لویناس از تصور «نامتناهی» یا خدا نزد دکارت به مثابهی امری که ناشی از اندیشهی «من اندیشنده» نیست، بسیار بهره برده است، ولی آن را در راستای نظام اخلاقی خود باز تقریر میکند. اینکه باز تقریر لویناس از برهان دکارت تا چه حد میتواند برهانی اخلاقی در جهت اثبات وجود خدا باشد، و همچنین اینکه اساساً خدا چه جایگاهی در فلسفهی وی میتواند داشته باشد، مسائلی هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شده اس...