پرسش از زمان در تفکر مارتین هایدگر
پایان نامه
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده امیرحسن خواجوی
- استاد راهنما رضا داوری اردکانی محمد اکوان
- سال انتشار 1392
چکیده
پرسش از زمان از جمله سوالاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده از این رو رساله حاضر تلاش می کند با طرح پرسش از زمان در تفکر حکیم شهیر آلمانی افق جدیدی را پیش روی مخاطب قرار دهد، زمان از بنیادی ترین مسائلی است که همواره فکر و ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. پیشینه مسئله زمان بسیار بیشتر از اندیشه مابعدالطبیعی است و در هیچ یک از دوره های تاریخی حیات انسان از ذهن و فکر او بیرون نرفته است. زمان در عین حال، آرام و بی صدا و تاریخ سازاست ، گویی بستری است که در آن کشف المحجوب از حقیقت وجود برای مشتاقانش میسر می گردد.چراکه لازمه هر دور از ادوار تاریخی وقت داشتن است، فهم زمان در گرو فهم وجود است و هم از این رو تلاش این نوشتار در خدمت فهم همین معنا از زمان است. اهمیت و جایگاه پرسش از زمان در تفکر مارتین هایدگر(martin heidegger ) 1889،1976 رسالتی است که این نوشتار سعی در بیان آن دارد هر چند تلاش می کنیم با شرح و بسط این پرسش راهی به کشف معنای زمان در تفکر این حکیم شهیر پیدا کنیم. اما در فصول ابتدایی تلاش می شود تا با نگاهی اجمالی به تاریخ فلسفه امتداد بحث زمان را از سر آغاز تا موقف هایدگر بررسی نماییم. در ابتدا متذکر می شویم که مسئله زمان از آغاز تفکر فلسفی در غرب به شکل عام و فلاسفه پیشا سقراطیان به صورت خاص مطرح بوده است از همین روست که متفکرین حوزه الیا مثلا پارمیندس و شاگردش زنون متوجه مشکلات بحث زمان را جدی گرفتند و منکر وجود واقعیت زمان و از آنجا به زمانی بودن امر مطلق اعتقاد پیدا کردند شبهه معروف زنون و احتجاج او با فیثاغوریان وامتداد این شبهه تا آثار برگسن در ارتباط با حرکت تیر و کمان از نمونه های برجسته بحث زمان در تفکر پیشا سقراطیان به شمار می رود. بعد از این فیلسوفانی همچون افلاطون، ارسطو، افلوطین، کانت، هگل و... و دیگر فلاسفه در آثارشان، بحث زمان را بررسی و تبیین کرده اند. اما ما در این رساله درصدد بررسی و مطالعه پرسش از زمان در تفکر مارتین هایدگر با توجه ای خاص به کتاب وجود زمان(being and time ) به سال 1927 هستیم. فهم معنای زمان بسان افق وجود در تفکر مارتین هایدگر و تبیین مساوقت و جود و زمان رسالتی است که راقم سطور شرح و بسط آن را به عهده گرفته است.
منابع مشابه
ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر
پرسش از "ساحت دینی" در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسشهایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی میپردازد. بحث های هایدگر راجع به ایدهها و شخصیتهای دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایدهها و شخصیتها در شکلگیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمههای متعددی دارد، ام...
متن کاملتحلیل خوانش مارتین هایدگر از نقد اوّل ایمانوئل کانت
مارتین هایدگر در کتاب کانت و مسألۀ مابعدالطبیعه، با چشمپوشی از تفاسیری که غالباً نقد عقل محض را یک پروژۀ معرفتشناسانه دانستهاند، آن را بهمنزلۀ اثری هستیشناسانه شرح میکند. وی میکوشد تا معلوم کند که چگونه تمام پارههای این اثر کانت (با محوریت حیث زمانی بهعنوان بستر شاکلهسازی تخیّل) اصالتاً به مسئلۀ اساسی هستی متناهی انسان یا دازاین (بهمنزلۀ شرط یا بنیان امکان دیگر موجودات) ناظر است. از نظر...
متن کاملتاریخ استتیک به روایت مارتین هایدگر
بر طبق تفسیری که این مقاله بر پایۀ مسئلۀ وجود و حقیقتْ از روایتی به دست می دهد که هایدگر درباره تاریخ استتیک نقل می کند، در تفکر یونانیان هنر نحوه ای از پدید آمدن (= آشکار شدن) موجودات، و از این رو نحوه ای از تحقّق حقیقت بود، بنابراین نزد آنان جایگاه هنر همواره معین و ضرورت آن محرز بود. اما، در تفکر افلاطون، و به واسطۀ تلقی خاص وی از هنر و پدید آمدن در معنی عام کلمه ( poiesis ) بر پایۀ نظریۀ ایده...
متن کاملپرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر
مسئلة پژوهش حاضر، پیگیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظاممند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناختهشدة آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آنها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئلة هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آنها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هاید...
متن کاملتبیین ابعاد وجودی و هستیشناختی فهم از منظر مارتین هایدگر
مارتین هایدگر (Martin Heidegger) متولد 26 سپتامبر 1889، نخستین کسی بود که پرچم «هرمنوتیک فلسفی» را در اوایل قرن بیستم در قلمرو هرمنوتیک به اهتزاز درآورد. وی تغییری مهم در مسیر دانش هرمنوتیک به وجود آورده و هرمنوتیک را از حوزه معرفت شناسی به قلمرو هستیشناسی ارتقاء داد. هرمنوتیک، دانشی است که به «فرایند فهم» میپردازد و چگونگی فهم پدیدههای گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری را بررسی...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023