در این مقاله آراء متفکرانی که هرکدام بنوبه خود می تواند نماینده وحتی گاه مؤسس مکتب خاصی قلمداد شود، در زمینه جعل و صدور مورد ارزیابی قرار گرفته است. در آغاز به نظر می رسد که باید بتوانیم در یک تقسیم کلی حکماء را صرفاً در دو گروه جای دهیم: یک گروه آن هایی که در چارچوب کثرت و تباین وجودات، علیت و جعل را به معنای مرسوم آن تلقی کرده ولذا جعل را متعلق به «وجود»» دانسته اند، و درنتیجه صدور معالیل را ا...