این مقاله به نقد عنصر داستانی پیرنگ از چشمانداز فرمالیستی و پیشافرمالیستی در مجموعة داستانهای کوتاه دیوان سومنات نوشتة ابوتراب خسروی میپردازد. تمایزی که این دو دیدگاه میان داستان و پیرنگ قائل شدهاند گویای تفاوت کاربرد آنها دربارة این دو سازة داستانی است.
در نقد پیشافرمالیستی استفاده از پیرنگ کلیشهای، بها دادن به کنجکاوی و تعلیقهای از پیش لو رفته و عدم تناسب در شبکههای علت و معلولی ...