خلق مدام از منظر ابن عربی و شارحانش
پایان نامه
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده عظیم اکبری ابی بیگلو
- استاد راهنما عبدالرضا مظاهری بخشعلی قنبری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
تجلیات الهی عبارت از موجودات عالم وجودندکه مظهر صفات متکثره حقند. چه، آن که فیض حق مانند آب روان و موجودات مانند نهری و هر جزئی از اجزای نهر که تعیین کنی آبی که در او باشد، غیر از آبی است که «آن» سابق در آن بوده است و غیر آبی است که «آن» لا حق در آن خواهد بود. و فیض حق را تعطیل نباشد و همواره موجودات عالم از فیوضات دائمه او برخوردار و مستضعفین به فیض دائم التجلی اویند و در مقام ترقی از مقامی به مقام بالاترند و هر آنی را اقتضایی است که بر حسب آن مستفیض گردند. حضرت حق تنها وجود حقیقی است و پدیده ها همه ظهور و تجلی و پرتو اویند.آن ها هیچ استقلالی از خود ندارند و عین تعلق به خداوندند.تجلی حضرت حق به دلیل توسع الهی تکرار پذیر نیست.از این رو تجلی او مدام است و با نفس رحمانی اش(بسط وجود بر اعیان)،دم به دم آفرینش نو می شود. بر این بنیاد،خلق جدید(آفرینش مدام)همان تجلی مستقر و تکرار ناپذیر حق است. با تجلی جمالی حق،پدیده ها بقا می یابند و با تجلی جلالی،فانی می شوند. این بقا و فنا و خلع و لبس دائمی است(=خلق مدام). حرکت جوهری و خلق مدام هر دو گویای تحول و تجددند؛اما این دگرگونی در اولی،ناشی از تحول نهادی.و سیلان جوهری ماده و در دومی،فراتر از این،ناشی از تجلی مداوم حضرت حق تعالی است.در اولی لبس بعد از لبس و در دومی خلع و لبس است. قلمرو خلق مدام،کل،آفرینش است،حال آن که حوزه ی حرکت جوهری،عالم جسمانیات است.اولی بر مبادی کشفی و شهودی و دومی بر مبادی عقلی استوار است.موضوع اولی نفس وجود و موضوع دومی هیولی(ماده)است.
منابع مشابه
کرامت از منظر ابن سینا و ابن عربی
از متون عرفانی این گونه فهم می شود که مشایخ صوفیه به رغم گفته های مناقب نویسان از عنوان نمودن خرقعادت و کرامت غیر طبیعی و ناباورانه پرهیز می کردند و اصولاً در دوران اولیۀ پیدایش تصوّف، قدرت خارق-العادۀ اولیاء نقش چندان مهمی در جایگاهشان نداشت. اما رفته رفته با پیدایش سلسله های صوفیه این امر ازاین جهت که هر یک از آنان برای اثبات ح قانیت خویش از آن بهره می گرفتهاند، اهمیت فوق العاده ای می یابدو نوع...
متن کاملکارکردهای عقل از منظر ابن عربی
عقل به عنوان قوهای از قوای نفس انسانی دارای کارکردهای مختلف است که عبارتاند از ادراک و فهم، انتزاع، تجرید، تعمیم، تحلیل، تجزیه، ترکیب، تعریف، سنجش و مقایسه، حکم و استدلال یا استنتاج. ذکر این کارکردها به صورت استقرایی است و میتوان موارد دیگری را یافت و بر آنها افزود. ابنعربی در فتوحات به صورت پراکنده درباره کارکردهای عقل سخن گفته است و تبیینهای خاصی دراینباره دارد. عقل توانایی ادراک مع...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023