چکیده:
با وجود آنکه دوره ی معاصر، با تصور مرگ مابعدالطبیعه و به معنای هستی شناسی توأم بوده است، اما دُلوز هستی شناسی را پایان یافته قلمداد نمی کند. او حتی فلسفه را با هستی شناسی آمیخته می داند و توجه خود را به هستی شناسی در اغلب آثار خود، آشکار می کند. دُلوز هستی شناسی را به معنایی نو، حیات می بخشد: هستی ای که پیوسته در کار شدن و تفاوت سازی و از این رو هستی ای متفاوت از هستی جامد و سنتی است.
...