بررسی ساختار روایی داستان های مثنوی بر اساس نظریه ی پراپ و گریماس
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - پژوهشکده ادبیات
- نویسنده زهرا منتظرپناه
- استاد راهنما علیرضا نبی لو احمد رضایی جمکرانی
- سال انتشار 1390
چکیده
چکیده روایت شناسی از شاخه های جدیدی است که با نقد ادبی، نظریه ادبی و زبان شناسی گره خورده است. به کمک آن می توان جوانب مختلف را جست وجو کرد و روابط درون متنی را آشکار ساخت. پراپ، از و اثبات ساختار » ریخت شناسی قصه های پریان « نویسندگان برجسته ی مکتب فرمالیست روس، با تدوین کتاب یکسان برای این قصه ها از آغازگران علم روایت شناسی جدید شد. گرماس نیز یکی از روایت شناسان ساختارگرای فرانسه با الگوپذیری از پراپ، سوسور و یاکوبسن، ضمن اصلاح و تعدیل الگوی پراپ، سعی کرد تا با گذر از سطح و روساخت داستان، به لایه های درون متنی در روایت دست یابد. هدف این پژوهش، بررسی ساختار روایی صد و ده داستان از مثنوی بر اساس الگوی ساختارگرایی پراپ از مکتب فرمالیست روس و گرماس از مکتب ساختارگرایی فرانسه است. بر اساس تحلیل انجام شده، مشخص شد که قصه های مثنوی، چه آن هایی که فابل هستند و چه آن هایی که شخصیت انسانی دارند، خیلی کمتر به الگوی پراپ نزدیک هستند. به این معنی که بسیاری از سی و یک عملکرد ارائه شده توسط پراپ در قصه های پریان ، در داستان ها و کنش های داستانی مثنوی قرار نمی گیرد و یا بسامد خیلی پایینی دارد. به عنوان مثال: ازدواج قهرمان و رسیدن به تخت پادشاهی، فقط در یک داستان وجود دارد و از هفت نوع شخصیت ها، قهرمان دروغین، در داستان های مثنوی وجود ندارد دو برخی از شخصیت ها مثل: اهدا کننده یا تأمین کننده، از بسامد پایینی برخوردار هستند. دلیل این امر عرفانی بودن، وسیله بودن قصه ها در دست مولانا، هدف نبودن قصه ی پردازی صرف در این ناسازگاری دخیل است. گرماس به عنوان یک روایت شناس ساختارگرایی فرانسوی با ارائه ی الگویی مبتنی بر دستور زبان گشتاری است و مطرح کردن تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی سه گانه، نگاهی از پایین به بالا در روایت دارد و از این منظر ژرف ساخت، به رو ساخ متن دست می یابد. به همین جهت است که قصه های مثنوی به الگوی گرماس نزدیک تر است. زنجیره ی انفصالی در برخی از قصه های مثنوی وجود ندارد برخلاف داستان های غربی که غالبا زنجیره های روایی گرماس در آن ها وجود دارد. کلید واژه ها: روایت شناسی، روایت، پراپ، گرماس، مثنوی معنوی، زنجیره های روایتی، تقابل های دوگانه
منابع مشابه
نشانه¬ ـ معناشناسی ساختار روایی داستان «و ما تشاؤون» بر اساس نظریه گریماس
گریماس، معناشناس فرانسوی، کوشیده است الگویی منسجم جهت مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و نشانهمعناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت متون ادبی دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده و گیرنده نیست. بلکه مهم شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت است که شامل عناصر کنشی و شَوِشی و رخدادی میشود. این مقاله به بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در نظام گفتمانی روایی داستان «وما تشاؤو...
متن کاملنشانه ـ معناشناسی ساختار روایی داستان «و ما تشاؤون» بر اساس نظریه گریماس
گریماس، معناشناس فرانسوی، کوشیده است الگویی منسجم جهت مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و نشانهمعناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت متون ادبی دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده و گیرنده نیست. بلکه مهم شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت است که شامل عناصر کنشی و شَوِشی و رخدادی می شود. این مقاله به بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در نظام گفتمانی روایی داستان «وما تشاؤو...
متن کاملنشانه¬ ـ معناشناسی ساختار روایی داستان «و ما تشاؤون» بر اساس نظریه گریماس
گریماس، معناشناس فرانسوی، کوشیده است الگویی منسجم جهت مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و نشانهمعناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت متون ادبی دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده و گیرنده نیست. بلکه مهم شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت است که شامل عناصر کنشی و شَوِشی و رخدادی می شود. این مقاله به بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در نظام گفتمانی روایی داستان «وما تشاؤو...
متن کاملریخت شناسی مثنوی داستانی «گل و نوروز» خواجوی کرمانی بر اساس نظریه ی پراپ
ریخت شناسی، یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است که در عرصهی ادبیات داستانی کاربرد فراوانی دارد. در این نوع از نقد ،منتقد ادبی با بررسی ساختار درونی موجود در داستان ، به کشف کنشها و خویشکاریهای موجود در آن میپردازد . این مبحث نخستین بار توسط پراپ به عرصه ی ادبیات داستانی راه یافت.وی در این جستار که اساس کارش را بر پایه ی اعمال شخصیتهای موجود در داستان قصههای پریان قرار داد ،با بررسی کنش ها و ...
متن کاملتحلیل ساختار روایی داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبا بر پایه الگوی روایی گریماس
در الگوی روایی گریماس، به دنبال شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب الگوی کنش و زنجیرهها و گزارههای متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. از آنجا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت داستانهای قرآنی امری ضروری به نظر میرسد؛ بر همین اساس، در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نظام روایی داستان حضرت سلیمان بر پایهی الگوی روایی گریماس پرداختهایم...
متن کاملتحلیل ریختشناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستانهایی با ویژگیهای مدرن و امروزی، راه را بر نظریههای ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوههای تحلیل و طبقهبندی ریختشناسی داستانها و قصههای اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آنها است. نوشته حاضر با بهرهگرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیتها نهاده است، ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - پژوهشکده ادبیات
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023