نتایج جستجو برای: اخلاق فضیلت مدار
تعداد نتایج: 15736 فیلتر نتایج به سال:
شاید مهم ترین علت انتخاب این کتاب ، بکر بودن موضوع آن در کشور و خالی بودن آن در مباحث و دیالوگ های فلسفه اخلاق در کشور بوده است . یعنی از یک سو بحث اخلاق فضیلت محوردر غرب که از نیمه قرن بیستم تاکنون یکی از مطرح ترین نحله های مطرح در اخلاق هنجاری در غرب است ، از ضرورت معرفی به جوامع فلسفی ایران برخوردار است ، و از دیگر سو اهمیت نویسنده این کتاب و اثرگذاری این کتاب در مجامع علمی - دانشگاهی مغرب ز...
اخلاق فضیل تمدار در کنار دو نظریه دیگر، یعنی غایت گرایی و وظیفه گرایی، نظریه های اصلی اخلاق هنجاری را تشکیل م یدهند. اخلاق فضیل تمدار برخلاف دو نظریه دیگر، بیش از آنکه بر عمل اخلاقی تمرکز کند، بر منش فاعل اخلاقی تأ کید می کند. کتاب تأثیر ایمان بر اخلاق فضیلت از دیدگاه اسلامی، اثر حج تالله آزاد، در یک پی شگفتار و شش فصل تدوین شده است که نویسنده در آن می کوشد با ارائه دلایلی، دو مدعای اصلی خود را...
اخلاق فضیلت ارسطویی اخلاقی غایتگرا بود، بدین معنی که هدف از کسب فضایل اخلاقی را دستیابی انسان به سعادت یا اودایمونیا میدانست. بهترین تعبیری که از اودایمونیا صورت پذیرفته است شکوفندگی انسانی است که محور اصلی اخلاق ارسطو و نیز فیلسوفان معاصر قائل به اخلاق فضیلت را شکل میدهد. تحلیل ارسطو از شکوفندگی انسانی که در بافتی زیستمحور صورت میگیرد، مبتنی بر مفهوم ارگون یا کارکرد است. از این حیث ارسطو د...
معرفت شناسان معاصر مدعی اند از نظریه های اخلاقی در نظریه های معرفت شناسی استفاده شده است. در معرفت شناسی سنتی این بهره مندی ناآگاهانه صورت گرفته است ولی در معرفت شناسی معاصر خصوصاً معرفت شناسی فضیلت گرایانه استفاده از مؤلفه های اخلاقی فضیلت گرایانه به طور آگاهانه اتفاق افتاده است. اخلاق اسلامی جزو نظریه های اخلاقی فضیلت محور محسوب می شود و روایات ائمه علیهم السلام مشحون از توصیه های اخلاقی م...
در این مقاله، نظریه اخلاقی ارسطو از رهگذر بررسی انتقادی کتاب اخلاق نیکوماخوس بررسی قرار شده است. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، مفهوم سعادت یا کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فینفسه مطلوب باشد نه آن که به دلیل چیزی دیگر مطلوب باشد. به تعبیر دیگر، ارسطو در پی خیر برین بود. ارسطو انسان سعادتمند را انسان فضیلتمند میداند و تحلیل ارسطو از فضیلت، تأثیری چنان درازآهنگ داشته که در عصر ح...
اخلاص به معنای آزاد شدن و رهائی یافتن از عبودیت غیر خدا و پاک و خالص گردانیدن نیّت و عمل بلکه تمام وجود خود برای رسیدن به مقام قرب و فناء خداست. با در نظر گرفتن موضوع علم اخلاق که نفس و قوای آن است و هدف اخلاق که رسیدن به فضایل اخلاقی و تثبیت آن در نفس می باشد؛ اخلاص در اخلاق به معنای خالص کردن این فضایل برای خداست. اخلاق مجموعه ای از کیفیات نفسانی است که باعث صدور افعال به آسانی و بدون نیاز...
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفتشناس فضیلتمحور در صدد است تا دیدگاهش را دربارهی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا میداند. در نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفتشناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس میداند و بر دو مؤلفهی انگیزه و موفقیت مبتنی میکند. مقالهی پیش...
وظیفه گرایی، فضیلت گرایی و نتیجه گرایی از جمله شاخه های فلسفه اخلاق هستند. این سه قسم از فلسفه اخلاق به جهت نوع نگرش و مدخلی که در فلسفه اخلاق دارند از همدیگر جدا می شوند؛ و گویا آنها را باید به عنوان رقیب محسوب کرد. اصولا گفته می شود نحله های سه گانه فلسفه اخلاق، به جهت تمایز در منشهای منتخب، یارای این را ندارند که با هم جمع شوند. اگر وظیفه گرا با این پرسش شروع می کند که عمل درست چیست و در پاس...
دو جریان اصلی حاکم بر حوزه فلسفه اخلاق عبارتاند از: اخلاق فضیلت (virtue ethics) و اخلاق وظیفهگرا (deontological ethics). دریافت فضیلتمحور از اخلاق دریافتی است که اغلب دانشوران حوزه فلسفه اخلاق آن را بارزترین ویژگی تفکر اخلاقی کلاسیک قلمداد میکنند. درواقع فلسفه اخلاق مورد نظر افلاطون و ارسطو و به تبعِ آنها فیلسوفان اسلامی و مسیحی، فلسفه اخلاقی بود که میبایست به فضیلتمندشدن آدمی میانجامید....
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید