نتایج جستجو برای: 5 مبناگرایی

تعداد نتایج: 1215886  

محمّدرضا طالبان

مقالة حاضر حول محور پرسشی شکل گرفته که از دیرباز برای علوم اجتماعی و بویژه جامعه‌شناسی مسأله‌زا بوده است، یعنی سوال در خصوص ماهیت انباشتگی دانش جامعه‌شناسی. آیا در انبوه مطالب نظری و تجربی تولید شده توسط جامعه‌شناسان در طول بیش از یک قرن فعالیت آکادمیک، می‌توان الگوهایی از تغییر را نشان داد که حاکی از پیشرفت باشد؟ در این راستا، مجموعه‌ای از دیدگاه‌های متفاوت و حتی متعارضِ جامعه‌شناسان مورد واکاو...

ژورنال: پژوهش های ادیانی 2015

در دورة مدرن با مطرح شدن علم به عنوان چارچوب فکری مسلط، الاهیات مسیحی شیوه‌های مختلفی را برای حفظ جایگاه خود به کار برده است. امروزه برای بررسی تعامل علم و الاهیات مسیحی، به جای بحث‌های روش‌شناختی به چارچوب معرفت‌شناختی توجه می‌شود. در تأملات و نظریه‌پردازی‌های علمی و الاهیات مسیحی، به طور کلی دو چارچوب عمدة معرفت‌شناختی وجود داشته است: مبناگرایی و نامبناگرایی. در مبناگرایی، امکان به دست آوردن ...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392

معرفت شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت شناختی قرار می دهد. مسائل معرفت شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می توان ارائه کرد که مهم ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت شناختی ابتدا عقلی بودن و ...

این نوشتار درصدد تبیین درون‌گرایانه شهودگرایی اخلاقی با استفاده از الگوی مبناگرایی غیراعتقادی فومرتن و بونجور است؛ بدین معنا که می‌کوشد توجیه باورهای اخلاقی را به اموری وجودی منتهی کند که برای فرد درونی‌اند و نزد وی حاضر هستند. به بیان دیگر، امور وجودی را به‌عنوان مبنا قرار دهد تا در نتیجه سلسله توجیه باور اخلاقی را متوقف سازد. بر این اساس، حالات آگاهی و معرفت اخلاقی شهودی از سه ضلع برخوردارند ...

ژورنال: حکمت صدرایی 2015

معرفت‌شناسان معرفت را به «باور صادق موجّه» تعریف می‌کنند. در تاریخ اندیشه‌های فلسفی همواره دربارة معیار صدق و توجیه معرفت به‌منزلۀ دو شرط اساسی و مهم در تعریف معرفت نظریه‌پردازی‌هایی وجود داشته است. فیلسوفان حکمت متعالیه و حکمت اشراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. اگرچه هر دو مکتب معیار صدق را مطابقت و معیار توجیه معرفت را مبناگرایی می‌دانند، اما در این میان اختلاف‌نظرهای مهمی نیز میان دو مک...

افسانه پندجو قاسم پورحسن

رویکرد معرفت‌شناسی وظیفه‌گروانه واکنشی در برابر رویکرد مبناگرایی بود که از قول به وجود باورهای پایه یا خودموجه دفاع می‌کرد. دکارت با شک‌ورزی در هر نوع معرفتی بنیان‌های نخستین چنین رویکردی را فراهم ساخت.جان لاک و دبلیو.کی.کلیفورد با دو منظر متفاوت آنرا بسط دادند. لاک در دو اثر معقولیت مسیحیت و فاهمه بشری و کلیفورد در اخلاق باور کوشیدند تا ضمن نقد و طعن بر مبناگرایی و تاکیدبر وجود دلیل برای هر با...

ژورنال: :نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات) 2013
بهروز محمدی منفرد

این نوشتار درصدد تبیین درون گرایانه شهودگرایی اخلاقی با استفاده از الگوی مبناگرایی غیراعتقادی فومرتن و بونجور است؛ بدین معنا که می کوشد توجیه باورهای اخلاقی را به اموری وجودی منتهی کند که برای فرد درونی اند و نزد وی حاضر هستند. به بیان دیگر، امور وجودی را به عنوان مبنا قرار دهد تا در نتیجه سلسله توجیه باور اخلاقی را متوقف سازد. بر این اساس، حالات آگاهی و معرفت اخلاقی شهودی از سه ضلع برخوردارند ...

ژورنال: :جامعه شناسی ایران 0
محمّدرضا طالبان هیأت علمی گروه جامعه شناسی انقلاب پژوهشکدة امام خمینی و انقلاب اسلامی

مقاله حاضر حول محور پرسشی شکل گرفته که از دیرباز برای علوم اجتماعی و بویژه جامعه شناسی مسأله زا بوده است، یعنی سوال در خصوص ماهیت انباشتگی دانش جامعه شناسی. آیا در انبوه مطالب نظری و تجربی تولید شده توسط جامعه شناسان در طول بیش از یک قرن فعالیت آکادمیک، می توان الگوهایی از تغییر را نشان داد که حاکی از پیشرفت باشد؟ در این راستا، مجموعه ای از دیدگاه های متفاوت و حتی متعارضِ جامعه شناسان مورد واکاو...

ژورنال: :پژوهش های ادیانی 0
حمید طالب دانشجوی دکتری دین پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب نعیمه پورمحمدی استادیار گروه فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب

در دوره مدرن با مطرح شدن علم به عنوان چارچوب فکری مسلط، الاهیات مسیحی شیوه های مختلفی را برای حفظ جایگاه خود به کار برده است. امروزه برای بررسی تعامل علم و الاهیات مسیحی، به جای بحث های روش شناختی به چارچوب معرفت شناختی توجه می شود. در تأملات و نظریه پردازی های علمی و الاهیات مسیحی، به طور کلی دو چارچوب عمده معرفت شناختی وجود داشته است: مبناگرایی و نامبناگرایی. در مبناگرایی، امکان به دست آوردن ...

ژورنال: :روش شناسی علوم انسانی 2000
حسین عظیمی دخت شورکی

از جمله رهیافت های عمده در بیان رابطه عقل و دین، دیدگاهی است که به «عقلگراییِ حداکثری» مشهور گشته است. تجلّی عقلگرایی حداکثری الهیات طبیعی و عقل محور بوده است، و مفروض الهیات طبیعی این است که معقولیت معتقداتِ وحیانی، شرط مقبولیت آنها را فراهم آورد. تفسیری از معقولیت که همواره مدنظر الهی دانان طبیعی بوده، با عنوان مبناگرایی یا بنیادگرایی سنّتی قلمداد شده که مطابق با آن گزاره های عقلانی یا پایه هستند...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید