بررسی و تحلیل پدیده ی چندمعنایی در زبان فارسی از منظر معناشناسی شناختی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده مریم سادات فیاضی
- استاد راهنما عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا فردوس آقاگلزاده آزیتا افراشی ارسلان گلفام
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1388
چکیده
یکی از مسائلی که همواره کانون مطالعاتی معناشناسی بوده چگونگی پدیدآیی معانی تازه در زبان و نحوه ی درک آن معانی توسط سخنگویان است. نگارنده پس از آزمودن فرضیه های مطرح شده در رساله، رده شناسی جدیدی را برای تغییرات معنایی ارائه می کند و به نقش استعاره به عنوان یکی از اصلی ترین فرایندهای ساختی شناختی تاکید می کند و از این رهگذر در می یابد که عملکردی چنین منظم در پیدایش معانی تازه باید تابع نظامی ساختمند در حوزه ی واژگان باشد. از این رو، نگارنده فرض شناور بودن معانی در واژگان را مردود دانسته، تلاش می کند قالب های معنایی فیلمور را به روشنی توضیح دهد و مشخص می سازد که هر قالب معنایی علاوه بر شماری مقوله ی مفهومی عام دارای معنابن هایی است که تغییرات معنایی را سبب می شوند. معنابن ها خود شامل مولفه های سازنده ی معنا و روابط معنایی حاکم بر آنها از جمله روابط طرح واره ای و هم آیندی است. افزون بر این، نگارنده به بررسی بعد فرهنگی و بعد زبانی قالب های مورد نظر فیلمور می پردازد و مشخص می کند که برای هر واژه ای باید قالبی در نظر گرفت که در آن معانی دستوری، سبکی، کاربردی، هم آیندی، مفهومی، تلویحی و متداعی لحاظ شده است. این قالب های معنایی دارای شماری جای خالی هستند که امکان پُر شدن با معنابن های بالقوه را می یابند. همین ویژگی است که چندمعنا شدن واژه ها را امکان پذیر می کند. از آن جا که قالب ها دارای خاصیت تکریری هستند، یعنی هر معنابن خود می تواند برای قالب دیگر نقش مقوله ی مفهومی را ایفا کند، چندمعنایی در زبان در سطح گسترده ای توزیع می شود. نگارنده شرط لازم برای «جذب» یک معنابن از یک قالب معنایی را وجود رابطه ی «شباهت» یا «مجاورت» میان آنها می داند. زیرا، این مسئله سبب سست شدن مرزهای درون قالبی یا برون قالبی و در نتیجه چندمعنا شدن واژه می گردد. همسو با سوسور، نگارنده معتقد است که قالب ها بر روی دو محور جانشینی و هم نشینی عمل می کنند و مجدداً پیش شرط لازم برای چنین عملکردی «انگیختی» قالب معنایی است که به دنبال «انگیختگی» یک معنابن در درون قالب معنایی مورد نظر روی می دهد.
منابع مشابه
چندمعنایی نظام مند با رویکردی شناختی تحلیل چندمعنایی فعلِ حسیِ «شنیدن» در زبان فارسی
در چندمعنایی نظام مند، تبیین های شناختی، زمینه ساز چندگانگی معانیِ واژه هاست و به همین با شواهد بینازبانی و تاریخی مورد بررسی قرار می گیرد. واژگان اعضای بدن و نیز افعال حسی از مهم ترین حوزه های واژگان در معنی شناسی شناختی در چندمعنایی نظام مند است. در این مقاله پس از معرفی چندمعنایی نظام مند در نگرش شناختی در تقابل با چندمعنایی در نگرش ساخت گرا، ملاحظات نظری و پیشینة مطالعات را در قالب نمونه های...
متن کاملرویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در
در این مقاله ادعا میشود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا میکنیم که معانی حروف اضافه نتیجة تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهو...
متن کاملتحلیل معناشناسی پیش وند پیش- در زبان فارسی: رویکرد زبان شناسی شناختی
یکی از مفاهیم اصلی در رویکرد زبانشناسی شناختی، این است که هر واحد زبانی شبکهای از معانی است. لانگاکر (Langacker, 1991) معتقد است که «تکواژ، مقولات، و ساختهای دستوری همگی صورتی از واحدهای نمادین دارند»، از این نظر وندها نیز معنای خاص خود را دارند که آن معنا را به پایة میزبان میافزایند و در نهایت معنای مشتق شکل میگیرد. یک پیشوند، همانند مقولات واژگانی، مقولهای را تشکیل میدهد که همة معانی...
متن کاملچندمعنایی حرف اضافۀ ”به“ در زبان فارسی با رویکرد معنیشناسی شناختی
مطالعۀ حروف اضافه در زبان فارسی میتواند گامی در جهت شناخت پیچیدگیهای آن و کمکی در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی معانی مختلف حرف اضافۀ ”به“ از منظر معنیشناسی شناختی است. برای این منظور از رویکرد چندمعنایی سامانمند تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنیشناسی شناختی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. در جهت نیل به این هدف، مثالهای مختلف از فرهنگ لغات سخن، معین و ده...
متن کاملتحلیل مجموعه کتابهای «زبان فارسی» از منظر نشانهشناسی فرهنگی
این پژوهش، به تحلیل فرهنگ و آموزش آن در مجموعه کتابهای «زبان فارسی»، تالیف صفّارمقدم، میپردازد. به این منظور، رویکرد «نشانهشناسی فرهنگی مکتب تارتو- مسکو» به عنوان مبنای نظری این پژوهش در نظر گرفته شده و مفاهیم موجود در این رویکرد، نظیر «سپهر نشانهای»، «مرکز و حاشیه» و «متن» و نیز برخی الگوهای ارائه شده برای این رویکرد در زمینهی فرهنگ و تعامل فرهنگی مورد توجه قرار میگیرد. در این مقاله، همچ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023