این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزههای فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفتشناختیِ خویش و راه برونرفت از آن را بازمیگوید. او سقراط را نمونهی آرمانیِ فیلسوفی میشناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت د...