نتایج جستجو برای: هستندههای تودستی
تعداد نتایج: 6 فیلتر نتایج به سال:
مقالة حاضر سعی میکند تا مسألة مرگ را از دریچة تازة هستیشناسی تودستی مورد بررسی قرار دهد. منظور ما از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهه با هستندههای تودستی (هستیهای ابزاری) و افقهای انضمامی حیات است که در تفکر مارتین هایدگر بسط پیدا کرده است. این هستیشناسی که به نظر ما روش خاص هایدگر در بررسی هر موضوعی است، موضوعات و افقهای حیات انسانی را در بستری عملی و درگیرانه مورد بررسی قرار میدهد. یکی...
زبان در زمرۀ بحثبرانگیزترین موضوعات فلسفی سدّۀ بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژهای داده است. مقالۀ حاضر سعی میکند تا جایگاه زبان در فلسفۀ هایدگر را در ارتباط با هستیشناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال میشود که این هستیشناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهۀ عملی با اشیاء درون جهانی ...
حقیقت، پرسش برانگیزترین مسأله فلسفی است که اندیشه فیلسوفان را همواره به خود جلب کرده است. مارتین هایدگر با تعریف حقیقت به نامستوری (الثیا)، حقیقت را از معیار سنجش صدق و کذب گزاره خارج کرده و به آن جایگاهی هستیشناسانه بخشیده است. در این مقاله ارتباط میان حقیقت و شیء در فلسفه هایدگر بررسی میشود و استدلال میشود که نگاه هایدگر به هستیهای ابزاری تأثیر قاطعی بر حقیقت اندیشی وی داشته است. تفسیر ما...
حقیقت، پرسشبرانگیزترین مسألة فلسفی است که اندیشة فیلسوفان را همواره به خود جلبکردهاست. مارتین هایدگر با تعریف حقیقت به نامستوری (الثیا)، حقیقت را از معیار سنجش صدق و کذب گزاره خارج کرده و به آن جایگاهی هستیشناسانه بخشیدهاست. در این مقاله ارتباط میان حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر بررسی میشود و استدلال میشود که نگاه هایدگر به هستیهای ابزاری تأثیر قاطعی بر حقیقتاندیشی وی داشتهاست. تفسیر...
یکی از مهمترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکریاش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه میشود و او را مورد نقد قرار میدهد. یکی از مهمترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار میگیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل مییابد و بدل به ابژهای میشود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی میکند ...
چکیده: بدون شک هایدگر و مارسل دوشان دو چهره تأثیر گذار در قرن بیستم هستند . آنچه هایدگر در حوزه فلسفه با نقد به تاریخ متافیزیک انجام داد را مارسل دوشان در حوزه هنر و با نقد به کل تاریخ هنر به ظهور رساند . آنچنانکه مارسل دوشان با آماده ساخت های خود کل تعاریف از هنر ، اثر هنری ، تاریخ هنر را عوض کرد ، هایدگر نیز با مطرح کردن مفاهیم جدیدی از هستی ، هستندگان ، دازاین ، حقیقت و اثر هنری کل مفاهیم...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید