خدا در فلسفه مشا
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم
- نویسنده زکریا بهارنژاد
- استاد راهنما محمد ذبیحی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1381
چکیده
در این پژوهش تلاش شده تا دیدگاه فیلسوفان مشائی در باره ذات ، صفات و افعال خداوند تبیین گردد. در آغاز تاریخچه مختصری از فلسفه مشا و سیر تاریخی آن بیان گردیده است، از لحاظ تاریخی فیلسوفان مشائی در سه دوره متفاوت از هم تلاش نموده اند تا آفریدگار و نظام هستی را تبیین عقلانی نمایند، که عبارت است از : 1-دوره یونان2-دوره یونانی مآبی3-دوره اسلامی. در اینجا تنها در باره دوره اول و سوم تلاش و تحقیق شده است. مهمترین فیلسوفان مشائی که در این پژوهش مورد ارزیابی و تحقیق قرار گرفته اند عبارت اند از : ارسطو ، کندی، فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن رشد.
منابع مشابه
جایگاه خدا در فلسفه هیوم و لایبنیتس
پرسش از خدا، یکی از مهمترین و محوریترین مسایل نظامهای فلسفی و کلامی است. این نوشتار با انتخاب هیوم و لایبنیتس از دو نظام فلسفی تجربهگرا و عقلگرا به بررسی و مقایسه نظرات ایشان درباره خدا پرداخته است. میتوان گفت هیوم و لایبنیتس در این موضوع تقابل جدّی دارند چرا که هیوم بر مبنای نظام تجربهباورانه خویش، همان براهینی را که لایبنیتس برای اثبات وجود خدا به کار میبرد، مورد اعتراض و نقّادی قرار...
متن کاملمفهوم خدا در اندیشه و فلسفه فیلون
این مقاله درصدد طرح و حل تعارض ظاهر شده در کلام فیلون در باب خداشناسی است. تعارضی که در واقع، ناشی از دو جنبه شخصیت او، یعنی علاقه به دین یهود و فلسفه افلاطونی است.مؤلف بر این اعتقاد است که مسلک تنزیهی (خداوند بدون صفات)فیلون که خداوند را ماورای مثل افلاطونی و حتی فراتر از مثال اعلا میداند، تحولی در مفهوم خدا در نزد فیلسوفان یونانی به وجود آورده است. او در عین حال، از مذهب رواقی و آیین مضمونی ...
متن کاملخدا در فلسفه افلاطون
پایان نامه حاضرکوششی برای ارائه گزارشی روشن از خدا و خدایان در فلسف? افلاطون است. مسئل? خدا یکی از مسائل مشکل برای مفسرا ن افلاطون بوده است چرا که افلاطون دیدگاههای نظام مندی در این خصوص ارائه نکرده است. در فرهنگ و اساطیر یونانی خدایان به عنوان نیروهای سرمدی لحاظ شده اند و این نیروها شبیه انسان بودند. هومر و هزیود به این خدایان اموری را که نزد آدمیان زشت و ناپسند بود نسبت داده اند. افلاطون در م...
15 صفحه اولانسانیتزدایی از خدا و جهان در فلسفه جدید
تا پیش از فلسفه جدید، تلقی غالب در اندیشه بشری نسبت دادن ویژگیهای انسانی هم به خدا و هم به جهان بود. بر این اساس، میتوان تشبیه یا انسانوارانگاری هم درباره خدا و هم درباره جهان را ویژگی غالب تا پیش از دوران جدید دانست. این ویژگیها عمدتاً شامل مواردی چون داشتن ادراک و اراده بود. در دوره مدرن و با تحولات فکری و فلسفی بشر جدید، تدریجا ویژگی انسانی از خدا و جهان نفی و سلب و تنها به انسان م...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023