توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات
- نویسنده محمد پاک نهاد
- استاد راهنما ابوالقاسم رادفر تقی پورنامداریان محسن ابوالقاسمی
- سال انتشار 1391
چکیده
چکیده مولانا جلال الدین محمد بلخی، آفتاب فروزنده ی آسمان ادب فارسی و عرفان اسلامی است. ذهن و زبان و روان وی ، عشق نامه ای آفرید که در میان آثار منظوم عرفانی، همچون گوهری تابان می تابد. بی تردید مثنوی مولانا به عنوان یک اثر عرفانی و ادبی در صدر قرار دارد و از گذشته تا به حال مورد توجه اهل ادب و عرفان قرار گرفته و تحقیقات گسترده ای در راستای آن انجام پذیرفته است.این استقبال بی نظیر،مرهون عظمت روح مولانا و به دنبال آن رفعت و جذابیت عمیق مثنوی است.در جست و جوی راز این جذابیت،زبان او کم ارج نیست. کشش ها و جوشش های روح بی پروا سبب شده تا در زبان وی روحی دیگر دمیده شود. مطالعه در ساختار دستوری زبان مثنوی گواه این حقیقت است. ساختار دستوری مثنوی دارای مختصات ، برجستگی ها، خلاف عادت ها و منطق گریزی هایی است که جز در نظام معنایی زبانِ آن، قابل بررسی نمی باشد. موضوع این رساله ، «توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی» است. منظور از توصیف تحقیق درباره ی یک زبان در یک مقطع زمانی معین و یافتن قواعد آن زبان بدون توجه به صورت و ساخت قدیمی آن می باشد. توصیف همزمانی زبان ، آن را در برابر دستور تاریخی قرار می دهد که تغییرات و تحولات یک زبان را در دوره های گوناگون بررسی ، گاه علل تغییر و تحول آن را نیز تحلیل می نماید. درباره ی هدف و ضرورت این پژوهش به طور خلاصه می توان گفت: تمامی متون کهنی که به زبان فارسی دری نگاشته شده اگر چه همه به زبان فارسی نگاشته شده اند ولی هر یک از آنها متعلق به یک گونه ی ویژه ای از این زبان است .این گونه ی ویژه ، جدای از شناخت بیشتر از زبان فارسی در نشان دادن پیرنگ سبک هر شاعر یا نویسنده بی تأثیر نیست. نوع این تحقیق ، بنیادی ِکتابخانه ای و روش آن توصیفیِ موردیِ گذشته نگر می باشد. فصل چهارم که یافته های این تحقیق می باشد ، ده بخش را به خود اختصاص داده است . بخش اول، در هشت گفتار به فرایندهای واجی و دگرگونی حروف می پردازد. ابدال ، حذف ، تخفیف و سبک سازی افزایش ، قلب و نحت ، ادغام از این دگرگونی هاست . در بخش دوم مباحث مختلف اسم و گروه اسمی در سیزده گفتار به طور مفصل مطرح شده است.مباحث معرفه و نکره ، شمار ، نام آواها ، الگوهای نقش های اضافی و ندایی، الگوهای گروه های اسمی زنجیری، کنایات پرسشی و مبهم از اهم گفتار های این بخش می باشد.بخش سوم به عنوان متمم بخش اسم ، به ضمایر شخصی ، مشترک ، اشاره ، متقابل و اختصاص و کاربردهای نحوی آنها می پردازد . بخش چهارم درده گفتار ، صفت و گروه وصفی را از زوایای مختلف، بررسی و توصیف می نماید.کلیاتی درباره صفت بیانی ،احکام وصف و شیوه ی کاربرد صفت ، درجات صفت ، صفت و گروه وصفی عددی ، مبهم ، پرسشی ، تعجبی و اشاره از اهم این بخش است . در بخش پنجم به مباحث مختلف مربوط به فعل و گروه فعلی پرداخته شده است ؛جهت فعل ، افعال پی بستی ، معلوم و مجهول ، وجوه و زمان افعال و ... از مباحث عمده ی این بخش است . در بخش ششم قید و گروه قیدی با توجه به کاربرد ، معنا و ساختمان قیود به شیوه ای ویژه طبقه بندی شده اند. انواع قید در پنج گفتار به قید فعل ، قید جمله ، قید های اشاره ای ،قیدهای تأکیدی و قیدهای مختص و مشترک تقسیم شده اند . بخش های هفتم و هشتم به حروف اضافه و ربط و شبه جمله می پردازد . روش توصیف بخش های مذکور بی شباهت با قید نیست . بخش نهم به نحو مثنوی اختصاص یافته است.در این بخش در هشت گفتار الگوهای جملات ، شرح و توصیف شده اند. در گفتار اول جمله با اجزای همجنس مطرح می شود. گفتار بعد جمله های ناقص را در بر دارد .منظور از ناقص جمله هایی است که در اجزای اصلی یا احیاناً در اجزای وابسته ی آنها حذف هایی خاص صورت گرفته باشد. از مباحث عمده ی این بخش توصیف مفصل الگوهای صرفی و نحوی جمله های مرکب پیوسته و وابسته می باشد . انواع این جمله ها، با توضیح و توصیف حروف ربط ، الگوهای نحوی ، ترتیب جمله واره های وابسته و غیره با ذکر بسامد ، همراه می باشد.در گفتار های پایانی به الگوهایی از جمله توجه می شود که در علم بلاغت به آنها توازن و ترصیع می گویند ؛ با رسم الگوهای گوناگونِ جمله ، نشان داده می شود که در علم بلاغت فقط به آهنگ پایانی این نوع از جمله ها توجه و ازساختار دستوری جمله غفلت می شود. این گونه از توصیف شاید خود را به سبک شناسی ادبی نزدیک کرده باشد .در بخش دهم و پایانی در دو گفتار به الگوهای زایای واژه سازی در مثنوی و ساخت اشتقاقی واژه توجه شده است . این بخش ما را از پرداختن به ساختمان اسم و صفت وسایر کلمات در بخش های مربوط بی نیاز نموده است. به هر حال توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی ،گامی موثر و قابل توجه در راستای دستور تاریخی و تاریخ زبان فارسی است.در قلمرو همین مطالعات توصیفیِ است که سبک شاعران و نویسندگان مشخص می شود. مثنوی اثری است متعلق به قرن هفتم که با بررسی نظام دستوری آن، مختصات لهجه ای و گویشی ،سبک شناسی و جایگاه آن در زبان فارسی آشکار خواهد شد.
منابع مشابه
تبیین دستوری نمایه سازی مفعول در زبان فارسی
در این مقاله ابتدا به بررسی ماهیت دستوری عناصر نمایه مفعولی در زبان فارسی خواهیم پرداخت، زیرا ساختار دستوری جمله بر اساس تلقی ما از ماهیت دستوری این عناصر، به شیوه متفاوتی تبیین میشود. پس از آن به ساخت دستوری بندهای متعدی دارای نمایه مفعولی در چارچوب دستور نقش و ارجاع نظر میافکنیم و سعی بر آن است که مطابق ادعای نظریه، ساخت نحوی این بندها مطابق با شرایط خاص زبان فارسی و بدون تحمیل مقولات خارجی...
متن کاملبررسی مفاهیم وجهی زمان دستوری در زبان فارسی
استفاده از زمان دستوری برای بیان مفاهیم وجهی، یا به عبارتی شیوههای استفاده از زمان دستوری به عنوان ابزار اعمال نظر گوینده در مورد محتوای گزاره در زبان فارسی، موضوعی است که در مقالة حاضر مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج این بررسی نشان میدهد که ساختارهای زمانی در زبان فارسی چه در زمان گذشته و چه غیرگذشته در قالبهای مختلفی از جمله شرطی، انعکاس اشاره ای و ساختار تمنایی و التزامی به طور فعال در ان...
متن کاملتوصیف و نقد دستوری مجموعه کتاب های آموزش فارسی به فارسی جامعه المصطفی العالمیه
زبان فارسی به عنوان زبان دوم جهان اسلام با معارف این دین الهی رابطه تنگاتنگی دارد بنابراین یادگیری زبان فارسی در کنار آموزههای اسلامی و شیعی برای طلاب غیرفارسی زبان راهگشاست. با توجه به این رابطه مهم، جامعه المصطفی العالمیه میکوشد در بستر زبان فارسی به پرورش پژوهشگر اسلامی، مترجم و مبلغ اسلامی بپردازد. در همین راستا مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی که زیر مجموعه جامعه المصطفی محسوب میشود، مج...
متن کاملنمود دستوری و تصویرگونگی در زبان فارسی
استفاده از امکانات تحلیلی یا کلمات نقشی آزاد، یکی از روش های بیان مفاهیم دستوری در زبان های دنیاست. افعال معین از اجزای مهم دستوری هستند که می توانند به صورت کلمات نقشی آزاد در بیان مفهوم دستوری «نمود» استفاده شوند. این افعال همگی از رهگذر دستوری شدگی پا به عرصۀ وجود می گذارند. دستوری شدگی فرآیندی تدریجی است که طی آن واحدهای واژگانی زبان با از دست دادن بعضی مؤلفه های معنایی خود، خصوصیات دستوری ...
متن کاملبررسی تباین کلی اصطلاحات دستوری در زبان فارسی و آلمانی در آموزش زبان آلمانی
بی گمان ، اصطلاحات دستوری به تنهایی کمک چندانی در آموختن زبان بیگانه نمی کنند، اما باید توجه داشت که چنانچه دستور زبانی ، به هر دلیل، به زبان فارسی نوشته شود ، باید تفاوت های میان اصطلاحات دستوری این دو زبان نیز در نظر گرفته شوند تا خوانندگان دچار لغزش نشوند . بیشتر نویسندگان دستور آلمانی در ایران ، آلمانی دانهای ایرانی اند که گاهی در برگردان اصطلاحات دستوری دچار خطا شدهاند ، امری که می...
متن کاملتوصیف فضای درک واکه در زبان فارسی معیار
هدف این مطالعه توصیف فضای سازهای درک واکه در فارسی معیار است. در قالب یک آزمون شناسایی، از 30 گویشور فارسی معیار درخواست شد که پس از شنیدن هر صدا، نوع واکة شنیدهشده را مشخص کنند. واکهها با استفاده از نرمافزارهای سنتزکننده ساخته شدند. تحلیل دادهها بر اساس مدل رگرسیون لجستیک صورت گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، شناسایی فضای درک واکه از سوی شنوندگان فارسی، تحت تأثیر سرنخهای فرکانس سازة اول و...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023