بررسی اختلاف های بخش اسطوره ای شاهنامه با کتب تاریخی (تااواخر قرن پنجم)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده میثم روستایی
- استاد راهنما تیمور مالمیر پارسا یعقوبی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
داستان ها وشخصیت ها در کتب تاریخی که در زمان تسلط حکومت اسلامی نوشته شده است در مقایسه با بخش اساطیری شاهنامه، دچار تغییرات و جابه جایی هایی شده است، کتاب های تاریخی نوشته شده به دو زبان فارسی و عربی تا اواخر قرن پنجم مورد بررسی قرار گرفت، این کتاب ها عمده ترین کتب از لحاظ صحت در تاریخ نویسی بودند و از منابع موثق در حوز? تاریخ نویسی هستند. دست آورد این پژوهش نشان می دهد کتب تاریخی عربی نسبت به اساطیر ایرانی به دید? انکار می نگرند، در مقابل به اسطوره های خود به عنوان واقع? تاریخی توجه می کنند. کتب تاریخی فارسی یا کتاب هایی که مولف آن ها ایرانی است بیشتر به اسطوره زدایی روی آورده اند. این کتب در مقایسه با بخش اساطیری شاهنامه به نسبت بیشتر دچار اسطوره زدایی (تاریخی کردن) شده اند. شاهنامه خیلی بیشتر از این کتب رنگ و بوی اسطوره های ایرانی را حفظ کرده است؛ نویسندگان این کتب از آنجایی که خود را مورخ می دانسته اند و خود را ملزم به گفتن حقایق دانسته اند، اسطوره های ایرانی را در کنار اسطوره های سامی آورده اند؛ آوردن اسطوره های ایرانی در کنار اسطوره های سامی در کتاب های آنان به معنای پذیرش آن ها نیست به همین منظور تا جایی که امکان داشته آن ها را با اسطوره های سامی انطباق داده اند. آن ها اسطوره های سامی را به عنوان تاریخ قبول داشته ولی نسبت به اسطوره های ایرانی با دیدی انتقادی نگریسته اند. این مورخان تا جایی اسطوره-های سامی را پذیرفته اند که حتی اسطوره های ایرانی را برای واقعی جلوه دادن منطبق با اسطوره های سامی آورده اند، کتب تاریخی به چند روش سعی بر واقعی جلوه دادن اسطوره-های ایرانیداشته اند: 1- ساختن نسب 2- بنیان نهادن شهرها و رودها، رسوم و سنت ها 3- اعمالی که به زمان پادشاهاننسبت داده اند 4- همزمانی و تطابق با پیامبران و بزرگان دینی 5- مشخص کردن مدت عمر و پادشاهی، نحو? مرگ. با بررسی کتب تاریخی مشاهده کردیم که این کتب با بهره بردن از این روش ها سعی بر واقعی جلوه دادن اسطوره ها و اسطوره زدایی داشته اند، این در حالی است که اسطوره را با تمام ویژگی های آن همانند: ویژگی های منحصر به فرد همانند: عمر طولانی داشتن، کارهای خارق العاده، دور کردن مرگ و بیماری، جنگ با دیوان و ... را که در اسطوره های سامی آمده را قبول دارند. در واقع پذیرش اسلام همراه با پذیرش بدون قید و شرط اسطوره های سامی بوده است. در شاهنامه بر خلاف کتب تاریخی از این نوع توجیه ها و علت آوری ها برای بیان اسطوره های ایرانی خبری نیست. روایات اسطوره ای در شاهنامه تا جایی که امکان داشته اصالت خود را حفظ کرده و از تطبیق و هماهنگی با اسطوره های سامی پرهیز شده است. فردوسی حتی زمانی که بنا به رسالت خود مجبور به گفتن داستان هایی همانند اکوان دیو می شود سعی بر آن دارد تا آن را توجیه کند، تا مورد انکار کینه جویان قرار نگیرد. فردوسی بر خلاف بسیاری از تاریخ نگاران این دوره به اسطوره های ایرانی با دید انتقادی نمی گریسته است، بلکه به آن ها اعتقاد کامل داشته است. در کتب تاریخی معمولاً با یک یا چند روایت از یک داستان روبه رو هستیم اما در شاهنامه تنها یک روایت انتخاب شده است و هیچکدام از تواریخی که در این دوره نوشته شده است آن اقبالی را که شاهنامه با آن همه مخالفت داشته است را نداشته اند. فردوسی در واقع شاهنامه را تاریخ واقعی این مرز وبوم می-پنداشته و نسبت به آن چیزی که می نوشته است ایمان داشته به همین دلیل تا جایی که امکان داشته روایت اصلی را که در منابع او بوده را تحریف نکرده است. اما با هم? این ها اسطوره را باید در فرهنگ و تمدنی که شکل گرفته است بررسی کرد، نگاه تاریخی به اسطوره خالی از اشکال نیست، باید اسطوره که پدیده ای فرا زمانی و فرا مکانی است را در بستر خود اسطوره در نظر گرفت و برداشت تاریخیو برتری نهادن یکی بر دیگریبرخلاف اصل اسطوره است؛ چون هم? اساطیر دارای بن مایه و کهن الگویی هستند که بسیار به هم شبیه می باشند. شاهنامه دو بخش است، بخش اسطوره ای و بخش تاریخی با یک دور? میانی. این تقسیم بندی ما را در درک بهتر شخصیت ها و داستان های شاهنامه کمک می کند. تقسیم بندی شاهنامه، به سه بخش اسطوره ای حماسی و تاریخی و قائل به یک دور? جداگانه برای حماسه ای که خود نوعی روایت برای بخش اسطوره ای است چندان موجه نمی نماید.
منابع مشابه
فر در شاهنامه فردوسی و گرال در رمان های آرتوری : مطاله تطبیقی دو درونمایه اسطوره ای
در سال 1939 سر جهانگیر کویاجی چند مطالعه دربارهی شاهنامه به چاپ رساند و در این پژوهش ها درونمایه های حماسهی فردوسی را رمانهای آرتوری مقایسه کرد. از میان این درونمایه ها می توان به مقایسهی مفهوم فر یا فره در شاهنامه و گرال در رمان های آرتوری اشاره کرد. درست است که میان این دو مفهوم تشابهات زیادی وجود دارد اما در عین حال بسیار متفاوت هستند. پس از مطالعه و واکاوی متون در می یابیم که باید جان...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023