بررسی جنبه های دراماتیک داستان حضرت یوسف (ع) با نگاهی به تفسیر عتیق نیشابوری ( سور آبادی ) – پروژه عملی : نگارش نمایشنامه " کنعان"
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس
- نویسنده حمید اسمعیل زاده فینی
- استاد راهنما سید حبیب الله لزگی سید مصطفی مختاباد
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1388
چکیده
در فرهنگ های مختلف قصه ها از افسانه ها و اسطوره ها نشأت گرفته و زمینه خلق آثار نمایشی را فراهم می کنند. با روی آوردن آثار نمایشی به اساطیر، افسانه ها و قصه های کهن استقبال مخاطبان نیز از این آثار بیشتر و اصالتی وصف ناپذیر یافته اند. علاوه بر منابع مکتوب، کتب مقدس و مذهبی نیز که با هدف هدایت انسان آمده است، مورد توجه درام نویسان قرار گرفته اند. نویسندگان ایرانی نیز نظر ویژه ای را به داستان های قرآنی معطوف داشته اند و اینکه آیا داستانهای قرآنی دارای ظرفیت نمایشی هستند و عناصر نمایشی موجود در آنها در چه حدی است مد نظر قرار گرفته است. در این راستا توانایی بالقوه داستان حضرت یوسف برای تبدیل شدن به اثری نمایشی که قابلیت ارتباطی عمیق با مخاطب را داشته باشد در ذهن نگارنده شکل گرفت و در پی آن شدم تا در این مسیر گامی بردارم، تا شاید هنرمندی متعهد با استفاده از آن بتواند اثری خلق کند که مخاطب را با مفاهیم ارزشمند و آموزنده یکی از زیباترین داستانهای قرآن آشنا سازد. به این ترتیب نخست در پی تفسیری متفاوت از تفاسیر قرآن برآمدم که در نهایت با توجه به نثر خاص ، شیوه نمایشی روایت و الگوی داستان نویسی متفاوت، تفسیر عتیق نیشابوری (سورآبادی) را برگزیدم. این تفسیر پس از «ترجمه تفسیر طبری» و «تفسیر اسفراینی» سومین تفسیر جامع قرآن مجید به زبان فارسی است که در سال 574 هجری قمری توسط «ابوبکر عتیق ابن محمد نیشابوری معروف به سورابادی» به نگارش در آمد. تفسیر عتیق نیشابوری متکی است به عمده ترین دستاوردهای علم تفسیر و تاریخ تا زمان خودش، از ابن عباس گرفته تا ابن اسحاق و طبری و زبان او متکی به زبانی است که با اولین ترجمه ها از خدای نامه های پهلوی و عربی و از قرآن مجید پا گرفت و به دست ابوالموید بلخی ها، بلعمی ها و رودکی ها و ناصر خسروها به زبانی ورزیده و استوار تبدیل شد. پس از مطالعه و تحقیق اولیه با روش تحلیلی تاریخی، در پی نیاز به وجود چهارچوبی منسجم از داستان حضرت یوسف و لزوم مقایسه تطبیقی آن با روایات مکتوب دیگر، فصل اول در ذهنم شکل گرفت تا به این وسیله مخاطب بتواند ارتباطی سنجیده و مفید با موضوع برقرار کند. لزوم شناخت ساختار و محتوای داستان حضرت یوسف با رویکرد خوانش نمایشی، فصل دوم را شکل داد که در نهایت وجود یا عدم وجود قابلیت نمایشی آن را به اثبات می رساند. با پیشرفت پایان نامه و رسیدن به عناصر کلیدی که در داستان نقاط عطفی را شکل داده و تکرار می شدند، نگارنده بر آن شد تا در قالب فصل سوم این عناصر را مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق نگارنده در پی پاسخ به سوالات زیر است: آیا داستان حضرت یوسف از تفسیر عتیق نیشابوری دارای جنبه های نمایشی می باشد؟آیا می توان در داستان حضرت یوسف الگوی دراماتیکی یافت؟ آیا روایت داستان حضرت یوسف در تفسیر عتیق نیشابوری دارای ایجاز و زبانی ساده و همه فهم است؟ فرض بر آن است که: 1. داستان حضرت یوسف دارای قابلیت های نمایشی است و امکان تبدیل آن به یک اثر نمایشی وجود دارد. 2. در داستان حضرت یوسف از تفسیر عتیق نیشابوری الگوی دراماتیکی قابل مشاهده است. 3. تفسیر عتیق نیشابوری از داستان یوسف به زبانی ساده و قابل فهم و بدون هیچ حاشیه پردازی و مکث و توقفی بیان شده است و ایجاز در روایت آن قابل توجه است.
منابع مشابه
اشارات عرفانی در داستان حضرت یوسف(ع)
شکلگیری زبان خاص عرفانی، مخصوصاً در تأویلاتی که از آیات قرآن ارائه میشود، ریشه در قرآن دارد؛ به عبارت دیگر، گرایش به تفسیر تأویلی برآمده از قرآن است. در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیلها در حقیقت نزدیککنندهی هرچه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. تفاسیر عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک تمثیلی قرآن به ویژه در تأویل داستانهای قرآنی...
متن کاملرویکرد عرفانی به داستان حضرت یوسف(ع) در تفاسیر عرفانی
یکی از رویکردهای تفسیری مورد توجه مفسّران در فهم قرآن، تفسیر عرفانی است که معانی باطنی آیات قرآن را عرضه میکند. تکیه بر تأویل و رمزی انگاشتنِ قرآن، مهمترین ویژگی تفاسیر عرفانی است. پیشینۀ این نوع نگاه به قرآن، به متون دینی پیش از اسلام برمیگردد. صوفیه و عرفا با تکیه بر کشف و شهود و معرفت خاص خود، با روشی متمایز از مفسّران دیگر، به تفسیر قرآن پرداختهاند. یوسف از سورههایی است که بسیار مورد اقبا...
متن کاملمضامین داستان قرآنی حضرت یوسف (ع) در شعر معاصر
از دیرباز نویسندگان و شاعران جهان اسلام بهدلیل محتوای غنی و ارزشهای متعالی اخلاقی قرآن کریم، از آن تأثیر پذیرفتهاند. این اثرپذیری در کار شاعران گاهی مشهود بوده است؛ مانند اقتباس و درج؛ گاهی با تصویر و صورخیال همراه بوده است؛ مانند تلمیح و استعاره و رمز و سایر شگردهای تصویرآفرینی. تأثیرپذیری شاعران از قرآن کریم به دو عامل مهم بستگی داشته است: اول، میزان انس با کلام قدسی و تدبر در معانی ژرف و ...
متن کاملریختشناسی قصه حضرت یوسف(ع) در ترجمه تفسیر طبری
بایستگی استفاده از دانشهای نوین ادبی در ارزیابی متون قرآنی و نوشتههای برآمده از معارف قرآنی در جهان امروز بر پژوهشگران مسلمان آشکار و گریزناپذیر است. در پژوهش حاضر ساختار قصه حضرت یوسف(ع) در ترجمه تفسیر طبری با استفاده از نظریه ریختشناسی پراپ تحت ارزیابی قرار گرفته است. برای رسیدن به نتیجهای مناسبتر، این قصه به چهار داستان بخش شده و شخصیتها و خویشکاریهای آنها در هر داستان هدف تحلیل انتق...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023