تحلیل روابط چین و آمریکا در چارچوب تئوری سیکل قدرت(2008-1991)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد
- نویسنده عبدالحمید قلی زاده
- استاد راهنما نوذر شفیعی سعید وثوقی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1389
چکیده
چکیده روابط چین و ایالات متحده از زمانی که انقلاب کمونیستی به رهبری مائو در چین به پیروزی رسید، تاکنون از فراز و نشیب های فراوانی برخوردار بوده است. پس از روی کار آمدن حزب کمونیست در چین، ایالات متحده روابط خود با این کشور را قطع کرد و این وضعیت تا دهه ی 1970 که نیکسون از این کشور دیدار کرد، تداوم یافت. در اوایل این دهه، نگرانی های آمریکا از نوسازی نیروی نظامی شوروی و نیز حمایت های این کشور به همراه چین از ویتنام شمالی، باعث گردید تا آمریکا با به رسمیت شناختن جمهوری خلق چین به عنوان تنها حکومت مشروع چین، ضمن آن که در روابط میان این دو کشور شکاف خواهد انداخت، اهرمی برای فشار بر اتحاد شوروی فراهم آورد و علاوه بر این، زمینه را برای خروج آبرومندانه ایالات متحده از ویتنام مهیا سازد. با از سرگیری روابط ایالات متحده و چین از اوایل دهه 1970، روابط دو کشور علی رغم نوسانات متعدد، رو به بهبود گذاشت و در این مدت چین، توانست از تکنولوژی و سرمایه های غرب و به ویژه آمریکا بهره مند گردد. آن چه به سیاست آمریکا در این دوره (قبل از پایان جنگ سرد) در ارتباط با چین شکل می بخشید، سیاست های جهانی شوروری به عنوان دشمن مشترک بود. اما با فروپاشی نظام دوقطبی، این عامل وحدت بخش از میان رفت و در نتیجه، چین ناچار شد به تقویت توان نظامی خود به عنوان عاملی بازدارنده در برابر تهاجم احتمالی غرب و به ویژه آمریکا روی آورد. این عامل در کنار رشد سریع اقتصادی که این کشور به ویژه پس از روی کار آمدن دنگ شیائو پینگ تجربه کرده و این کشور را تا مرز سومین اقتصاد جهان ارتقاء داده است، با عنایت به پتانسیل های بسیار بالای آن به منظور دستیابی به جایگاه قدرت بزرگ، و نیز امکان انتقال ثروت اقتصادی به حوزه ی نظامی، نگرانی دولتمردان ایالات متحده را نسبت به چالش کشیده شدن هژمونی این کشور توسط چین در عرصه ی بین المللی برانگیخته است. ضمن آن که، بر این موضوع اتفاق نظر وجود دارد که در مقطع حاضر، گرچه دولتمردان چین تلویحاً نظام تک قطبی به رهبری آمریکا را پذیرفته اند، اما چنین رویه ای نه از تمایل درونی این کشور، بلکه از مقدورات و محذورات نظام بین الملل کنونی نشأت گرفته و با تغییر شرایط، طبیعتاً این کشور رویکردی متفاوتی را متناسب با افزایش قدرت خود در پیش خواهد گرفت. بر این اساس، فرضیه ای که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، این است که ارتقاء قدرت چین در زمینه های سیاسی- امنیتی و اقتصادی- تکنولوژیک، زمینه را برای تقاضای نقش بیشتر و در نتیجه چالش با ایالات متحده فراهم ساخته است. بر این اساس، آنچه این پژوهش در چارچوب تئوری سیکل قدرت و نقش بدان دست یافته است، این است که ظهور چین به عنوان قدرت برتر در قرن حاضر، زمینه های عدم تعادل میان قدرت رو به فزونی و نقش محدود آن را فراهم ساخته و به بروز جلوه های مهمی از چالش های سیاسی و اقتصادی میان این کشور و ایالات متحده انجامیده است. از این رو، چنانچه آمریکا از پذیرش نقش چین در عرصه بین المللی سرباز زند، علاوه بر این که احتمال بروز درگیری و مناقشه میان دو کشور افزایش خواهد یافت، به افول و انحطاط قدرت نسبی ایالات متحده بیشتر دامن خواهد زد.
منابع مشابه
بحران های احتمالی در روابط ایالات متحده آمریکا و چین
روابط خارجی کشورها همواره تابع مجموعه ای از نیات، اهداف، منافع، خوانش ها و کنشهایی است که برآمده از کانون های تصمیم گیری در ساختار درونی و محدودیت های نظام بین المللی بوده و پیامدهای آن نیز بر حوزه داخلی و خارجی مشهود است. روابط دو جانبه ایالات متحده آمریکا و چین نیز از این ویژگی مستثنی نیست و فهم ابعاد متفاوت آن از اهمیت اساسی برخوردار است. ایالات متحده آمریکا و چین که از سال 1971، روابط دوجا...
متن کاملبحران های احتمالی در روابط ایالات متحده آمریکا و چین
روابط خارجی کشورها همواره تابع مجموعه ای از نیات، اهداف، منافع، خوانش ها و کنشهایی است که برآمده از کانون های تصمیم گیری در ساختار درونی و محدودیت های نظام بین المللی بوده و پیامدهای آن نیز بر حوزه داخلی و خارجی مشهود است. روابط دو جانبه ایالات متحده آمریکا و چین نیز از این ویژگی مستثنی نیست و فهم ابعاد متفاوت آن از اهمیت اساسی برخوردار است. ایالات متحده آمریکا و چین که از سال 1971، روابط دوجا...
متن کاملتأثیر قدرت یابی چین بر روابط و رقابت با آمریکا
برخی نظریه پردازان معتقدند که با تداوم رشد قدرت چین، رقابت های امنیتی آن با ایالات متحدۀ آمریکا به طور ناگزیری افزایش می یابد و امکان بالقوۀ جنگ میان آنها وجود دارد. استدلال این نظریهپردازان آن است که با قدرتیابی بیشتر چین و فرسایش قدرت و موقعیت جهانی آمریکا، چین تلاش خواهد کرد از نفوذ فزایندۀ خود برای شکلدهی دوباره به مقررات، قواعد و نهادهای نظام بینالملل به منظور تأمین منافع این کشور بهره...
متن کاملروابط آمریکا و چین: از همکاری اقتصادی تا رقابت استراتژیک
بسیاری روابط آمریکا و چین را مهمترین روابط دوجانبه ازمنظر تأثیرات و پیامدهای آن بر سیاست و نظام بینالملل امروز و آینده دانستهاند. این برآورد درست است، زیرا این روابط ازیکسو، تعامل استراتژیک میان دو ابرقدرت در عرصه نظام بینالملل در دوران پسا ـ جنگ سرد است و ازسویدیگر، مسائل همگرایانه و واگرایانه متعددی در روابط جاری دو کشور وجود دارد، مسائلی که بالقوه میتواند فرایندهای کلان بینالملل...
متن کاملظهور چین: چالشهای ایالاتمتحده آمریکا در مواجهه با قدرت روزافزون چین در روابط بینالملل
با فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی ایالات متحده آمریکا مدعی کسب جایگاه قدرت بلامنازع و قدرتمندترین دولت در نظام بینالملل گردید، بازیگری که توانایی جهتدهی به قواعد و رویههای بینالمللی را بهتنهایی داراست. با این همه سایر قدرتهای بزرگ با به چالشکشیدن آمریکا، تلاشها خود را برای تغییر این شرایط را با برنامهریزیهای بلندمدت و استراتژیک ادامه دادند. این بازیگران همیشه بهعنوان یک رقیب بال...
متن کاملبحران های احتمالی در روابط ایالات متحده آمریکا و چین
روابط خارجی کشورها همواره تابع مجموعه ای از نیات، اهداف، منافع، خوانش ها و کنش هایی است که برآمده از کانون های تصمیم گیری در ساختار درونی و محدودیت های نظام بین المللی بوده و پیامدهای آن نیز بر حوزه داخلی و خارجی مشهود است. روابط دو جانبه ایالات متحده آمریکا و چین نیز از این ویژگی مستثنی نیست و فهم ابعاد متفاوت آن از اهمیت اساسی برخوردار است. ایالات متحده آمریکا و چین که از سال 1971، روابط دوجا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023