نتایج جستجو برای: منطق مشاء

تعداد نتایج: 7439  

ژورنال: :متافیزیک 0
رضا محمدزاده دانشگاه امام صادق احمد عبادی دانشگاه اصفهان

غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از این رو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری درباره مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطوّر این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه ...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1388

مسأله ای که هایدگر پژوهش خود را در کتاب هستی و زمان با آن آغاز می کند بی شباهت با آغاز کتاب گامای متافیزیک نیست. ارسطو در آن جا می گوید «دانشی هست که به هستی چونان هستی و اعراضِ ذاتی آن، به خودی خود، نگرش دارد» (1003 الف 23 – 22). ارسطو برای هستی چهار معنی قایل است: هستی بالعرض، هستی به معنای صادق بودن، هستی بالقوه و بالفعل و هم چنین هستی بر حسب اشکال مقولات. ارسطو سپس می گوید که پرسش هستی چیست؟...

ژورنال: تربیت اسلامی 2013

هدف این مقاله استخراج «الگوی خود تربیتی» از آثار تربیتی فیلسوفان مشاء و نیز بررسی سیر تحولات آن است. افزون بر این، تعیین مبانی و ساختار این الگو و بررسی نقاط قوت و ضعف آن نیز مورد نظر است. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. این تحقیق مشخص کرد که نخستین بار در آثار فارابی به صورت ضمنی الگویی برای خود‌تربیتی ارائه شده و سپس توسط مسکویه، ابن‌سینا و خوا...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1392

مسئله سعادت به عنوان یکی از مباحث اصلی اخلاق و فلسفه اخلاق، از بنیادی ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی بشر است. تمامی انسان های صاحب اندیشه پیوسته در جستجوی آن بوده و هستند. به همین جهت اکثر فلاسفه و اندیشمندان در طول تاریخ سعی نموده اند تا در نظام فلسفی خود جایی برای بحث از آن باز نموده و ابعاد و زوایای مختلف آن را از دیدگاه خود مورد بررسی قرار دهند . در این رساله دیدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء (ا...

ژورنال: :فصلنامه نقد کتاب فلسفه،کلام و عرفان 0
سید محسن اسلامی

0

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394

در ادبیات فارسی، سبک خراسانی، محصول گفتمانی است که وجه غالب آن وفور اندیشه های فلسفی و خصوصا خردگرایی است. این پژوهش بر آن است که رابطه بین تفکر و ادبیات را در سبک خراسانی بررسی کند. تفکر حاکم بر دوران مذکور تفکر مشائی است.رویکردی که برای بررسی متون این دوره انتخاب شده، بر اساس مبانی سبک شناسی گفتمانی است. برای تبیین این مهم، از روش سبک شناسی لایه ای استفاده شده است. به این صورت که آثار منتخب ا...

ژورنال: :آینه معرفت 0
سیدمحمدعلی دیباجی دانشگاه تهران محمدتقی جان محمدی دانشگاه تهران

جایگاه عقل فعال در فلسفۀ مشاء مسئله ای بغرنج است. یکی از مطالبی که در بارۀ آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداخته اند. ابن سینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نمایندۀ مشاء در حکمت اسلامی معرفی کرده اند و خود وی این مسئله را رد می کند- در بارۀ عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفۀ خود او متفاوت با دیدگاه شا...

ژورنال: :فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت 2010
غلامرضا ابراهیمی مقدم

یکی از ابتکارات فلاسفه اسلامی، تقسیم بندی معقولات و مفاهیم کلی است. توجه به اقسام معقولات، مشکلات فراوانی از مباحث معرفت شناسی و فلسفه را حل می کند و عدم بازشناسی آنها از یکدیگر موجب لغزش های فراوانی می گردد؛ شناسایی اقسام مفاهیم کلی، مبتنی بر معیاری معرفت شناسانه است که بتواند تمام مفاهیم ذهنی را در خود مندرج کند. این مقاله در پی بررسی این معیار از نگاه فیلسوفان بزرگ اسلامی است.

ژورنال: :پژوهش های معرفت شناختی 0
جعفر شانظری * دانشیار گروه فلسفه وکلام دانشگاه اصفهان حسن عزیزی دانشجوی دکتری فلسفه وکلام اسلامی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اصفهان

فهم و تعریف حقیقت جوهر جسمانی یکی از مسائل بنیادین فلسفه است که فیلسوفان مسلمان به آن توجه کرده اند. ابن سینا به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان مشایی تعریف مشهور از جسم را مورد تحلیل وبررسی قرار داده و تعریف جدیدی از آن ارائه می دهد، حکیم شهاب الدین سهروردی با نگرش فلسفی خود دیدگاه فیلسوفان مشاءرا نقد کرده و تعریف دیگری عرضه می کند که در اساس با آنچه که ابن سینا و دیگر مشائیان بیان کرده اند متف...

ژورنال: :فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی 2003
محمد پزشکی

فیلسوفان مشایی با طبقه بندی علوم به دانش های حِکَمی و غیرحِکَمی، بخشی از دانش سیاسی را در زمره دانش های حِکَمی تحت عنوان «سیاست مدن» قرار داده اند و بخش دیگر آن را که ذیل دانش فقه قرار می گرفت با نام «سیاسیات» جزو دانش های غیرحِکَمی جای دادند. هر چند هر دو دسته دانش های فوق برای «رئیس اول» و «رؤسای افاضل» بیانگر یک حقیقت به دو شکل متفاوت بود ولی «رؤسای سنت» حقایق سیاسی را نه براساس قواعد عقل که به وسیل...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید