نتایج جستجو برای: نوئسیس
تعداد نتایج: 7 فیلتر نتایج به سال:
ارسطو در نقد افلاطون مثل را از آسمان به زمین فرود آورد و در «تک چیزها» جای داد وانها را با جوهر در معنی نخستین یکی گرفت. از نظر او جوهر در معنای نخستین، موجود نخستین است و بنابراین موجودیت وچیستی یا ماهیت یکی و همانند هستند. سپس وی جوهر را در تعاریفی منطقی تبیین می کند تا ساخت منطقی جهان را بازنمایی کند. اما نقد ارسطو علیه افلاطون او را مجبور کرد که نظریه ی صورت و ماده را چون دو جوهر بنیادی که ...
شعر در فرهنگهای مختلف ویژگیهای خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقالۀ حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریستهایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساختگرایان اشاره کردهایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان میدهد که رویکرد پدیدارشناسی به شع...
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقالۀ حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر ...
پدیدارشناسی زمان می کوشد تا تبیین کند که چگونه زمان آگاهی درونی ساخته م یشود. درحقیقت پدیدارشناسی آگاهی از زمان ساختار ماهوی آگاهی را بررسی می کند. ساختاری که به مااجازه م یدهد تا عین زما نمند را در لحظات گوناگو ناش یکسان و واحد درک کنیم. در رویکردپدیدارشناسانه، زمان دیگر مقدار حرکت، یا خصلت های روان شناسانه نفس و حتی پیش فرض هایاستعلائی شناخت نیست. در واقع هوسرل بر اساس دیدگاه پدیدارشناختی خود...
دیدگاه "هوسرل" دربارة فلسفة زبان و معناداری، حداقل دو دورة متفاوت دارد. در دورة اول که گاهی رئالیسم افلاطونی نیز خوانده میشود، هوسرل نظری مشابه "فرگه" دارد: معنا عبارت است از یک نوع مثالی. در دورة دوم، با توجه به التفات (Intention)و ساختار آگاهی، دیدگاه او چرخشی استعلائی یافته و با استفاده از کلمة جدید نوئما، ساختاری پیجیده برای معنا پیشنهاد میکند. در این مقاله، دو دورة مذکور تشریح شده و توض...
ارسطو در نقد افلاطون مثل را از آسمان به زمین فرود آورد و در «تک چیزها» جای داد وانها را با جوهر در معنی نخستین یکی گرفت. از نظر او جوهر در معنای نخستین، موجود نخستین است و بنابراین موجودیت وچیستی یا ماهیت یکی و همانند هستند. سپس وی جوهر را در تعاریفی منطقی تبیین می کند تا ساخت منطقی جهان را بازنمایی کند. اما نقد ارسطو علیه افلاطون او را مجبور کرد که نظریه ی صورت و ماده را چون دو جوهر بنیادی که ...
پدیدارشناسی زمان می کوشد تا تبیین کند که چگونه زمان آگاهی درونی ساخته م یشود. درحقیقت پدیدارشناسی آگاهی از زمان ساختار ماهوی آگاهی را بررسی می کند. ساختاری که به مااجازه م یدهد تا عین زما نمند را در لحظات گوناگو ناش یکسان و واحد درک کنیم. در رویکردپدیدارشناسانه، زمان دیگر مقدار حرکت، یا خصلت های روان شناسانه نفس و حتی پیش فرض هایاستعلائی شناخت نیست. در واقع هوسرل بر اساس دیدگاه پدیدارشناختی خود...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید