طرح بحث تجربة دینی در آغاز قرن نوزدهم به وسیلة شلایر ماخر در فلسفه دین با رویکردی رمانتیستی برای توجه دادن به ارتباط دین با عواطف و جستجوی حقیقت آن در کانون احساسات (تجربه های) دینی صورت گرفت. اما تجربة دینی در قرن بیستم، به ویژه در نیمه دوم آن، نزد فیلسوفان دین که دارای رویکرد تحلیلی بودند توسعة مفهومی یافت و بیشتر از جنبة معرفت شناختی و سنجش توان اثباتی آن برای توجیه، تأیید یا اثبات معقولیت ب...