کسکنیمی حقوق بین الملل را به مثابه ساختار حرکات و مواضع استدلالی، توصیف کرده است و کوشیده است توضیحی کامل و حتی فراگیر در این خصوص فراهم آوَرَد که حقوق بین الملل چگونه در حالتهای ورزندی و نگره ایِ گوناگونش قادر است به طور همزمان دارای درجه ای بالا از انسجام شکلی و در عین حال، عدم قطعیتِ ذاتی باشد. نتیجه، تحلیل صوری-ساختاریِ ((شرایطِ امکانِ)) حقوق بین الملل، به عنوان یک کنش استدلالی - قواعد مبتنی بر تغ...