. دوم اینکه مناسب است اندیشه¬های ابن¬رشد به صورت تطبیقی با سایر اندیشمندان تأثیرگذار از حوزه سقراطی به بعد در غرب و اندیشمندان و فلاسفه اسلامی شاخص مورد بررسی قرار گیرد.

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

حکمت عملی از نظر آکویناس

آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی می‌کنند که وی آن را قانون طبیعی می‌نامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهی‌ای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبت‌اندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضا...

متن کامل

حکمت مشرقی ابن سینا و حکمت اشراقی سهروردی

 می‌دانیم که نسبت میان حکمت مشاء و حکمت اشراق، یکی از بحث‌های مهم فلسفۀ اسلامی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به تعریف دو حکمت مذکور پرداخته و سپس آثاری که حاوی حکمت مشرقی در میان تألیفات ابن سیناست و نیز توضیحاتی راجع به رساله‌های تمثیلی سهروردی آورده می‌شود. پس از آن یازده مورد از وجوه اشتراک این نوع تألیفات بیان می‌شود که از مهم‌ترین موارد میان این نوع آثار دو فیلسوف، می‌توان کاربرد زبان ...

متن کامل

ارزیابی انتقادی ملاصدرا از نظریة صور مرتسمة ابن سینا

ابن­سینا، برای حلّ مسئلة علم خداوند به حالات وجودی موجودات مادی قبل از ایجاد آن­ها، نظریّة صور مرتسمه را طرّاحی کرده و معتقد است که علمِ تفصیلی خداوند به موجودات قبل از ایجاد آن­ها، از طریقِ این نظریّه قابل تبیین است. ملّاصدرا برخی از دعاوی ابن­سینا را در این زمینه پذیرفته است؛ از جمله: اصل علم واجب تعالی به همة اشیا پیش از وجود آن­ها، حضور صور عقلی موجودات نزد واجب تعالی پیش از وجودشان و این­که صور م...

متن کامل

خانواده در نظام حکمت عملی ابن‌سینا

خانواده اصلی‌ترین نهاد اجتماعی و بنیادی‌ترین عنصر جامعه و بستر رشد بسیاری از ارزش‌ها است. ابن‌سینا در آثار خود، از جمله وجوب السیاسة و الحاجة الی السیاسة، مستقلاً، و نیز در آثار دیگر خود به این موضوع پرداخته و با رویکردی دینی‌فلسفی از ضرورت، عوامل و موانع تحکیم آن سخن می‌گوید. این مقاله، ابتدا جایگاه حک...

متن کامل

سیاست در حکمت عملی ابن‎رشد قرطبی

چکیده این مقاله با بررسی منشأ و ماهیت، غایت و اوصاف سامان سیاسی مطلوب در حکمت عملی ابن‎رشد، به گونه‎شناسی وی از انواع مدن، کارکردها و وظایف دولت و مدینه، حدود آزادی فرد و قدرت دولت، رابطۀ دولت و مردم پرداخته و نشان‎داده‎است که از نظر او، «حکمت» ملاک اصلی و تعیین‌کنندۀ میزان مطلوبیت دولت و حکومت است. ابن‌رشد مهم‎ترین کارکردهای دولت را در محورهای عدالت اقتصادی، امنیت و وحدت و نیز فرهنگ و آموزش عم...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023