نتایج جستجو برای: : آگاهی پدیداری

تعداد نتایج: 23508  

مهدی همازاده ابیانه

این مقاله یک­دسته از اساسی­ترین نظریات فیلسوفان تحلیلی در تبیین «آگاهی پدیداری» را بررسی می‌‌کند. نویسنده ابتدا مفهوم «آگاهی پدیداری» را تبیین و چند دسته­بندی از نظریاتی که در تحلیل و تبیین آگاهی پدیداری ارائه شده، نقل می‌‌نماید. مقاله در ادامه با توضیح چراییِ دشواری تبیین آگاهی پدیداری در سنّت فلسفه فیزیکالیستی، به سراغ نقل و نقد یک­دسته از مهم­ترین این نظریات می‌‌رود که به «نظریات بازنمودی» مع...

ژورنال: :روش شناسی علوم انسانی 2014
مهدی همازاده ابیانه

این مقاله یک­دسته از اساسی­ترین نظریات فیلسوفان تحلیلی در تبیین «آگاهی پدیداری» را بررسی می کند. نویسنده ابتدا مفهوم «آگاهی پدیداری» را تبیین و چند دسته­بندی از نظریاتی که در تحلیل و تبیین آگاهی پدیداری ارائه شده، نقل می نماید. مقاله در ادامه با توضیح چراییِ دشواری تبیین آگاهی پدیداری در سنّت فلسفه فیزیکالیستی، به سراغ نقل و نقد یک­دسته از مهم­ترین این نظریات می رود که به «نظریات بازنمودی» معروف...

ژورنال: فلسفه 2013
سید محمد حسینی کامبیز بدیع

یکی از پرسش‌های مهم در معرفت‌شناسی واقعیات غیرفیزیکی، آگاهی پدیداری است. ادعای اصلی فیزیکالیسم و از جمله نظریۀ بازنمودی ذهن این است که تبیین حقیقی رویدادها تنها از طریق تبیین‌های فیزیکی امکان‌پذیر است، از این‌رو می‌توان تبینی بر پایه قوانین فیزیکی و عینی از چنین واقعیاتی ارائه نمود. در مقابل این دیدگاه، پدیدارگرایان(تحلیلی) معتقدند تجربیات آگاهانه و جنبه سوبژکتیو آگاهی پدیداری به تبیین‌های فیزی...

ژورنال: :فلسفه 2013
سید محمد حسینی کامبیز بدیع

یکی از پرسش های مهم در معرفت شناسی واقعیات غیرفیزیکی، آگاهی پدیداری است. ادعای اصلی فیزیکالیسم و از جمله نظریۀ بازنمودی ذهن این است که تبیین حقیقی رویدادها تنها از طریق تبیین های فیزیکی امکان پذیر است، از این رو می توان تبینی بر پایه قوانین فیزیکی و عینی از چنین واقعیاتی ارائه نمود. در مقابل این دیدگاه، پدیدارگرایان(تحلیلی) معتقدند تجربیات آگاهانه و جنبه سوبژکتیو آگاهی پدیداری به تبیین های فیزی...

ژورنال: :پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) 2012
محمد مشکات مهدی دهباشی

یک منظر مهم که از آن می توان رابطۀ پدیدارشناسی و منطق هگل را مطالعه کرد، آن است که در آغاز به طور دقیق مسئلۀ پدیدارشناسی و هدف آن مشخص گردد و آن گاه رابطۀ پدیدارشناسی و منطق بر مبنای آن بررسی گردد. به یک لحاظ می توان گفت مسئلۀ پدیدارشناسی حقیقت معرفت یا شناسایی و هدف آن شناسایی مطلق است. پدیدارشناسی نشان می دهد که چگونه معرفت پدیداری چونان مسیر آگاهی طبیعی به شناسایی واقعی، که همانا قلمرو منطق ...

ژورنال: :روش شناسی علوم انسانی 2012
یاسر پوراسماعیل

اساساً کل گرایی دربارۀ الف به این معناست که الف مستقلاً تشخص نمی یابد بلکه در شبکه ای از اشیای دیگری که به یک کل تعلق دارند، مشخص می شود. در فلسفۀ ذهن، کل گرایی عمدتاً دربارۀ حالات التفاتی مطرح شده است، نه دربارۀ حالات پدیداری مانند احساسات. مسئله در اینجا این است که آیا واقعاً حالات پدیداری مستقلاً تشخص می یابند یا در ارتباط با یکدیگر مشخص می شوند. ابتدا تقریرهای مختلفی از این مسئله را براساس جهات ...

ژورنال: :غرب شناسی بنیادی 0
مزدک رجبی استادیار گروه تاریخ و تمدن غرب، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

این نوشته تلاشی است برای نشان دادن این نکته که نگاه گایر در کتاب رد انگاره نگری کانت با طرح اینکه مکان به شیء فی نفسه قابل اطلاق است تا چه اندازه بر فهمی غیرکانتی و غیر منطبق با نگاه فلسفی کانتی بنا شده و چگونه با همین برداشتِ غیرکانتی انگاره نگری کانتی را واقعگرایانه[1] فهمیده، درحالی که همه ویژگی بروز اندیشه فلسفی کانت به اینست که شیء فی نفسه یا وجود بیرون از سوژه هست ولی هیچ شناخت پدیدارانه ا...

پایان نامه :دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393

چالمرز از دو منظر قصد تببیین مسأله ی آگاهی را دارد، اولین جنبه ی پژوهش وی بر مبنای اصول علم امروزین، مانند علومی چون روان شناسی، عصب شناسی و فیزیک است، که هر یک به زعم خود به بررسی آگاهی و تقلیل این مسأله در حوزه های علمی خود می پردازند، وی با بررسی دقیق منظرهای گوناگون این علوم در مورد آگاهی، سعی دارد ما را مجاب کند که این علوم تنها راهکارهایی را برای فهم و درک کارکرد مغز ارائه می دهند و تنها ...

یاسر پوراسماعیل

اساساً کل‌گرایی دربارۀ الف به این معناست که الف مستقلاً تشخص نمی‌یابد بلکه در شبکه‌ای از اشیای دیگری که به یک کل تعلق دارند، مشخص می‌شود. در فلسفۀ ذهن، کل‌گرایی عمدتاً دربارۀ حالات التفاتی مطرح شده است، نه دربارۀ حالات پدیداری مانند احساسات. مسئله در اینجا این است که آیا واقعاً حالات پدیداری مستقلاً تشخص می‌یابند یا در ارتباط با یکدیگر مشخص می‌شوند. ابتدا تقریرهای مختلفی از این مسئله را براساس جهات ...

چالمرز راه حل مسئلة آگاهی را در تفکیک امور پدیداری از امور روان‌شناختی می‌داند. او معتقد است عمده‌ راه‌حل‌هایی که برای تبیین آگاهی ارائه شده‌اند به هوشیاری (که در قلمرو امور روان‌شناختی جای می‌گیرد) می‌پردازند، نه به خودِ آگاهی. چالمرز نخست با استناد به شهود (منظر اول‌شخص) آگاهی را درمی‌یابد، سپس با رد نگرش‌های فیزیکالیستی، از غیرفیزیکی بودن و تحویل‌ناپذیریِ آگاهی دفاع می‌کند و سرانجام با تفکیک د...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید