تهیه بسترهای نانولیفی پلی کاپرولاکتون و بررسی اثر توپوگرافی سطح بر تمایز سلول های بنیادی پرتوان انسانی به رده اندودرم
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده علوم و تکنولوژی پلیمر
- نویسنده محمدحسین قانیان
- استاد راهنما مژگان زندی جلال برزین مرتضی احسانی
- سال انتشار 1391
چکیده
خصوصیات فیزیکی- شیمیایی بستر کشت، نقش مهمی در تنظیم رفتار سلول بنیادی دارد. ماتریس برون سلولی (ecm) یکی از اجزاء محیط زندگی سلول بنیادی درون بدن است و ساختار نانولیفی دارد. بنابراین تهیه بسترهای کشت نانولیفی توسط الکتروریسی محلول پلیمرهای زیست سازگار، راهکاری مناسب جهت تقلید خصوصیات هندسی ecm در شرایط برون تنی است. دستیابی به بیشترین کارایی تمایز سلول، مستلزم بهینه سازی قطر الیاف از طریق مطالعه رفتار سلول روی بسترهایی با قطر الیاف مختلف است و مقایسه قطرهای مختلف در مقیاس نانو، مستلزم باریک بودن توزیع قطر بستر در هر محدوده از قطر میانگین است. در این مطالعه، از پلی کاپرولاکتون (pcl) به عنوان یک پلیمر کاملاً زیست سازگار که نرخ تخریب کند و قابلیت الکتروریسی بسیار خوبی دارد به منظور تهیه بسترهای میکرو/ نانولیفی با قطرهای مختلف استفاده شد و اثر سامانه های حلالی دوتایی و افزودنی های باردار بر قطر و توزیع قطر الیاف الکتروریسی شده pcl مورد بررسی قرارگرفت. مشخص شد که الکتروریسی محلول pcl 12% در کلروفرم منجر به تولید میکرو الیاف (قطر میانگین=?m 08/1±92/2) با توزیع قطر پهن و دوقله ای می شود. با ثابت نگه داشتن غلظت و شرایط دستگاهی، افزودن دی متیل فرمامید به کلروفرم در نسبت های حجمی مختلف منجر به تولید نانو الیاف در محدوده قطر میانگین 700 نانومتر شد، اما در کاهش توزیع قطر موثر نبود. با افزودن متانول به کلروفرم، قابلیت الکتروریسی افزایش و توزیع قطر تا حد زیادی کاهش یافت و نسبت حجمی 3/1 از کلروفرم/متانول به کمترین توزیع قطر منجر شد (قطر میانگین=nm 229±1361). کاهش قطر الیاف به محدوده نانومتری از طریق کاهش غلظت pcl در این سامانه، منجر به پهن شدن توزیع قطر و نیز تشکیل مهره در طول الیاف در غلظت 6% گردید. افزودن 1% جرمی از ترکیبات یونی به عنوان راهکار جایگزین کاهش غلظت محلول pcl 12% در کلروفرم/ متانول (3/1) مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که اکتادسیل تری متیل آمونیوم برماید (otab)، در مقایسه با آمونیوم برماید و سدیم دودسیل سولفات (sds) اثر بیشتری در کاهش توزیع قطر الیاف دارد (قطر میانگین= nm 121±509). افزایش مقدار otab تأثیری در کاهش قطر و توزیع قطر الیاف نداشت. افزودنی های باردار به تنهایی نیز باعث بهبود قابل توجه الکتروریسی محلول pcl 12% در کلروفرم و تولید الیاف میکرو مقیاس شدند و با مقایسه 1% جرمی otab، sds، triton x100 و فنیل تری متیل آمونیوم برماید (ptab) مشخص شد که otab بهترین افزودنی برای دستیابی به باریک ترین توزیع قطر است. افزایش مقدار otab باعث کاهش بیشتر قطر شد اما تا یک مقدار بحرانی 3% جرمی در کاهش توزیع قطر موثر بود (قطر میانگین= nm 185±1700). افزودن فرمیک اسید به کلروفرم باعث کاهش قطر الیاف به محدوده 500 نانومتر شد و کمترین توزیع قطر در نسبت حجمی 3/1 از کلروفرم/ فرمیک اسید به دست آمد (قطر میانگین= nm 150±599). افرودن استون به کلروفرم نیز در بهبود الکتروریسی و تولید الیاف نانومقیاس موثر بوده به طوری که با الکتروریسی محلول pcl 12% در کلروفرم/ استون (2/1) الیاف بسیار ریز با قطر میانگین nm 81±273 تولید می شود. الکتروریسی محلول pcl 12% در متیلن کلراید/ متانول در نسبت حجمی 2/1 به تولید الیافی با توزیع قطر کمینه و قطر میانگین nm 217±897 شد. پوشش دهی بسترها با ماتریژل در دمای c?4- باعث بهبود بذرافشانی سلول بنیادی جنینی انسانی (hesc) گردید. بررسی تمایز اندودرم hesc روی بسترهای تهیه شده با قطر میانگین حدود 200، 500، 800 و 1200 نانومتر نشان داد که توپوگرافی لیفی اثر محسوسی بر تمایز این سلول ها به سلول-های اندودرم قطعی ندارد و کارایی تمایز وابسته به قطرهای مختلف نیست. بررسی مورفولوژی کلونی های سلولی پس از سه روز تکثیر نشان داد که با افزایش قطر الیاف، کلونی ها پهن تر و تک لایه تر می شوند.
منابع مشابه
تهیه و اصلاح بسترهای نانو لیفی پلی کاپرولاکتون جهت تمایز سلول های بنیادی پرتوان انسانی به رده اندودرم
اندودرم یکی از سه لایه زایای جنینی است که اندامهایی چون کبد و پانکراس از آن مشتق می شود. با تمایز هدفمند سلولهای بنیادی پرتوان به اندودرم، می توان یک مرحله به تولید سلول نهایی مربوط به بافت اندامهای مشتق از آن نزدیکتر شد. در این کار تحقیقاتی هدف افزایش کارایی تمایز سلولهای بنیادی پرتوان به سلولهای اندودرمی با رویکردهای مهندسی است. برای این منظور نانو الیاف پلی کاپرولاکتون به روش الکتروریسی تهیه...
معرفی پایان نامه
پایان نامه های این شماره: - پوشش های نانوکامپوزیتی بر پایه اپوکسی-پرک شیشه: سینتیک پخت، رئولوژی، خواص خوردگی و بررسی اثر آماده سازی سطح - تعیین مقادیر بسیار کم نشانگرهای زیستی سرطان به وسیله پلیمر هادی نانوساختار به عنوان جاذب و آنالیز با اسپکترومتری تحرک یون - تهیه بسترهای نانولیفی پلیکاپرولاکتون و بررسی اثر توپوگرافی سطح بر تمایز سلولهای بنیادی پرتوان انسانی به رده اندودراصلاح بذر صیفیجات...
متن کاملتاثیر نانو ذرات هیدروکسی آپاتیت بر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های استخوانی در داربست های پلی کاپرولاکتون/کراتین/ هیدروکسی آپاتیت
بدن انسان به طور خود به خود قادر به ترمیم نقایص استخوانی کوچک است، درحالیکه معایب استخوانی بزرگ بدون مداخلات پزشکی قادر به ترمیم نمیباشد. تلاشهای صورت گرفته در جهت رفع این نقایص، منجر به پایهگذاری علم مهندسی بافت استخوان شده است. در این تحقیق، داربست های پلیکاپرولاکتون/ کراتین و پلیکاپرولاکتون/ کراتین/ هیدروکسی آپاتیت با روش الکتروریسی ساخته شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس جهت بررس...
متن کاملاثر سلول های بنیادی خونساز انسانی بر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های استئوبلاست
چکید ه سابقه و هدف ارتباط سلول های بنیادی خونساز( hscs ) با سلول های موجود در ریز محیط مغز استخوان(نیچ) به ویژه سلول های استئوبلاست، جهت حفظ فعالیت های آن ها بسیار ضروری می باشد. البته مدارکی که به صورت مستقیـم hsc ها را در توسعه نیچ دخیل کنند، اندک هستند ولی در صورت اثبات، روشن می شود که چرا نقص های هماتوپوئتیک بسیاری با تغییر در ساختار استخوانی همراه بوده و لذا اهداف درمانی هماتوپوئتیک و ...
متن کاملتهیه و اصلاح سطح نانوفیبرهای پلی کاپرولاکتون با پلاسما بمنظور بررسی رفتار سلول فیبروبلاست
زمینه و هدف: علم مهندسی بافت در کنار علم پزشکی به احیا و ترمیم بافت ها و اندام های آسیب دیده می پردازد. داربست به عنوان بخش اصلی برای مهندسی بافت تعریف می گردد که از روش نوین اصلاح سطحی با استفاده از پلاسما برای تعدیل ویژگی های سطحی آن بهره برده می شود. هدف از این مطالعه بررسی رفتار سلول فیبروبلاستی بر روی داربست های پلی کاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاس...
متن کاملتمایز سلول های پرتوان القا شده انسانی به دودمان های سلولی استخوانی و چربی
سابقه و هدف: سلولهای پرتوان القا شده انسانی (hiPS) به عنوان یکی از منابع جدید، به منظور تولید سلولهای تمایز یافته برای سلول درمانی مورد توجه هستند. سلولهای hiPS میتوانند در زمینه تحقیقات چندگانه و ابزارهای بالینی برای درک مدلهای حیوانی، تکوین وغربالگری داروهای کاندید و سلول درمانی در حمایت از طب ترمیمی مورد استفاده قرار گیرند. در اینجا ما توان تمایزی سلولهای hiPS به سلول های استئوبلاست و...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده علوم و تکنولوژی پلیمر
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023