نتایج جستجو برای: مسئلۀ دکارت
تعداد نتایج: 1935 فیلتر نتایج به سال:
رنه دکارت در آثارش از تأثیری که علم ریاضی بر ذهن وی داشته سخن گفته است. او که در زمره پایهگذاران علم جبر و هندسه تحلیلی است، معتقد بود «تنها معرفت ریاضی است که میتوان بر آن نام معرفت نهاد». با وجود این، پرسش این است که چرا بعضی مفسران، و نیز در اغلب منابع فارسی، روش دکارتْ روش «هندسی» معرفی میشود، درحالیکه بیشتر محققان بر روش ریاضیِ دکارت تأکید کردهاند؟ او زمینه را برای بیان فیزیکِ ریاضی فرا...
چکیده نظریه شناخت دکارت، در مواجهه با موج شک گرایی دوران خود و برای دفاع از سرمایه شناخت یقینی، بر اساس وجود مفاهیم فطری، پی ریزی شده است. در عین حال این مفاهیم، از حیث کمیت و کیفیت وجودی و نیز معیار شناسایی، دارای ابهاماتی است که باعث شده برخی، آن را فاقد انسجام بدانند. علم حضوری از ابتکارات فیلسوفان مسلمان است که از زمان فارابی تاکنون مورد توجه ایشان قرار داشته و در کتب مختلف، به...
مسأله خودآگاهی یکی از مهمترین مسائلی است که فلاسفه در طول تاریخ با رویکردهای مختلفی به آن پرداختهاند. ابنسینا از جمله اولین فیلسوفانی است که با رویکردی فلسفی و نه صرفاً اخلاقی- دینی این بحث را مطرح میکند. او در انسان معلق در فضا، موقعیتی شهودی را فراروی ما قرار میدهد. بسیاری از ابنسیناپژوهان با مقایسه انسان معلق در فضای ابنسینا و کوجیتوی دکارت سعی کردهاند تا بین این دو، نوعی قرابت نشان ...
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی دوگانهانگاری (دوآلیست) را از دیدگاه دکارت و مولوی با تمرکز بردوگانۀ نفس و بدن، از منظر هستیشناسی و معرفتشناسی و تعامل آن دو بررسی و مقایسه میکند. دکارت در هستی به دو جوهرِ نفس (جوهر اندیشنده) و بدن (جوهر ممتد یا مادّی) و در رأس آنها به خداوند معتقد است و آنها را متمایز و جدا از یکدیگر میداند. به اعتقاد او دو جوهر نفس و بدن، نهتنها بهلحاظ مفهوم و در عالم ذه...
با آنکه برخی دکارتپژوهان، ادعای صریح وی مبنی بر استنتاج فیزیک از متافیزیکش را اغراقآمیز (یا حتی گمراهکننده) میدانند، برخی دیگر از آنان، ادعای او را جدی (یا حتی تعیینکننده) میدانند. این مقاله با تکیه بر آراء گروه دوم، سعی دارد تا غایتگریزی دکارت در فیزیک را بر اساس مبانی متافیزیکیاش تبیین کند. مؤلفان پنج تبیین متفاوت را پیشنهاد میدهند. (1) غایتگریزی، اقتضای راهکار وی دربارۀ اعتبارِ معرف...
دکتر مهدی حائری از جمله فیلسوفان مسلمانی است که برهان وجودی را معتبر میداند. وی تقریر آنسلم را قبول دارد اما تقریر دکارت را نمیپذیرد و انتقادات گوناگونی به آن وارد میکند، مانند اینکه دکارت، ذات و ماهیت خدا را مغایر با وجود او میداند؛ در حالی که ماهیت خدا عین وجود او است. همچنین دکارت ضرورت وجود، برای خدا را همانند ضرورتهای ریاضی دانسته است. این مقایسه درست نیست زیرا ضرورتهای ریاضی، وجود م...
این مقاله به بررسی دفاع لویناس از سوبژکتیویة دکارتی می پردازد. لویناس اساس فلسفة خود را بر «کوژیتوی» (cogito) دکارتی بنا می کند و در این کار تحت تأثیر هوسرل است. وی همانند دکارت از کاوش در محتوای کوژیتو به تصور نامتناهی یا خدا می رسد و آن را در قالب مفاهیمی مثل «دیگری» (other) بیان می کند. امّا برخلاف دکارت خدا را در قالب اخلاق نه متافیزیک میگنجاند و در توصیف این امر نیز با دکارت اختلاف نظر دار...
چکیده ندارد.
از دیر باز فیلسوفان و متفکران، حرکت وتبیین ماهیت آن را معضل بزرگی یافته بودند و به خوبی دریافته بودند که دگرگونی صفتی مثل صفات دیگر نیست. حرکت چگونه صفتی است و در کجا واقع می شود؟ وبر شیئی که دستخوش تغییر وحرکت می شود چه می گذرد؟ آیا تمام هستی اش دستخوش تحول می شود یا تنها ظاهرش عوض شده و باطنش باقی می ماند؟ در همان زمانی که دکارت در غرب راه جدیدی در علم به روی دنیا باز می کرد. و در شرق نهصد سا...
این مقاله پاسخی است به ثنویت افراطی میان نفس و بدن در فلسفة دکارت که معضل تبیین صحیح رابطة آن دو را پیش آورد، چراکه هیچ یک از راه حل های ارائه شده به وسیله دکارت درباره چگونگی ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده است؛ دکارت، در نهایت، با اعتراف به ناتوانی خویش، فکر نکردن در این باره را بهتر از فکر کردن می داند. هدف از این مقاله بررسی بهترین پاسخ برای تبیین صحیح و عقلانی نحوة ارتباط نفس و بدن است ک...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید