توسعه مدل زمانبندی تولید کارگاهی منعطف واکنشی با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری

پایان نامه
چکیده

مساله زمانبندی تولید، یک مساله کلیدی در فرآیندهای تولید صنعتی است که بر بهره وری نیروی کار، کارایی و رقابت پذیری شرکت ها بسیار موثر است. با گذشت زمان و به علت تغییرپذیری زیاد بازارهای کسب و کار و تنوع طلبی مشتریان، سیستم های تولید انبوه رونق خود را از دست داده و به سمت تولید سفارشی حرکت می کنند. نمونه ی این ادعا را در صنایع تولید ماشین آلات صنعتی می توان مشاهده کردکه به دلیل پشتیبانی از افزایش تولید ناخالص ملی، ارتقاء سطح فناوری سایر صنایع و کاهش وابستگی به شرکت های خارجی، جزو صنایع استراتژیک محسوب می شود. از سوی دیگر، طبق بررسی های موجود، اکثر مطالعات زمانبندی تولید کارگاهی از جمله صنعت مذکور، به علت ماهیت پیچیده در محیط های قطعی مدلسازی شده اند در حالی که رویدادهای غیرقطعی و احتمالی نظیر ورود سفارش فوری، تاخیر در رسیدن مواد و مواردی دیگر از این دست، موجب ناکارایی مدل های موجود در عمل و در نتیجه شکاف بین تئوری و عمل زمانبندی می شود. برای حل چنین مسائلی روش های مختلفی وجود دارد که از جمله آن ها زمانبندی واکنشی است. زمانبندی واکنشی به طور مستقیم عدم قطعیت را در ایجاد زمانبندی ها در نظر نمی گیرد اما در صورت وقوع رویدادهای غیرمنتظره زمانبندی را اصلاح می نماید. مدل ریاضی معرفی شده در این تحقیق، مدل زمانبندی واکنشی بوده که در شرکت خزر الکتریک آمل، تولیدکننده انواع ماشین آلات صنعتی، مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل، ضمن در نظر گرفتن عدم قطعیت ورود سفارش جدید و تغییر زمان پردازش عملیات، به منظور واقعی تر ساختن مدل با شرایط سیستم های واقعی، محدودیت زمان های حمل ونقل بین تجهیزات به عنوان یک فرض کلیدی گنجانده شده که در تحقیقات مشابه در این حوزه دیده نشده است. تابع هدف این مدل کمینه کردن حداکثر دوره ساخت و کمینه کردن انحراف های بین زمان های شروع عملیات در دو برنامه اولیه و ثانویه به عنوان معیار پایداری می باشد. جهت حل مدل ضمن ارائه مثال های عددی تصادفی، به دلیل ابعاد بزرگ داده های صنعت موردنظر، از روش الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نتایج نشان داد که الگوریتم ارائه شده ضمن داشتن زمان حل محاسباتی بسیار پایین، ارائه زمان تکمیل مناسب و حفظ پایداری نسبی، از کارایی بالایی برخوردار است.

منابع مشابه

مقایسه و تحلیلی بر استفاده از الگوریتم های فراابتکاری برای حل مسائل زمانبندی تولید کارگاهی

One of the most important problems in research and applied fields of production management is a suitable scheduling for different operations. So, there are many approaches for job workshop or job non-workshop scheduling problems. Since job workshop scheduling problems (JSP) belong to NP-Hard class, some metaheuristics methods such as Tabu Search, Simulated Annealing, Genetic Algorithm and Parti...

متن کامل

الگوریتم ممتیک برای حل مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف با امکان ایجاد وقفه در انجام فعالیت‌ها

Flexible job shop scheduling problem )FJSP( is an extension of the classical job shop scheduling problem which allows an operation to be processed by any machine from a given set. FJSP is NP-hard and mainly presents two difficulties. The first one is to assign each operation to a machine out of a set of capable machines, and the second one deals with sequencing the assigned operations on the ma...

متن کامل

توسعه دو الگوریتم چند هدفه برای حل مسئله چند هدفه زمانبندی کارگاهی منعطف با در نظر گرفتن توان مصرفی ماهانه

در این مقاله، به منظور واقعی تر ساختن مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف ) 1نزدیک تر نمودن آن با مسائل دنیای واقعی، یک عامل عملیاتی به مدل کلاسیک این مسئله افزودهمی شود. این عامل که بهینه سازی میزان توان الکتریکی مصرفی در طول یک ماه می باشد،کلیدی ترین عامل در محاسبات برق مصرفی شرکت های صنعتی به شمار می آید. دیدن این عامل درمدل سازی، با توجه به شرایط جدید کشور بعد از حذف یارانه ها اهمیت پر رنگتری ...

متن کامل

ارزیابی الگوریتم های زمانبندی تولید کارگاهی انعطاف پذیر و مقایسه آنها با الگوریتم ژنتیک دوبخشی

در این مقاله مساله زمانبندی تولید کارگاهی انعطاف پذیر مورد بررسی قرار گرفته است، که بسط یافته مساله زمانبندی تولید کارگاهی می‌باشد. اهداف مساله کمینه کردن حداکثر زمان تکمیل آخرین سفارش(Cmax ) و ماکزیمم بارکاری ماشین (Wm) یعنی ماکزیمم بار کاری در هر ماشین و بارکاری کل (WT) بار کاری کل برای تمام ماشینها است. این مساله جز مسائل NP-hard می‌باشد، بنابراین بدست آوردن جواب بهینه در زمان معقول امکان پذ...

متن کامل

توسعه روش های فراابتکاری برای حل مسئله زمانبندی نیروی انسانی در محیط جریان کارگاهی

در این تحقیق مسئله یکپارچه زمانبندی کارها و نیروی انسانی در محیط جریان کارگاهی مورد بررسی قرار گرفته است که در آن تعدادی نیروی انسانی با مهارت‌های مختلف وجود دارند که قابلیت انجام کارهای متفاوت با سرعت‌های مختلف را دارند. هدف مسئله تعیین زمانبندی کارها در مراحل مختلف و تخصیص نیروی انسانی به این مراحل است به‌گونه‌ای که بیشنه زمان تکمیل کارها (Cmax) کمینه شود. برای این منظور یک مدل ریاضی خطی عدد ...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023