نتایج جستجو برای: کلیدواژه ها دکارت
تعداد نتایج: 341834 فیلتر نتایج به سال:
تصویر دکارت از «خدا»، جوهری نامتناهی، سرمد، تغییرناپذیر، قائم به ذات، عالم مطلق، قادر مطلق و آفریننده هر موجود دیگری است. تقریر وی از برهان وجودی برای اثبات خدا، چندان تازگی ندارد و جذابیت آن بیشتر از این جهت است که او دیدگاه مکانیستی و هندسی خویش از جهان را با توسل به اثبات وجود خدا توجیه می کند و ازاین رو خدا در فلسفه دکارت، شأن وجودی ندارد؛ بلکه شأن او معرفتی است که درنتیجه با خدای واقعی، فا...
رساله حاضر «نفس» در اندیشه دکارت را مورد بحث قرار داده و با بررسی مبانی اندیشه او که در اوّلین گام در اثبات وجود نفس بر اصل «می اندیشم پس هستم» استوار است، به تبیین دیدگاه دکارت از ماهیت نفس و قلمرو آن می پردازد. از سوی دیگر نظر فروید به عنوان یک روانکاو درباره روان را مورد بررسی قرار میدهد و با تبیین ساحتهای مختلف روان در فروید، به این نتیجه می رسد که نفس در فلسفه دکارت صرفاً به قلمرو ضمیر خو...
در نظام فلسفی دکارت خدا نقشی محوری ایفا میکند. برای تضمین اعتبار معرفتی که تأملگر دکارتی بهدست میآورد، اثبات وجود خدایِ غیر فریبکار ضروری است. به عقیده دکارت، وجود چنین خدایی را نه بهواسطۀ حواس ـکه گاه ما را میفریبد و اعتمادپذیر نیستـ بلکه باید بهنحو شهودی، یعنی بهنحو پیشینی، اثبات کرد. با توجه به این نکته، شیوه رویگردانی اوگوستینوس از حواس برای تأمل در باب خدا، راهگشای دکارت در کشف اص...
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو»ی دکارت و تأثیر آن در اصالت و قوامبخشی انسان پرداخته میشود. در واقع، دکارت با تأسیس اصل«کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزلناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر میکند، میداند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز میسازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است...
پیش از دکارت، فیلسوفان سدههای میانه هنگام بحث از نسبت وجود و ماهیت به سهگونه تمایز توجه کرده بودند و دکارت نیز به این سهگونه توجه دارد اما این مساله را صرفا در ذیل بحث از نسبت میان نفس و بدن طرح میکند و جز اشارههایی کوتاه به مسالهی تمایز وجود از ماهیت نمیپردازد. پرسش این است که با توجه به سکوت دکارت در این مساله در عین اهمیت آن برای درک متافیزیک وی، آیا میتوان به درکی روشن از معنای وجود...
این مقاله دربارۀ نظام اخلاقی در منظومۀ فکری دکارت است. در مرحلۀ اول این نوشتار میخواهیم نشان دهیم که حتی اگر بپذیریم دکارت یک نظریۀ منسجم و نظاممند اخلاقی پرورش نداده و بهطور خاصتر کتابی مستقل و صریح درخصوص فلسفۀ اخلاق ننوشته است، اما دغدغههای اخلاقی دارد و میان انواع سبکهای زندگی و رفتارهای مختلف تفاوت جدی مینهد. او در آثار گوناگون خود به اصول و مبانیای اشاره میکند که ما میتوانیم بر...
در مابعدالطبیعه دکارت در جهان مخلوقات تنها دو نوع جوهر وجود دارند که از اساس با یکدیگر متفاوتند؛ این دو عبارتند از: جوهر "اندیشنده " و جوهر "ممتد" یا نفس و ماده. نزد دکارت نه تنها باید نفس انسانی را از نفوس حیوانات جدا کرد، بلکه باید آنها را دارای دو حیطه متفاوت اندیشه و حرکات مادی دانست. نفس در فلسفه دکارت معادل ذهن است و جوهری اندیشنده به شمار میرود و همین جوهر غیر مادی، اصل انسان تلقی میشو...
هدف اصلی دکارت از بحثهای فلسفی رسیدن به یک علم واحد کلی است که فقط با دستیابی به یک روش معقول کامل و شامل می تواند تحقق پذیر باشد البته فلسفه مبتنی بر اصالت عقل دکارت با سنتهای قبلی (اعم از دوره باستان یا قرون وسطی) تفاوت زیادی دارد زیرا توجه اصلی دکارت به علوم جدید است و کار اساسی او از لحاظ فلسفه اولی اثبات نوعی عقل است که عمیقا نه فقط مجهز به روش می شود بلکه خود را اصلا جز تشخیص ترتیب امور و...
دکارت در نوشتههای کلامی خود، دو فرضیهی گیجکنندۀ به هم پیوسته را به پیش میبرد: فرضیۀ1) خداوند آزادانه حقایق ازلی را میآفریند (یعنی آموزۀ خلقت)؛ فرضیۀ2) حقایق ازلی بالضروره صادقاند. بنا به فرضیۀ نخست، خداوند آزادانه برمیگزیند که کدام قضایا ضروری باشد، کدام محتمل و کدام ممکن. اما آموزۀ خلقت دکارت قبول فرضیۀ دوم را دشوار میسازد، زیرا مستلزم آن است که خداوند میتوانسته است ــ با ایجاد مج...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید