مطالعه ی مبانی ارتباط تصویری در اشعار و نقاشی های سهراب سپهری
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر
- نویسنده علی طالبی
- استاد راهنما عبدالرضا چاریی خشایار قاضی زاده
- سال انتشار 1391
چکیده
جایگاه شعر سپهری در فرهنگ و ادبیات ایران، جایگاه ویژه ای است. انواع تحلیل ها و مطالعات در گستره ی شعر این شاعر بزرگ، نشان از توجه ای است که در شعر کمتر شاعری قابل مشاهده است. علاوه بر این، تجربیات دوگانه ی او در دو حوزه ی شعر و کلام و نقش و طرح، راهگشای پژوهش های دیگری در هنر این هنرمند بزرگ است. مبانی ارتباط تصویری بعنوان زیربنا و الفبای تمام خلاقیت های هنری، می تواند در طراحی و ترکیب اثر هنری، نقش تعیین کننده ای داشته باشد. در واقع، مبانی تصویر، شالوده ی اثر هنری است که هنرمند ایده ی خود را به کمک آن بیان می نماید. صراحت و سادگی، رویکرد آثار مبانی گرا است. در نتیجه فهم این آثار برای مخاطب راحت و ساده است. در شعر سپهری، وجود این مبانی در همنشینی با عناصر طبیعت، جلوه ای خاص از شعر و نقاشی مبانی گرا را به نمایش می گذارد. به این دلیل، شعر سپهری به راحتی از نهانگاه دیوان شعر، بیرون می آید و در تداوم گفتگوهای مردم، چنان جای می گیرد که در طی زمان، کارکردی چون ضرب المثل پیدا می کند. شعر با ویژگی های ارتباطی که تار و پود و بن مایه های آن ساده گرایی باشد، بسیار راحت به شعار تبدیل می شود. درواقع گفتگو و دیالوگ اجتماعی، به صورتی هوشمند، به دنبال گزینش جملات و یا کلماتی است که به راحتی و سادگی، جانشین توضیحات فراوان شود. عبارت: « آب را گل نکنیم» مدت هاست در عرصه های گوناگون رسانه ای و غیر رسانه ای ، به گفتگویی ترویجی تبدیل شده است. بنابر این در جامعه های کنونی، به جهت ازدحام فرم ها و صداها، نیاز به شعار های صریح و مختصر، بسیار ضروری به نظر می رسد. رویکرد مبانی گرا، یعنی تمایل به کارکرد جلوه های بارز تصویر. این جلوه ها، چنان صریح و طبیعی به نظر می رسند که گاهی دیده نمی شوند. وقتی سپهری می گوید: « کاجهای زیادی بلند/ زاغ های زیادی سیاه» در واقع دعوت مخاطب به مبانی بصری است. رویکرد طبیعت نیز، رویکردی مبانی گرا است. زیرا طبیعت، به دنبال سادگی است و رویش عناصر در فرایندی ساده، صریح و مستقیم صورت می گیرد. بنابراین بازتاب جلوه های طبیعی در شعر سپهری، بروز رفتارهایی در جهت این بازنمایی ها، با زبانی ساده و صمیمی است. در پایان این بند، توجه به یک دیدگاه، راهگشاست. مرتضی ممیز در مقاله ی « سپهری یک نقطه ی عطف» ضمن توجه به تبحر دوگانه ی سپهری در نقاشی و شعر و ستودن این ویژگی و اشاره به دید و درکی همه جانبه نسبت به هر گونه فعالیت هنری، می نویسد: « هر هنرمند، باید آنچنان دید و شناخت و آشنایی با هر اثر هنری، چه نقاشی، چه ادبیات، چه موسیقی، چه معماری، چه سینما و چه تئاتر و خلاصه هر فعالیت هنری دیگر داشته باشد که بتواند به راحتی درباره ی آن اظهار نظر کند... کارهای خوشنویسی میرعماد را نگاه کنید، به راحتی می توان دید که او معماری را می شناسد، موسیقی را به خوبی می فهمد، چون یک شاعر، تمام ابعاد و حال و هوای کلمات را حس می کند. مثل یک نقاش، طرح و رنگ و شکل کلمه را درک می کند... به این مرزها، زورکی نمی توان وارد شد و زورکی نمی توان با حرف ها و بررسی و نقد های خودمان اثری را خراش بدهیم، پاره کنیم و زخمی کنیم. باید به جایی برسیم، که به هر چیز که نگاه می کنیم، نگاهمان آشتا باشد. همه چیز را شفاف ببینیم، نگاهمان از همه چیز رد شود، به عمق دل آن برسد. باید به یک درک شفاف رسید تا انعکاس شفافیت های دیگر را از خود رد کنیم. کارهای سپهری را نگاه می کنیم و می بینیم از چنین خواصی و ابعادی برخوردار است. پس او را می توان واقعا یک هنرمند نامید.» ( سیاهپوش، 1389، ص 248) این پایان نامه، با مبانی ارتباط تصویری و فنون بلاغت کلام آغاز می شود تا ضمن یادآوری مبانی، به حوزه ی ادبیات و شعر وارد شود. در این قسمت با بیان زیبایی شناسی سخن ادبی، به معیارهای این زیبایی شناسی پرداخته می شود. هدف از این بخش، آشنایی با شعر بعنوان رسانه ای تاثیر گذار در حوزه ی ارتباط می باشد. در بخش بعدی با تعاریفی از شعر و تصویر و مقایسه این دو با هم، به سبک شعر نو و کارکرد ارتباطی آن می پردازد. در پایان این فصل، به مختصری از زندگی سپهری پرداخته می شود. در فصل دوم، ضمن تطبیق عناصر ادبی با مبانی ارتباط تصویری، به وقوع این مبانی در شعر سپهری اشاره می شود. این فصل که شالوده ی پژوهش می باشد، با بیان اشارات صریح و ضمنی سپهری به مبانی، ادامه می یابد تا در فصل سوم، جاذبه ها و شاخصه های گرافیکی شعر سپهری را نیز شامل شود. فصل پایانی این پژوهش نیز به مبانی ارتباط تصویری در آثار نقاشی سپهری می پردازد. سادگی و دوری از پیچیدگی، طبیعت گرایی و وجود فضا های خالی، از مهمترین ویژگی های نقاشی سپهری است که وقوع برخی جنبه های مبانی تصویری در آنها مشهود است.
منابع مشابه
کودکانهها در اشعار سهراب سپهری
در این نوشتار، فرضیة قیصر امینپور دربارة بازگشت شعرا به کودکی در اشعار سهراب سپهری، از شاعران بزرگ معاصر، به بوتة آزمایش گذاشته میشود. امینپور در شعر و کودکی با استناد به برخی نقطهنظرهای «ژان پیاژه»، روانشناس معروف سوئیسی، در اثبات این مطلب میکوشد که شعر نوعی بازگشت به کودکی است. او در کتابش، پس از بیان و توضیح مراحل تحول شناخت کودک از دیدگاه پیاژه و شرح ویژگیهای عمدة تفکر و رفتار کودک، ...
متن کاملحرکت درفاصله در اشعار سهراب سپهری
مفهوم "فاصله" در شعرهای سهراب سپهری چیست؟در کند و کاودر پی این مفهوم، بدون نگاه به قصد سهراب، شعرها خود سخن میگویند. در این واکاوی،گوینده درون شعردر یک فرآیند در حرکت به یک فراسو نخست از تقابلها رها شده و دنیای تاریکی را میبیند:از درون دنیای تاریکی چیزی زایش پیدا میکند. این دنیای زایش از تقابل رسته در درون خود به زایش میرسد و ناشناخته ای از درون آن میروید. این زایش در پی خالی کردن گو...
متن کاملکارکرد اسطورهها در اشعار سهراب سپهری
مطالعه و بررسی اسطورهها یکی از راههای شناخت فرهنگ، اندیشه، باورها و اعتقادات، و تاریخ تمدن ملّتها است؛ علاوه بر این، این بررسیها دسترسی به ریشة برخی از آداب و الگوهایی را که هنوز در زندگی بشر کارکرد دارند، امکانپذیر میسازد. برخی از نویسندگان و شاعران در دورۀ معاصر نیز اسطورهها را به منظور القای پیام، دستمایۀ کار خود قرار دادهاند؛ چراکه این کار موجبِ نفوذ، غنا و هویت اثر خواهدگشت. در این ...
متن کاملجایگاه طبیعت در اشعار سهراب سپهری
سپهری هر چه در کشف و شهود خود پیش می رود، طبیعت برای وی عظیم تر و بزرگتر می گردد چنانچه منظومه های پایانی وی پر است از تصویر های تازه، گرایش، ستایش، احترام و پر شدن از طبیعت.اما در شعرهای دوره اول، طبیعت بکلی غایب است. شاعری که بعدها می گوید " صدای پر بلدرچین را،رنگ های شکم هوبره را، اثر پای بز کوهی" را می شناسد و خوب می داند "ریواس کجا می روید، کبک کی می خواند، باز کی می میرد" در سراسر مجمو...
متن کاملویژگی های مشترک اشعار والت و یتمن و سهراب سپهری
والت ویتمن و سهراب سپهری از نظر نوآوری و ایجاد سبک ویژه‘رهایی از قید و بند وزن و ردیف و قافیه و بکارگیری کلام آهنگین و خلق زبان شعری ویژه‘نکات مشترک فراوانی دارند. هردوشاعر از جریان سیال ذهن تبعیت می کنند و با هم نهشتی تصاویر و مفاهیم نه تنها شاعران تصویرگرا و امپرسیونیست محسوب می شوند بلکه با این شیوه آنچه که درما فی الضمیر دارند بیان می کنند. وجود انرژی و حرکت و تغییر سریع صحنه ها در اشعارشان...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023