بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس

پایان نامه
چکیده

اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند. در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است. در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است. از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می شوند که، مکاتب سرمایه داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده اند. و علاوه بر آن دیدگاه های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد. جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت دیدگاه های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت های پژوهش به پایان رسیده است.

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی تحلیلی مبانی تربیت اخلاقی هابرماس و نقد آن از دیدگاه اخلاق قرآنی

هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم‌ترین دیدگاه او محسوب می‌شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان‌‌شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از ت...

متن کامل

تحلیلی بر اهداف تربیت اخلاقی و اجتماعی از دیدگاه هابرماس با تاکید بر نظریه کنش ارتباطی

پس از رنسانس آدمی بر آن بود تا با تسلط بر طبیعت به آرامش دست یابد و یا حداقل زندگی‌ راحت‌تری را تجربه نماید، اما گذر زمان نشان داد که آدمی در دست‌یابی به آرمان‌ها و تصوراتی که تفکر مدرن مد نظر داشته، ناموفق بوده است. در این میان عده‌ای به مخالفت با این روند برخاستند، ولی اندیشمندی چون هابرماس در پی بازسازی آن برآمد. هابرماس با تاثیرپذیری از اندیشمندان مختلف بر آن است که عقل مدرن نتوانسته تمام ا...

متن کامل

بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و مطهری درباره تربیت اخلاقی

جایگاه رفیع و مهم تربیت و اخلاق در سرنوشت انسان ها، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشته است که، در پرتو تعالیم انسان ساز اسلام به موضوع انسان، تربیت، سعادت و کمال او بپردازند. و نظام های فکری را برای پاسخگویی به سوالات مربوط به انسان و تربیت او بنا کنند. دو تن از این اندیشمندان غزالی و مطهری می باشند. به منظور بررسی تربیت اخلاقی از دیدگاه این دو دانشمند مسلمان تحقیقی با رویکرد تطبیقی انجام شد. د...

آرای روش‌شناختی و فلسفی‌ هابرماس

هابرماس نظریه‌پردازی است که در چهارچوب سنت نظریة انتقادی گام بر‌می‌دارد و طی چند دهه حیات فکری خویش، در زمینة مقابله با انواع سلطه‌ها به‌خصوص سلطه‌های فکری که به‌طور نامحسوسی افراد جوامع را تحت سیطرة خود قرار می‌دهند، تلاش کرده است. او در بخش فعالیت‌های روش‌شناختی و فلسفی خود، نقد نگاه پوزیتیویستی و علم‌گرایانه را که در صدد حاکمیت نگرش کمی و تکنولوژیکی بر تمامی شئونات زندگی آدمی برآمده بود، از ...

متن کامل

بررسی کاربست اخلاق فضیلت در تربیت اخلاقی؛ چالش‌ها و فرصت‌ها

یکی از نگرانی‌های مشترک در میان مدافعان اخلاق فضیلت ارسطویی‌‌، پرداختن به مسئلهٔ منش انسان‌هاست. این مسئله که در دو قرن گذشته، به طور خاص ‌‌مورد مداقهٔ پژوهشگران حوزهٔ تعلیم و تربیت بوده‌‌، پس از احیای اخلاق فضیلت ـ در دههٔ 1950 ـ به‌سوی کاربست عملی رویکردهای فضیلت‌محور در تربیت اخلاقی، پیش رفته است. از آن زمان تا کنون‌‌، چالش‌های جدیدی در برابر اخلاق متکی به منش یا اخلاق فضیلت‌محور به وجود آمده که...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023