نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید
نتایج جستجو برای: wāxš
تعداد نتایج: 2 فیلتر نتایج به سال:
ریشه ایرانی باستانِ واژه wāxš، wak- به معنای «سخنگفتن» و ریشه اوستایی آن vak-، دربردارنده معنای «گفتن» است و vāxš در یسنا، 17: 44 به معنای «سخن» در حالت فاعلی مفرد مؤنّث به کار رفته است؛ امّا در دوره میانه، این واژه در معنای «روح/نفس» بروز یافته و لغتنویسان این معنا از واژه را مطرح کردهاند. میتوان از این واژه به «نفس سخنگو» تعبیر کرد. در متونِ پهلوی زردشتی نیز واژه waxšūr (پیامبر) را ...
«سخنگویی» صفتی است که فردوسی در شاهنامه (بهجز مواردی که آن را دربارهی انسانِ زیادهگو بهکار میبرد) به کسانی ناشناخته میدهد و آن را با ویژگیهای نیکِ دیگر چون بیدارمغز، بینادل، روشندل و ... همراه میکند. تصویری که فردوسی از سخنگویمردِ شاهنامه ارائه میدهد، تصویری است از انسانی ناشناخته؛ امّا کامل. وجود مردی مینوگوهر و ناشناخته در ادبیاتِ مانویزروانی پیشینه دارد. میتوان بر آن شد که بارِ معن...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید