نتایج جستجو برای: امتزاج افق ها
تعداد نتایج: 343193 فیلتر نتایج به سال:
در نظر ویتگشتاین متقدم چون زبان ماهیتی گزارهای دارد و گزاره نیز ماهیتی تصویری، گزارههایریاضی، اخلاقی، منطقی ، دینی، زیباییشناختی و فلسفی ب یمعنایند. تنها زبان بامعنا، زبان واقعگوییاست. اما در نظر ویتگنشتاین متأخر زبان واقعگویی تنها یکی از زبانهای با معناست. زبان، پدیدهایذاتاً همگانی و اجتماعی است، نه خصوصی. گادامر نیز برآن است که زبان هرگز خصوصی نیست.زبان ملک شخصی آدمیان نیست. انسانها به زبان تع...
چکیده ندارد.
علم هرمنوتیک به دنبال آن است تا چگونگی وقوع فهم متن وپاسخ پرسش جامع تر چیستی فهم و تفسیر را بررسی کند. در میان تفکرات هرمنوتیکی، آراء هانس گئورگ گادامر و پل ریکور درباره هستی شناسی فهم و کاربرد فهم در جنبه های مختلف زندگی بشری نقاط عطفی در علم هرمنوتیک به شمار می روند. هدف این پژوهش مثال کردن اهمیت آراء هرمنوتیک همچون " تاریخمندی فهم"، " امتزاج افق ها" و " خود-از-طریق-دیگری" در درک بهتر ما از "...
بررسی نحوة رخداد و تحقق فهم، موضوع هرمنوتیک فلسفی است. در جهان غرب، هیدگر و گادامر از جمله اندیشمندانی هستند که در این زمینه، آرای ویژه ای دارند. درمقابل، برخی فیلسوفان به مطالعة روش و فهم متون پرداخته اند و از شلایر ماخر گرفته تا هرش و ریکور، راهکارهایی برای فهم متن ارائه کرده اند. مباحث مربوط به روش فهم، هم در مباحث علم اصول و هم در بحث های تفسیری مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است، ...
گادامر فهم را واقعه ای می داند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید می آید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسط دهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة داده های همراهی است که به طور بی واسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک ...
گادامر فهم را اساسی ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می دهد، اعلام می کند. او فهم را واقعه ای می داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می دهد. از نظر او فهم, واقعه ای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفت وگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیش داوری، دور هرمنوتی...
گادامر فهم را اساسیترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستیشناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی میدهد، اعلام میکند. او فهم را واقعهای میداند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ میدهد. از نظر او فهم, واقعهای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفتوگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیشداوری، دور هرمنوتی...
گادامر فهم را واقعهای میداند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید میآید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسطدهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة دادههای همراهی است که به طور بیواسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک...
در نظر ویتگشتاین متقدم چون زبان ماهیتی گزارهای دارد و گزاره نیز ماهیتی تصویری، گزارههایریاضی، اخلاقی، منطقی ، دینی، زیباییشناختی و فلسفی ب یمعنایند. تنها زبان بامعنا، زبان واقعگوییاست. اما در نظر ویتگنشتاین متأخر زبان واقعگویی تنها یکی از زبانهای با معناست. زبان، پدیدهایذاتاً همگانی و اجتماعی است، نه خصوصی. گادامر نیز برآن است که زبان هرگز خصوصی نیست.زبان ملک شخصی آدمیان نیست. انسانها به زبان تع...
گادامر پیش داوری ها را شرط امکان فهم می داند؛ اما دخالت پیش داوری ها در فهم، به معنای ذهنی و دلخواهانه شدن فهم و دیالوگی نبودن آن نیست که یک رابطه یک سویه، به مثابه تحمیل ذهنیت و معنای خودمان بر دیگری باشد تا دیگری بودن او و انسانیتش را نادیده بگیریم. گادامر با تمسک به مفهوم بازی و تمایز میان game و play، حرکت رفت وبرگشتی فهم و ساختار دیالوگی آن را آشکار می کند. از این رو، رابطه میان من و دیگری...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید