ارائه چارچوبی در همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات با کسب و کار به روش کارت امتیازی متوازن: مطالعه موردی مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات شرکت ملی نفت

ایجاد هماهنگی قوی میان فناوری اطلاعات و اهداف سازمانی بارها به عنوان مهمترین مسئله و نگرانی مدیران فناوری اطلاعات و مدیریت ارشد سازمانها مطرح شده است. شرکت ملی نفت در دهه اخیر سرمایه گذاریهای کلانی را در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام داده اما تجربیات مدیران نشان می دهد که یکی از مهمترین دلایل شکست این سرمایه گذاریها بر روی فناوری اطلاعات، عدم هماهنگی و همسویی میان فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان بوده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه چارچوبی برای تضمین افزایش همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات با شرکت ملی نفت به روش کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات، و بررسی نحوه تاثیر پیاده سازی کارت امتیازی متوازن بر افزایش همراستایی استراتژیک می باشد. در این چارچوب از راهبری فناوری اطلاعات که یکی از رهیافتهای همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار می باشد و الگوی کبیت نیز که یکی از چارچوب های استقرار راهبری فناوری اطلاعات می باشد، بهره می جوییم. جامعه آماری تحقیق، شامل مدیران و صاحب نظران حوزه تدوین اهداف و راهبردهای شرکت ملی نفت و مدیران و روسای واحد فناوری اطلاعات می باشد. طبق نتایج بدست آمده از مرحله اولویت بندی اهداف، اولویت دارترین هدف فاوا استقرار فراگیر و یکپارچه کاربردهای آن در صنعت نفت می باشد. به همین ترتیب با اولویت ترین هدف شرکت، اولویت بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز، بوده و کمترین آن، ارتقای سطح کیفی مدیریت پیمانکاران، مشاوران و تامین کنندگان کالا و مواد می باشد. در مجموع نتایج حاصل از تحقیق مدل فرایندی فناوری اطلاعات خاص مدیریت فاوای نفت شامل 27 فرایند جهت تحقق اهداف کلان فاوا ، و شاخص های مورد نیاز جهت اندازه گیری تحقق فرایندها مشتمل بر 79 شاخص بدست آمد و نهایتا نقشه استراتژی مدیریت فاوای نفت با هدف افزایش همراستایی بین فناوری اطلاعات و سازمان با درنظر گرفتن مفهوم راهبری فناوری اطلاعات و معیارهای همسویی طراحی گردید.