بررسی جایگاه اصول مدیریت در قرآن و ادب فارسی (قابوس نامه، سیاست نامه، کلیله و دمنه، اسکندرنامه، منطق الطیر، مرزبان نامه، اخلاق ناصری، بوستان وگلستان)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز
- نویسنده کامران پاشایی فخری
- استاد راهنما میر جلیل اکرمی محمد مهدی پور
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1390
چکیده
گنجینه ی انسانی هر اجتماع، بزرگ ترین سرمایه ی آن است، این سرمایه های انسانی، همواره نیازمند مدیریت، رهبری، اکتشاف و استخراج است. بشر بر عکس حیوانات که مجهز به نیروی خودکار غریزه است، در هدایت نیازمند به تحصیل و اکتساب و به عبارت دیگر به رهبری و راهنمایی محتاج است. انسان ها و حیات روحی آن ها دارای قوانین و مکانیسم ها و فعل و انفعالات اختصاصی اند، اگر بخواهیم با آن ها تعامل مثبت داشته باشیم باید قوانین حاکم بر رفتار بشر را خوب بشناسیم و کلید و رمز شخصیتی شان را به دست آوریم. گشودن کتاب روح و جلب همکاری شان بیش از هر چیز، آگاهی و ظرافت می خواهد نه زور؛ قوانین رفتار انسانی را باید مانند قوانین فیزیک، شیمی و فیزیولوژی کشف کرد نه وضع. ... و علم مدیریت مبتنی بر کشف چگونگی اعمال قوانین، اصول ویژه حاکم بر انسان و درک امور شخصیتی آحاد مردمی است که به نحوی با او در ارتباط اند و با تکیه بر تکنیک ها و ابزار لازم، گردونه ی تشکیلات و سازمان را به سمت هدف های مطلوب هدایت و رهبری می کنند. هم چنین در متون دینی، الگوی مدیریت، رسالت انبیاست و هدف اساسی در مدیریت علمی نیز نمی تواند بیگانه و نامربوط به هدف اصلی رسالت ها باشد که این مهم به زیبایی تمام در متون ادب فارسی انعکاس و نمود پیدا کرده است. یکی از شگفتی های اقلیم ادب پارسی این است که تاکنون دهها هزار کتاب و مقاله در باب اندیشه های بزرگان این کهن سرزمین به صورت و معنی آمده و می آید و هر یک به نوعی با شمع رخسار آنان عشق می بازد ولی هم چنان نشان کامل میخانه ی شان چون راه گنج از دید صورت پرستان مستور مانده است. رفقیان چشم ظاهربین بدوزید که ما را در میان سری است مکتوم همه عالم گر این صورت ببینند کس این معنی نخواهد کرد معلوم سعدی جامعه ی ایرانی همانند جوامع متمدن دیگر، ویژگی های خاص خود را داراست و از آن جا که مدیریت در هر جامعه، رابطه ی مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، ضروری است که برای نهادینه کردن اصول مدیریت ایرانی، فرهنگ آن را بشناسیم و یک سلسله قوانین مخصوص اش را کشف کنیم. پر واضح است اعمال شیوه های مدیریت، جزء از طریق تفسیر و انطباق ادبیات با مقتضای احوال عصر و مطالبات اجتماعی میسر نخواهد بود و موشکافی در متون ادبیات پارسی به عنوان گنجینه ی فعالیت های عقلی و ذوقی ایرانیان، قطعا این امکان را میسر می کند که در تبیین برنامه های استراتژیک این ملت کمتر به خطا رویم. پژوهشگری که بخواهد در باره ی مدیریت، روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ و فلسفه تحقیق کند ولی آثار بزرگان ادب پارسی را نادیده بگیرد، در حقیقت خود را از فعالیت های عقلی برگزیدگان یک ملت متفکر و هوشمند محروم ساخته است. این حقیقت که به متون ادبیات فارسی، غالبا غیرعلمی نگاه شده و انس علمی و شناختی این هنر آبی در ادوار تاریخی، کمتر مورد عنایت جان های تشنه ی معرفت بوده است، بر هیچ اندیشه مندی مکتوم نیست. القصه نگارنده ی این رساله سعی کرده است گوشه هایی از این در مکنون را در حد وسع و توان خود از منظر مدیریتی به پیشگاه اربابان علم و فضل عرضه دارد به امید آن که اکسسیرسازان عصر روشنایی این فلز کم بها را به زر ناب بدل کنند تا ادبیات پارسی از رکودی که سال هاست با آن دست به گریبان است، رهایی یابد. پوشیده نیست خلق هر کار جدیدی، با فراز و فرود های بسیار توام است، نگارنده نیز با شوق درونی، ناملایمات طریقت را با همراهی پیشوایانی عالم به جان دوست تر داشته تا بخشی از این آیینه ی جهانی علم و دانش (ادبیات فارسی) هر چه افزون تر بر ادب دوستان مکشوف شود. متون 9گانه ی ادب پارسی به همراه آیات نورانی قرآن کریم در این رساله از منظر مدیریتی مورد مداقه، تبیین و تحلیل قرار گرفته است ولی بی گمان، تفاوت و تشابه نگرشی هر یک از نظریه پردازان ایرانی و غیرایرانی، واقعیت های انکارناپذیری چون زاویه ی دید، مقتضای زمان و مکان و ایدئولوژی مخصوص آنان را بیش تر می نمایاند. باغ بی خزان شهسوارانی چون سعدی، خواجه نظام الملک، قابوس بن وشمگیر، خواجه نصیرالدین توسی، عطار نیشابوری، نظامی گنجه ای و نویسندگان فکور مرزبان نامه و کلیله و دمنه، هر چند از برخی جنبه ها به علم مدیریت پرداخته لکن دانشگاهی ساخته اند که طالب را بر حسب مراتب بینش و استعداد از صورت تا معنا راهنمایی می کنند. تدوین این رساله، فراتر از ایجاب دانشگاهی در واقع عمل به توصیه ی حضرت مولانا برای دمیدن روحی نو در قالب حرف کهن فرهنگ ما نیز است. همان فرهنگی که اکنون آماج انواع تطاول هاست و به مدیران ما القاء می کند و تا حدی باورانده است که خود قورباغه ای نداریم که قورت دهیم ! آری ملت قدیمی ایران مشکلی دارند و آن قدیمی بودن است تا با حسرت بگویند: خوشا به حال نورسیدگان علم! این رساله، تلاشی ناچیز و همتی دلسوزانه در راه نشان دادن ظرفیت الهام بخش علم و دانش ایرانی است ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که وارسی اثری به تمام و کمال معنای آن راه می یابد بلکه نکات عمیق تری را برای بررسی آیندگان، ناخواسته باقی می گذارد.
منابع مشابه
مهارت های زندگی در ادبیات فارسی با تکیه بر کتب قابوس نامه، کلیله و دمنه و مرزبان نامه
سازمان بهداشت جهانی (1994) مهارت های زندگی را این چنین تعریف نموده است: «توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره کنار بیاید.» مهارت های زندگی را می توان به تعداد فرهنگ ها، نگرش ها، باورها و به تعداد انسان ها متعدد دانست. به عنوان مثال در آثار ادبی ایران نیز شاخه ای تحت عنوان ادبیات تعلیمی وجود دارد که در آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تع...
15 صفحه اولسیاست، تاریخ و ادبیات در قابوس نامه
همان گونه که در متون تاریخی فارسی می توان آثاری را یافت که دارای ارزشادبی در خور نگرشی است، در متون ادبی نیز، آثاری وجود دارد که نادیدهگرفتن وجه و صبغه تاریخی آ ن ها دشوار است . گذشته از آن خلق یک اثر ادبیخود رویدادی تاریخی است و برخی از آثار ادبی به شیوه های گوناگون با تاریخپیوند دارند . قابوس نامه امیر عنصرالمعالی از این دست آثار است . نویسند ۀ اثر ،خود یک حکومتگر است و به یکی از سلسله های حک...
متن کاملمقایسۀ دو واقعه از تاریخ هردوت با دو داستان از کلیله و دمنه و مرزبان نامه
دو واقعۀ تاریخی متعلّق به روزگار فرمانروایی داریوش اوّل هخامنشی در تاریخ هردوت بیان شده است که شباهت بسیاری با دو داستان در کلیله و دمنه و مرزبان نامه دارد؛ یکی ماجرای تسخیر بایل توسط داریوش که با حیله و تدبیر زوپیر یکی از مشاوران برجستۀ وی به پیروزی ایرانیان و فتح بابل منجر شد که چندین ماجرا در تاریخ شبیه این واقعه تکرار شده است؛ امّا شبیه ترین داستان ها به واقعۀ مزبور، داستان نمادین «بومان و زاغ...
متن کاملنقد بینامتنی دو اثر ادبی بوستان و قابوس نامه
براساس رویکرد بینامتنیت در حوزه ادبیات هیچ متنی زاده نشده است؛ بلکه، بینامتنی از متون قبل از خود محسوب می شود. نظریۀ بینامتنیت از ارتباط بین متون سخن میگوید؛ ارتباطی که مکرر در آثار ادبی تکرار می شود. نظریه پردازان این حوزه چون بارت و کریستوا معتقدند که هیچ متن ناب و خالصی وجود ندارد و همۀ متون قبلاً متولد شده اند، و فقط شخص روایت کنندۀ آن فرق می کند. نگارندۀ مقاله بر آن است تا با روش تحلیلی...
متن کاملمفاهیم اخلاقی در چهار منظومهء عطار (ا سرارنامه، الهی نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه)
در این مقاله سعی شده است ظریف ترین و لطیف ترین مفاهیم اخلاقی در حکایات و تمثیلات عطار جستجو شود. لذا این مفاهیم و مصادیق اخلاقی از خلال چهار مثنوی تعلیمی معروف و مسلم وی، یعنی, اسرارنامه، الهی نامه، منطق الطیر، و مصیبت نامه استخراج و در سه حوزهء, وظیفهء انسان نسبت به خدا، وظیفهء انسان نسبت به خود و نزدیکان و وظیفهء انسان نسبت به جامعه مطرح گرد ید.
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023