مبانی فقهی و حقوقی وظایف حکومت در حمایت از بیماران خاص
پایان نامه
- سایر - دانشکده علوم حدیث
- نویسنده علی رمضانپور درویشی
- استاد راهنما مرتضی چیت سازیان سید محمد اکرمی
- سال انتشار 1391
چکیده
فقه از منظر جامعیت دین ،توانایی اداره جامعه و پاسخگویی به مسائل آن را داراست وبا روش رد فروع بر اصول این پاسخگویی را به منصه ظهور می رساند. یکی از مسائلی که جوامع بشری با آن روبه رو هستند مسئله بیماران خاص می باشد که انواع و اقسامی دارد ولی به صورت کلی مشکلاتآنها، هزینه بالای درمان و در معرض مرگ بودن این بیماران است.لذا حکومت اسلامی با توجه به مبانی فقهی و حقوقی باید به تکالیف خود در قبال این بیماران عمل نماید. حکومت ها اهدافی را برای خود متصورند و حکومت اسلامی نیز در مسائل مختلف اهداف گوناگونی را برای خود با توجه به روش اندیشه اسلامی ومنابع فقهی متصور است.هدف عالی حکومت اسلامی در اقتصاد؛ رفاه عمومی می باشد. اقتضای این هدف آن است که اگر فردی از مردم تحت ولایت حکومت اسلامی باشد که مشکلات غیر متعارف دارد،حکومت از امکانات مالی خود جهت رفع این مشکل استفاده نماید . بیماران خاص یکی از آن دسته مردم هستند که مشکلات مالی وجسمی آنان را احاطه نموده است .لذا حکومت اسلامی جهت ایجاد رفاه موظف به حمایت از آنان می باشد. امور حسبه با توجه به تعریفی که فقه شیعه از آن دارد یکی از قواعدی است که ثابت کننده وظیفه ای برای حکومت می باشد.بعض امور هستند که شارع راضی به اهمال در مورد آنان نمی باشد.یکی از این امور عدم رضایت شارع به مرگ و زندگی در عسر وحرج می باشد که بیماران خاص در معرض آن هستند وبا توجه به آنکه معمولا افراد عادی نمی توانند به رفع این دو امر نسبت به بیماران خاص اقدام کنند تنها حکومت اسلامی است که با توجه به منابع مالی و امکانات گسترده باید به حمایت از این بیماران بپردازد. قرآن کریم با توجه به آیه "لقد کرمنا بنی آدم ..."اصل کرامت ذاتی انسان را پذیرفته است و مقتضای این اصل ارزشمندی و عزتمندی انسان است.پس اگر فردی همچون بیماران خاص به علت مسائل مالی وجسمی که با آن رو به رو است ،عزت و ارزش او در خطر باشد باید دیگر انسانها خصوصا حاکم اسلامی که توانایی ومنابع گسترده ای در اختیار او نهاده شده است به پشتیبانی و حمایت از آنان برخیزد تا کرامت آنها حفظ گردد. اصل عدالت یکی از اصول مسلم فقه شیعه است.جای جای آیات وروایات خصوصا کتاب شریف نهج البلاغه بر این اصل صحه گذاشته اند.همین اصل می گوید باید اشیاء را در موضع خود قرار داد وحق هر ذی حقی را اعطا نمود.با توجه به حقی که مردم بر حاکم دارند او باید به مشکلات آنها توجه کند ویکی از افراد تحت مشکل بیماران خاص می باشند.حاکم اسلامی باید از منابع مالی خود جهت حمایت از بیماران خاص استفاده نماید تا به عدالت عمل نموده باشد. قرآن کریم مسلمین را به رحمت نسبت به یکدیگر دعوت نموده و روایات ما یکی از حقوق موکد را حقوق برادران بیان می کنند که تحت عنوان "حق الاخوه"از آن نام برده می شود.هر چند این مسئله کمتر مورد توجه قرار گرفته ولی معصومین(علیهم السلام)بر مسلمانان واجب کرده اند تا در گرفتاریها و سختی ها به فریاد برادران خود برسند ویکی از کسانی که با مشکلات عدیده دست وپنجه نرم می کنند بیماران خاص می باشند لذا حق الاخوه اقتضا دارد که حکومت اسلامی خصوصا با عدم توانایی دیگران در رسیدگی به بیماران خاص ،این بیماران را حمایت نماید. تفکر حاکم برکشور ایران از دیر باز اندیشه و جهان بینی اسلامی- شیعی بوده است که باعث گردیده در دوران معاصر انقلابی اسلامی در آن بوجود بیاید.نمود بارز این تفکر در قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که هم خود وهم تمام قوانین کشور را تابع فقه و اسلام می داند .همین قانون در اصل دوم خود یکی از پایه های خود را باوربه کرامت ذاتی و ارزشمندی انسان می شمارد که اقتضای این اصل چنان که بیان شد رسیدگی و حمایت از کسانی همچون بیماران خاص می باشد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قوانین پیشروی عصر حاضر،تأمین رفاه وبه تبع آن بهداشت را یکی از وظایف حکومت قرار داده است ودر اصل های سوم وچهل وسوم این قانون به صراحت به این امر تصریح شده است.از افرادی که این اصول با توجه به مفاد خود خواهان حمایت از آنان می باشد ودولت را موظف به حمایت از آنان می شناسد بیماران خاص می باشند. همین قانون در اصل بیست ونهم تأمین اجتماعی را از وظایف دیگر حکومت نسبت به مردم شمرده است و دولت را موظف می دارد در اموری همچون بیماری از مردم حمایت کند.لذا حکومت اسلامی ودولت آن باید حمایتهای لازم از بیماران خاص را وظیفه خود بشمارد. مبانی فقهی وحقوقی مطرح شده اصل حمایت از بیماران خاص را وظیفه دولت می شمارد .البته این حمایت ها در مقام عمل ودر خارج نمود های مختلفی خواهد داشت همچون بیمه و صندوق های تأمین اجتماعی و...
منابع مشابه
مبانی حمایت حقوقی از شهرت
اگرچه امروزه دربارۀ اصل حمایت از شهرت اشخاص مشهور کمتر تردید وجود دارد، اما در خصوص مبانی این حمایت، رویکردهای مختلفی ارائه شده است. برای این منظور از مبانی مختلفی مانند تئوری کار و نظریۀ تراژدی مال مشترک استفاده میشود. نظام حقوقی امریکا تحت تأثیر فرهنگ مصرفگرایی و سرمایهداری، شهرت را صرف نظر از سبب ایجاد و استحقاق دارندهاش، سزاوار حمایت میداند. در حال حاضر نیز بیش از همه از تئوری تراژدی ...
متن کاملمبانی فقهی جبران خسارت از سوی حکومت در خطای قاضی
در جایی که صدور حکم از سوی قاضی، خطا باشد، فقیهان امامیه در خصوص مسؤولیت قاضی، مسؤولیت بیتالمال یا عدم ضمان، اختلافنظر دارند. از آنجا که منشأ خطای قاضی متفاوت است، حکم به مسؤولیت یا عدم آن در همه حالتها یکسان نیست. اگر منشأ خطا، فسق بینه باشد؛ بدین گونه که قاضی پس از شهادت و صدور حکم، متوجه فاسقبودن بینه شود، چهار نظریه ارائه شده و نظر برگزیده، ضمان بیتالمال با استناد به قاعده احترام خون م...
متن کاملمبانی فقهی و حقوقی اجرت المثل خانه داری و بررسی وظایف شرعی زوجه در فقه
حکومت اخلاق در خانواده اصلی بنیادین است و محوری ترین موضوع نهاد خانواده را تشکیل می دهد. خدمت همسر یا مادر، انگیزه ای جز مهربانی و فداکاری ندارد و صحبت از حق الزحمه درباره این تکالیف اخلاقی نارواست، ولی اگر بخواهم از جنبه حقوقی به بحث بپردازیم با سؤالاتی مواجه خواهم شد که این تحقیق در صدد پاسخ به آن است: مبانی فقه و حقوقی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت چیست؟ ابهام ها و اجمال های موجود در قوانین و...
متن کاملبررسی فقهی وظایف حکومت اسلامی درباره عبادات
عبادات در اسلام و فقهُ العبادات در ابواب فقهی، از جمله مباحثی است که گرچه جنبه فردی آن بر جنبههای دیگر غلبه دارد، با یکسری مسائل اجتماعی و حکومتی در تعامل و ارتباط است که حکومت نیز درباره اجرا، تحقق، حمایت و نظارت بر حسن اجرای آن در جامعه وظیفه، رسالت و بهتبع آن اختیاراتی دارد. این مقاله درصدد واکاوی طرح ادله اجتهادیِِ وظیفهمند بودن حکومت در خصوص ابعاد سهگانه تحقق، حمایت و نظارت در عرصه عبادات...
متن کاملمبانی فقهی مسئولیت حکومت در برابر زنان بیسرپرست و بدسرپرست
نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان شاکلهی اصلی و زمینهساز تحقق تمدن اسلامی؛ ناگزیر از توجه نظاممند به تمام مختصات حکومت اسلامی است؛ بخشی از این مختصات مربوط به حل مسائل و مشکلات افراد نیازمند و توجه ویژه به زنان بیسرپرست و بدسرپرست است. نظر به اهمیت نقش زنان در خانواده و جامعه، حمایت از این گروه، ضروری و اجتنابناپذیر بهنظر میرسد، اما سؤال اینجاست که مبانی فقهی مسئولیت حکومت در قبال این گر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
سایر - دانشکده علوم حدیث
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023