اگوی تجربی و اگوی استعلایی نزد هوسرل در بستر روش پدیدارشناسی او
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز
- نویسنده محمدامبن مداین
- استاد راهنما محمد نوالی محمد اصغری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1387
چکیده
چکیده ندارد.
منابع مشابه
جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر
پایان نامه ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است. ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده ایم. با مقایسه ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق ...
15 صفحه اولنگاه انتقادی گادامر به هوسرل
هوسرل، علاوه بر دیلتای و هیدگر، یکی از کسانی است که گادامر در «حقیقت و روش» بارها به وی اشاره نموده و از اندیشههایش تأثیر پذیرفته است. مواجهه گادامر با هوسرل، علیرغم عظمت او در نزد گادامر و تأثرش از وی، همواره مواجههای هرمنوتیکی بوده است. گادامر با نقد و بررسی عناصر پدیدارشناسی هوسرل در صدد انکشاف ناگفتههای اوست. شمار اندکی از فلسفهورزان و اهل تتبع در عالم به نسبت و رابطه این دو فیلسوف پرد...
متن کاملاگوی فربه؛ تفسیر مرداک از تصویر انسان در اخلاق مدرن
در این مقاله به بررسی دیدگاه آیریس مرداک (فیلسوف اخلاق ایرلندی) دربارة فلسفة اخلاق مدرن میپردازیم. به عقیدة مرداک، اخلاق مهمترین فعالیت بشر است که دو چیز از آن مطالبه میشود: اول اینکه واقعگرایانه باشد و دوم اینکه به این سؤال پاسخ دهد که چگونه میتوانیم خودمان را بهتر سازیم. بر اساس این دو مطالبه، او از تبیینهای اخلاقی فلسفههای مدرن انتقاد میکند. به نظر وی در فلسفههای اخلاق مدرن حوزة ارا...
متن کاملنقد و بررسی رومن اینگاردن از پدیدارشناسی هوسرل
اینگاردن پدیدارشناس واقعگرایی است که معتقد است هوسرل در کتاب پژوهشهای منطقی نوعی واقعگرایی را پذیرفته که مبنای آن تمایز صریح واقعیت و آگاهی است. اعتقاد به این تمایز و دیدگاه واقعگرایی با آغاز تفکر استعلایی هوسرل رها شده و جای خود را بهمحوریت آگاهی و در نتیجه ایدئالیسم استعلایی میدهد. اینگاردن با این چرخش ناگهانی مخالفت ورزیده و معتقد است که تفکر استعلایی به دلیل هدف و روش موردِ نظر خود خا...
متن کاملبررسی جایگاه و سیر تحول مفهوم «اگو» در اندیشه هوسرل
سیر تطور مفهوم «اگو[1]» در اندیشه هوسرل به مانند سایر مفاهیم موجود در تفکر او تحت تأثیر تحولات فکری اوست. این مقاله در سه فصل براساس سه دوره فکری اندیشه هوسرل جایگاه عنصر «اگو» را مورد تحلیل قرار داده است. به منظور درک بهتر اگوی هوسرلی در بستر معرفت شناسی غربی با نگرشی تطبیقی، این مسئله را در سه دوره مورد بررسی قرار میدهیم. در دوره اول که تحت عنوان دوران ضدیت با کانت و همنوایی با هیوم از آن ...
متن کاملاگو از دیدگاه لکان و هوسرل
هوسرل ـ حداقل در دورة سوم حیات فکری خود ـ متقاعد شده بود که سوژه در مرکز فلسفه قرار گرفته است و فلسفه چیزی نیست جز شناخت اگو. همین شاخصة دکارتی، هوسرل را به یکی از سرآمدان اندیشة مدرن بدل میسازد. اما در دورة معاصر، این اگوی مرکزی و همراه با آن اندیشه مدرن توسط پساساختارگرایان همواره به چالش کشیده شده، و در این میان بحثهای لکان بهخاطر تمرکز بر روانکاوی و نیز تقدم زمانی آن بر دیگر نوشتهه...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023