نتایج جستجو برای: معرفت پیشینی
تعداد نتایج: 6759 فیلتر نتایج به سال:
معرفت پیشینی دارای تعاریف زیادی در فلسفه غرب دارد که رایج ترین آنها، استقلال توجیه گزاره از تجربه حسّی است. تجربه در تعریف فوق، باید به معنای تجربه حسّی ظاهری، تعبیر شود؛ چرا که در غیر این صورت، این تقسیم، از بین می رود و مصداقی برای گزاره پیشینی باقی نمی ماند. ضرورت در محلّ بحث این مقاله، به معنای وجوب است که یکی از مواد ثلاث مطرح در علم منطق است. به نظر می رسد تفکیک پلنتینجا میان ضرورت عینی و قض...
معرفت پیشینی اجمالاً معرفت حقایقی است که از ابتدا فارغ از تجربه و صرفاً به نحو عقلی قابل ادراک هستند. کانت معرفت پیشینی یا ماتقدم را در مقابل معرفت پسینی یا ماتأخر قرار داد و آن را به معرفت مستقل از تجربه تعریف کرد. معرفتشناسان معاصر غربی بر مبنای تعریف کانت، چهار تعریف تکمیلی از معرفت پیشینی به دست دادهاند. در کنار این بحث، مسئلة آگاهی فطری به معنای مورد نظر افلاطون، دکارت و برخی دیگر ...
تفاسیر معرفت شناختی از کانت، حقیقت به مثابۀ مطابقت در نظر گرفته شده و جایگاه معرفت پیشینی را از آن ذهن می دانند. معرفت پیشینی محوری ترین مسئله در نقد عقل محض و تمهیدات بوده و اصلی ترین نقش را در این دو اثر ایفا می کند. تمامی مباحث این دو کتاب در جهت اثبات معرفت پیشینی و نشان دادن امکان آن طراحی شده و مباحث دیگر از جمله شهود و صور پیشینی آن، فاهمه و مقولات پیشینی، اصول محض فاهمه، تألیف های سه گا...
از تفاوت های مهم بین معرفت پیشینی و پسینی این است که ما در معارف پیشینی صرفاً به حمل محمول بر موضوع پی نمی بریم، بلکه به ضرورت و الزام این حمل نیز منتقل می شویم. کانت گزاره های متافیزیکی، علم الطبیعه و ریاضی را اساساً به جهت کشف ضرورت در آنها، پیشینی تلقّی می کند و در خصوص منشأ یابی برای کشف ضرورت در نحوۀ ارتباط اجزای گزاره، راه حلّ شهود را به میان می آورد. در این نوشتار، ابتدا به تعاریف معرفت پیش...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید