نتایج جستجو برای: فلسفۀ غرب
تعداد نتایج: 18227 فیلتر نتایج به سال:
در این مقاله، با توجه به برهمکنشهای میان جامعۀ فلسفی و تحولات سیاسی و فرهنگی مهمِ دورۀ قاجار، به دو نکتۀ اصلی در بیتوجهی به فلسفۀ غرب اشاره میشود: نخست اینکه جامعۀ فلسفی سنتی دورۀ قاجار نیازی عمیق و اساسی برای آگاهی از آموزههای فلسفی غرب احساس نمیکرد و بدین ترتیب تلاشی برای اخذ نظرات فیلسوفان غربی انجام نداد. دودیگر اینکه دولتمردان و روشنفکران ایران، جز جمالالدین اسدآبادی، به فراگیری و ...
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ به جز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی دربارۀ ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفۀ هنر به گونه ای که در فلسفۀ غرب به ویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است به هیچ روی در کتاب های فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتاب های عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوت نامه ها یا بحث از نور، اشاراتی به هنر شد...
فلسفه پزشکی با این پرسش اساسی شروع شده است که چه نسبتی میان فلسفۀ علم و فلسفۀ پزشکی برقرار است. اگر در این ربط و نسبت مداقه کنیم در اصل، پرسش از چیستی پزشکی است. به بیان دیگر پرسش این است که آیا پزشکی علم است یا نه؟ در پاسخ به این پرسش فیلسوفان پزشکی به دو گروه تقسیم شدند. دستۀ اول را گروه علم گرا می نامیم که قائل به این بودند که پزشکی علم است. این گروه تلاش کردند با بهره گرفتن از دستاوردهای فی...
اصل پرسش این نوشته دربارۀ عالمی است که ما در آن خانه کرده ایم. سخن برسر این است که خصیصۀ ذاتی این عالم وجه غربی و شرقی آن می باشد، امری که خود را در جهات مختلف زندگی ما بروز می دهد: در فهم جغرافیایی ما از زمین، در سیاست، در ایدئولوژیی که سیاست را پیش می برد، در تاریخ فرهنگ و سرانجام در خود تاریخ. خود وجه تاریخی هم در اینجا به چهار معناست: اول اینکه برساختۀ بشر دورۀ جدید است، دوم اینکه پیشینۀ آن...
هایدگر پس از وجود و زمان مهم ترین مباحث فلسفۀ خود را با به کاربردن مداوم تعابیری چون اروپایی، مغرب زمینی و غربی به بحث در بارۀ غرب بر می گرداند. همچنین او در اولین سال های فعالیت دانشگاهی اش در آغاز دهۀ بیست قرن گذشته اغلب به اشپنگلر و کتاب افول مغرب زمین او می پردازد. همین ها حاکی است از موضوعیت «مسئلۀ غرب» در فلسفۀ او. از سوی دیگر هایدگر بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی به گفتگو با شرق پرداخته است،...
فلسفه در دورۀ جدید با عقلیمذهبان آغازشد، نظریۀ ایدههای فطری، که بنیاد معرفتشناسی آنان است، توسط دکارت مطرح گشت، و دیگر فلاسفۀ عقلیمذهب، مثل اسپینوزا و لایبنتیس، آن را بسط دادند. این نظریه بعدتر تحت عنوان «فطریگرایی» به شکل دیگری به کانت نسبت داده شد و در نوشتههای برخی از شارحان فلسفۀ غرب، کانت نیز به حلقه فطریگرایان منسوب گشت. این نوشته میکوشد نشان دهد اندیشۀ کانت، برخلاف پندار یاد ش...
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ بهجز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی دربارۀ ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفۀ هنر بهگونهایکه در فلسفۀ غرب بهویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است بههیچروی در کتابهای فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتابهای عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوتنامهها یا بحث از نور، اشاراتی به هن...
از مهم ترین مباحث فلسفۀ دین، مباحث انسان شناختی است، چون انسان هم گیرندۀ دین و هم مخاطب آن است. از رهگذر نگاه ما به انسان، نگاه ما به دین نیز شاید تغییر کند. مقالۀ حاضر نگاه دو فیلسوف، یکی از شرق و دیگری از غرب را در مورد انسان مقایسه می کند. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری در مرکز فلسفۀ خود، به تبیین انسان و جهان و نسبت میان آنها پرداخته است. این طرح که بر اصالت وجود مبتنی است، حرکت اشتدادی انسان در...
«برهان وجودی» برهانی در اثبات وجود خداست که نه بر اساس هیچ موجود خارجی و یا بعضی ویژگی های آنان، بلکه تنها برپایۀ «مفهوم» یا «تعریفِ» ذهنیِ خدا، وجود او را در عالم خارج اثبات می کند. سنت آنسلم (1033 - 1109) نخستین کسی است که در فلسفۀ غرب، چنین برهانی را در اثبات وجود خدا ابداع کرده است. اما در فلسفۀ اسلامی نیز حکیمانی بوده اند که بدون اطلاع از فلسفۀ غرب، برهانی را به همان سبک «برهان وجودی» اقامه ...
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفۀ معاصر ژاپن، با الهام از اندیشههای بودیستی و عرفانی شرق و اندیشههای فلسفی فیلسوفان غربی مثل هگل، نیچه و هایدگر، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایهگذار این مکتب نیشیدا کیتارو است و دو شاگرد معروف او یعنی تانابه و نیشیتانی همانند نیشیدا با تلفیق اندیشههای شرق و غرب، فلسفۀ خاص خود را...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید